«و من حوله» و فرشتگانی که اطراف علم حق هستند که با آن فرشتگان حامل علم مقامشان تفاوت دارد. فرشتگان حامل علم و اطراف علم سه چهار تا برنامه اجرا میکنند:
1ـ برنامه اولشان «یُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِم» آن هم به صورت عالمانه است. این خیلی نکته است عالمانه پروردگارشان را از هر عیب و نقصی مبرّی میکنند و این اعلام که پروردگار ما هیچ عیب و نقصی ندارد اعلام دائمی آنهاست.
ما صدای تسبیح ملائک را نمیشنویم ولی پروردگار عالم صدایشان را در این آیه برای ما نقل کرده، خدا نقل کرده مثل این است که ما میشنویم. این یک کار که عالمانه میگویند پروردگار ما از هر عیب و نقصی پاک است یعنی مردم روی زمین هیچ عیبی را به خدا نسبت ندهید خدا عیب ندارد، هیچ نقصی را به پروردگار نسبت ندهید خدا نقص ندارد. پس این همه عیب و نقص از کجاست؟ قرآن میگوید: «وَ ما أَصابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِک»(نساء، 79) برای وجود خودت است عیبها را رد کن، نقصها را رد کن، صاف شو، فیوضات من به تو میرسد.
حسود نباش، مغرور نباش، خودنما نباش، ریاکار نباش، طمعکار نباش، بدبین نباش، در باطن حرامخور نباش، در ظاهر ظالم نباش، در ظاهر با زن و بچه بد رفتار نکن، در ظاهر با مردم خشونت نداشته باش، این عیبها و نقصها را که رد کنید درِ همه فیوضات به رویت باز میشود. امیرالمؤمنین میفرماید: «عیب مانع رسیدن رحمت به شماست، اما اگر عیب نداشته باشید در رحمت پروردگار یخوضون غوطهور خواهید بود» خوض یعنی غوطهور بودن. خدا بیعیب است، خدا بینقص است لذا معدن همه فیوضات بینهایت و صفات جمال و جلال است.
2ـ کار دوم این فرشتگان «بِحَمْدِ رَبِّهِم»، وقتی که برایشان ثابت است و یقینی است پروردگارشان عیب ندارد و نقص ندارد ستایشگر پروردگارند. میگویند خدای بیعیب و بینقص شایسته است که از او ثناگویی شود، تعریفش را بکنیم که این ثناگویی را به ما هم یاد داده است. شبانه روز ده بار رکعت اول و دوم نماز «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین» ستایش فقط ویژه پروردگار جهانیان است. چرا ستایش ویژه اوست؟ چون عیب و نقص ندارد، زیبا را باید ستود. علم زیبایی است باید تعریفش را کرد، این انسان عادل است باید از او ستایش کرد، این کتاب خوب است باید از او ستایش کرد، این عالم خوب است باید از او تعریف کرد. هر جا زیبایی هست و قابل ستایش است، قابل تعریف است. این کار دوم فرشتگان.
3ـ حال سومشان، اینجا دیگر کار نیست حال است که دستور کار و حال هم به ما خیلی داده شده است. روزه با اخلاص، نماز با اخلاص، عبادت بدون لقمه حرام، عبادت بدون ظالم بودن، در این سیصد و چند روایتی که درباره زیارت ابیعبدالله هست با آن همه پاداشها حضرت میفرماید: این پاداش، پاداش را بیان میکند زیارت پاداشش برابر با یک حج است برای زائری که آلوده به تکبر نباشد، برای زائری که آلوده به خودخواهی نباشد. اگر زائر متکبر است، اگر آلوده به خودخواهی است، نباید منتظر پاداش زیارت باشد. ابیعبدالله از این زائر خوشش نمیآید، ملائکه هم خوششان نمیآید و خدا هم خوشش نمیآید.
سومین برنامه فرشتگان حال است. «یُؤْمِنُونَ بِه» دائم در حال باور نسبت به پروردگارند، با اینکه خدا را هم نمیبینند اما از آثار وجود مقدس او که یکی خود ملائکه هستند، مؤمن به او هستند و باورش دارند. ملائکه خودشان را میبینند و میدانند که خودشان را خلق نکردند، تصادفی هم که به وجود نیامدند، این متحرکان عالم ملکوت محرک دارند. آنان خدا را باور دارند. این حال ملائکه است.
