آیا یزید به هر کدام از بزرگان اهل کوفه ۳۰ هزار دینار داد تا آنان را برای جنگ با امام حسین(ع) تشویق نماید؟
اگر چه مبلغ مورد اشاره در هیچ سند تاریخی وجود ندارد، اما به طمع افکندن و فریفتن مردم، سران قبایل و سپاهیان به وسیله مال و ثروت، از سوی دستگاه یزید برای مقابله با امام حسین(ع) صحت و سند تاریخی دارد. چنانکه ابن زیاد، پس از ورود به کوفه و ایراد یک سخنرانى سیاسى، به دستور یزید از نظام ادارى و اقتصادى این شهر براى تهدید و طمع انداختن مردم، نهایت بهره را برد.
۱ – بلاذرى(متوفای ۲۷۹ق) در انساب الاشراف:
ابن زیاد پس از آنکه عمر سعد را از حمام اعین[۱] اعزام داشت، فرمان داد تا مردم در نخیله اردو زدند. او فرمان داد که هیچکس حق سرپیچى ندارد و منبر رفت و معاویه را ستود و نیکیهاى وى مبنى بر افزودن عطا و توجه وى به مرزها را یادآور شد و گفت که جامعه به وسیله او و به دست او الفت یافته است؛ و گفت: یزید جانشین او است، راه او را میرود و گام جاى گامش میگذارد. بر عطاى شما صد تا افزوده است. همه مردان از بزرگ، سرپرست، تاجر و ساکن شهر باید بیرون بیایند و با من اردو بزنند! هر مردى که از امروز به بعد در سپاه شرکت نکرده باشد، از ما نیست و از او بیزاریم![۲]
۲ – ابن اعثم کوفى(متوفای ۳۱۴ق) در الفتوح:
عبید اللَّه بن زیاد مردم را در مسجد کوفه جمع کرد و منبر رفت و پس از حمد و ثناى خداوند گفت: اى مردم! شما خاندان ابوسفیان را آزمودهاید و آنان را چنانکه دوست میدارید یافتهاید! … یزید بن معاویه به من نوشته است که چهارهزار دینار و دویست هزار درهم[۳] را میان شما تقسیم کنم و شما را به جنگ دشمن او، حسین بن على، بفرستم! پس بشنوید و فرمان ببرید! والسلام.[۴]
و منابع روایی دیگری که در آنها – بدون ذکر مبلغ – به تطمیع مردم و خواص کوفه به دستور یزید و انجام آن از سوی ابن زیاد برای جنگ با امام حسین(ع)، تصریح شده است.[۵]
خلاصه اینکه؛ نظام ادارى و اقتصادى موجود در کوفه، مؤثّرترین عامل در روى گردانى مردم از نهضت امام حسین(ع) و پیوستن آنان به هواداران حکومت بود. بر پایه برخى از گزارشها، در روز عاشورا، هنگامی که امام حسین(ع) با کوفیان، اتمام حجّت مینمود و آنها با سر و صدا، تلاش میکردند که از سخنرانى ایشان ممانعت کنند، امام(ع) به این موضوع و حرامخوارىِ آنان از این طریق، به عنوان یکى از علل انحراف و نافرمانى آنان، اشاره کرد و فرمود: «همهتان از فرمان من، سرپیچى میکنید و به سخنانم، گوش فرا نمیدهید. عطایاى حرام، شما را سست [و سنگین] کرده و شکمتان از حرام، آکنده شده است. از اینرو؛ بر دلهایتان مُهر خورده است».[۶]
ناگفته نماند که؛ این روش در مسئله بیعت گرفتن برای ولیعهدی یزید نیز انجام گرفته بود.[۷]
پی نوشت ها
[۱]. حمام اعین در کوفه است. در روایات فراوان از آن یاد شده و منسوب به أعین، غلام سعد بن ابى وقاص میباشد. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله، معجم البلدان، ج ۲، ص ۲۹۹، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵م.
[۲]. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق: زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج ۳، ص ۱۷۸، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
[۳]. در آنچه علامه مجلسى از کتاب سید محمد بن ابیطالب نقل کرده است ذکرى از این مبلغ دیده نمیشود، بلکه در آن آمده است: بر جیره و مواجب شما هر کدام صد تا افزوده است و به من فرمان داده که آنرا میان شما تقسیم کنم؛ و شما را به جنگ دشمن او، حسین، بفرستم، پس بشنوید و فرمان ببرید. ر. ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۳۸۵، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
[۴]. ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق: شیری، علی، ج ۵، ص ۸۹، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق.
[۵]. ر.ک: شیخ مفید، الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، ج ۲، ص ۴۴، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص ۴۵، تهران، نشر جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش؛ ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، تحقیق: عبد الموجود، عادل احمد، معوض، علی محمد، ج ۲، ص ۷۰، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
[۶]. «وَ کُلُّکُم عاصٍ لِأَمرى غَیرُ مُستَمِعٍ لِقَولى، قَدِ انخَزَلَت عَطِیّاتُکُم مِنَ الحَرامِ، وَ مُلِئَت بُطونُکُم مِنَ الحَرامِ، فَطُبِعَ عَلى قُلوبِکُم»؛ خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین(ع)، ج ۲، ص ۹، قم، انوار الهدى، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق؛ بحار الانوار، ج ۴۵، ص ۸.
[۷]. ر.ک: ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج ۳، ص ۵۰۳ – ۵۱۱، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.