4ـ یک کار دیگری که ملائک دارند: «وَ یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا» این فرشتگان تا زمانی که حیات دارند که یک بار فقط میمیرند آن هم در دمیده شدن نفخه دوم قیامت است، (خدا یک نفخه میزند کل مردهها زنده میشوند یک نفخه میزند کل زندهها از هر صنفی میمیرند دوباره زندهشان میکند) ولی قبل از آن نفخه که معلوم نیست چه زمانی است، از زمانی که آفریده شدند همواره یعنی بدون معطلی، بدون درنگ و استراحت برای مردم مؤمن از خدا طلب آمرزش میکنند.
این آیه بسیار عجیب است، یعنی شما در مسجد نشستید که در سطح زمین است، فرشتگان حامل عرش برای شما از خدا طلب مغفرت و آمرزش میکنند. شخصی که در کره زمین دین ندارد، مورد آمرزش نیست و دعای فرشتگان بدرقهاش نیست، خیلی بدبخت است ولی شماها خیلی خوشبخت هستید چون دعاکنندگانی مثل فرشتگان خالص دارید که از پروردگار برایتان طلب مغفرت میکنند.
باز به این نکته باید توجه داشت که موانع مغفرت باید برطرف باشد یعنی من الان با شکم پر از حرام نشسته باشم روی زمین، دعای ملائکه شامل حالم نمیشود.
بعد از اینکه همواره بیدرنگ بیخستگی، بدون معطلی، برای اهل ایمان از پروردگارشان درخواست مغفرت میکنند که دعایشان هم مستجاب است و ما استجابت دعایشان را در حق خودمان درک میکنیم میبینیم امروز روز اول ماه رمضان است از همه روزهای یازده ماه قبل سبکتر و راحتتر هستیم قلباً شادتر هستیم، این برای دعای فرشتگان است آن هم فرشتگان حامل عرش، نه فرشتگان معمولی. فرشتگان یک اعلامی به پروردگار میکنند و به پروردگار عرض میکنند: «رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیم»(غافر،7).
این یک نمونه از آیات قرآن درباره رحمت پروردگار است که فرشتگان حامل عرش با یقین به پروردگار عرض میکنند رحمت تو نسبت به کل شیء فراگیر است یعنی همه موجودات عالم هستی، ملک و ملکوت، غیب و شهود، در رحمت تو هستند مگر کسی خودش دلش نخواهد در این عرصه باشد و با کبر، گناه، رذائل و ظلم بیرون برود.
درخواستهای ملائکه برای مؤمنان
خداوند هیچکس را بیرون از رحمت خودش خلق نمیکند. فرعون را هم که خلق کرد در رحمتش بود ماندگار نشد و دلش نخواست بماند، به زور بیرونش نکردند خودش بیرون رفت. ولی پروردگار دو تا نماینده برایش فرستاد موسی و هارون را که دستش را بگیرید و برگردانیدش «اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى»(طه، 43 و 44) بروید با او صحبت بکنید احتمالاً بتوانید او را برگردانید به عرصه رحمت من ولی فرعون قبول نکرد و نیامد.
چقدر زیباست، چقدر این آیه تشویقکننده است، چه امیدواری به آدم میدهد: «رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَهً وَ عِلْما» ملائکه این را به پروردگار میگویند که مطلب بعدی را مطرح کنند که خدایا، پروردگارا، وجود مقدس تو که رحمتش فراگیر به کل موجودات است، ما یک درخواست دیگر از تو داریم. یک درخواست برای مردم مؤمن کردیم قبل از این که این حرف را به تو بزنیم، بعد از اینکه این حرف را به تو زدیم که خودت هم قبول داری که رحمتت فراگیر نسبت به کل شیء است حالا به حرف ما گوش بده و توجه فرما:
«فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا» خدایا کسانی که از گناه توبه کردند تنهایشان نگذار، خدایا کسانی که از معصیت برگشتند رهایشان نکن، آنان را بیامرز.
«وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَکَ» خدایا آنهایی که راه تو و راه عبادت را میپیمایند، آمرزشت را از آنها دریغ نکن.
خواسته بعدشان چقدر عالی است: «وَ قِهِمْ عَذابَ الْجَحِیم» خدایا همه توبهکنندگان را و همه رهروان راهت را از آتش برافروخته جهنم با قدرت و رحمت و پناه خودت حفظ کن. این یک آیه برای نمونه.