دعای محمد بن ابی قره در شب شانزدهم رمضان
الجزء الأول؛ أبواب أحکام شهر رمضان؛ الباب العشرون فیما نذکره من زیادات و دعوات فی اللیله السادسه عشر و یومها و فیها ما نختاره من عده روایات
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب بیستم اعمال و دعاهای وارد شده در روایات در شب و روز شانزدهم ماه و چندین روایت از دعاهای این شب بیان شده است از جمله (دعای دوم):
مِنْهَا مِنْ کِتَابِ ابْنِ أَبِی قُرَّهَ فِی عَمَلِ شَهْرِ رَمَضَانَ فِی اللَّیْلَهِ السَّادِسَهِ عَشَرَ مِنْهُ
به نقل از کتاب «عمل شهر رمضان» نوشتهى «ابن ابى قرّه» در شب شانزدهم:
اللَّهُمَّ أَنْتَ إِلَهِی وَ لِی إِلَیْکَ حَاجَهٌ وَ بِی إِلَیْکَ فَاقَهٌ وَ لَا أَجِدُ إِلَیْکَ شَافِعاً
خداوندا، تو معبود منى و من به تو حاجت و نیاز دارم و در دل خود شفاعتکنندهاى به درگاه تو
وَ لَا مُتَقَرِّباً أَوْجَهُ فِی نَفْسِی وَ لَا أَعْظَمُ رَجَاءً عِنْدِی مِنْکَ وَ قَدْ نَصَبْتُ یَدِی إِلَیْکَ فِی تَعْظِیمِ ذِکْرِکَ
و وسیلهى تقرّبى بلندمرتبهتر و پرامیدتر از تو نمییابم و اکنون براى تعظیم یاد و بزرگداشت اسمائت، دست بهسوى تو بلند کردهام
وَ تَفْخِیمِ أَسْمَائِکَ وَ إِنِّی أُقَدِّمُ إِلَیْکَ بَیْنَ یَدَیْ حَوَائِجِی بَعْدَ ذِکْرِی نَعْمَاءَکَ عَلَیَّ بِإِقْرَارِی لَکَ
و پیشاپیش خواستههاى خود و بعد از به یاد آوردن نعمتهایت بر من، اعتراف به درگاهت
وَ مَدْحِی إِیَّاکَ وَ ثَنَائِی عَلَیْکَ وَ تَقْدِیسِی مَجْدَکَ وَ تَسْبِیحِی قُدْسَکَ الْحَمْدُ لَکَ بِمَا أَوْجَبْتَ عَلَیَّ مِنَ الشُّکْرِ [شُکْرَکَ]
و مدح و ثنا و به پاکى ستودن بزرگى و تسبیح مقام قدست را مقدم میدارم. ستایش تو را که سپاسگزارى از خود را بر من واجب نمودى
وَ عَرَّفْتَنِی مِنْ نَعْمَائِکَ وَ أَلْبَسْتَنِی مِنْ عَافِیَتِکَ وَ أَفْضَلْتَ عَلَیَّ مِنْ جَزِیلِ عَطِیَّتِکَ
و نعمتت را به من شناساندى و عافیتت را به من پوشاندى و عطایاى بزرگ و برترت را به من ارزانى داشتى؛
فَإِنَّکَ قُلْتَ سَیِّدِی (لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ)[1] وَ قَوْلُکَ صِدْقٌ وَ وَعْدُکَ حَقٌّ
زیرا -اى آقاى من-فرمودى: «اگر سپاسگزارى کنید، قطعا [نعمت خود را]افزون میکنم و اگر ناسپاسى کنید، کیفر من بسیار سخت است.» و سخن تو راست و وعدهات حق است
وَ قُلْتَ سَیِّدِی (وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها)[2] وَ قُلْتَ (ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً)[3]
و نیز-اى آقاى من- فرمودى: «اگر بخواهید نعمت خدا را به شماره درآورید، نمیتوانید.» و نیز فرمودى: «خدا را از روىتضرّع و بهصورت نهانى بخوانى.»
وَ قُلْتَ (ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِنَ الْمُحْسِنِینَ)[4]
و فرمودى: «خدا را از روى بیم و آزمندى بخوانید، که رحمت او به نیکوکاران نزدیک است.»
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ قَلِیلًا مِنْ کَثِیرٍ مَعَ حَاجَهٍ بِی إِلَیْهِ عَظِیمَهٌ
خدایا، من اندک از بسیار را درخواست میکنم با اینکه نیاز من به آن بسیار و بىنیازى تو از آن دیرینه است
وَ غِنَاکَ عَنْهُ قَدِیمٌ وَ هُوَ عِنْدِی کَثِیرٌ وَ هُوَ عَلَیْکَ سَهْلٌ یَسِیرٌ
و آن نزد من بسیار، و برآوردن آن براى تو آسان و راحت است.
اللَّهُمَّ إِنَّ عَفْوَکَ عَنْ ذَنْبِی وَ تَجَاوُزَکَ عَنْ خَطِیئَتِی وَ صَفْحَکَ عَنْ ظُلْمِی وَ سَتْرَکَ عَلَى قَبِیحِ عَمَلِی
خداوندا، اینکه گناه مرا عفو کردى و از خطایم درگذشتى و ستم مرا نادیده گرفتى و عمل زشتم را پوشیدى
وَ حِلْمَکَ عَنْ کَبِیرٍ جُرْمِی عِنْدَ مَا کَانَ مِنْ خَطَئِی وَ عَمْدِی أَطْمَعَنِی فِی أَنْ أَسْأَلَکَ مَا لَا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْکَ فَصِرْتُ
و در برابر جرم بزرگ [بسیار]من بردبارى نمودى، خواه خطا بوده و یا به عمد، مرا آزمند نموده که چیزى را از تو بخواهم که مستحق آن نیستم.
أَدْعُوکَ آمِناً وَ أَسْأَلُکَ مُسْتَأْنِساً لَا خَائِفاً وَ لَا وَجِلًا مُدِلًّا عَلَیْکَ فِیمَا قَصَدْتُ فِیهِ إِلَیْکَ
از اینرو، اکنون چنان گردیدهام که با ایمنى، تو را میخوانم و با دلبستگى و انس تو را از تو تقاضا میکنم، نه با بیم و هراس و در آنچه آهنگ تو را نمودهام، بر تو اعتماد دارم
فَإِنْ أَبْطَأَ عَنِّی عَتَبْتُ بِجَهْلِی عَلَیْکَ وَ لَعَلَّ الَّذِی أَبْطَأَ عَنِّی هُوَ خَیْرٌ لِی
و اگر خواستهام به تأخیر افتد، با جهل خود تو را سرزنش میکنم، درحالىکه شاید تأخیر آن به خیر من بوده است،
لِعِلْمِکَ بِعَاقِبَهِ الْأُمُورِ فَلَمْ أَرَ مَوْلًى کَرِیماً أَصْبَرَ عَلَى عَبْدٍ لَئِیمٍ مِنْکَ عَلَیَّ
زیرا تو از عاقبت همه چیز آگاهى. بنابراین، اى پروردگار من، آقایى بزرگوارتر و شکیباتر از تو که بر [نادانى]بندهى فرومایهاش صبر کند، ندیدهام؛
یَا رَبِّ إِنَّکَ تَدْعُونِی فَأُوَلِّی عَنْکَ وَ تَتَحَبَّبُ إِلَیَّ فَأَتَبَغَّضُ إِلَیْکَ وَ تَتَوَدَّدُ إِلَیَّ فَلَا أَقْبَلُ مِنْکَ
زیرا اى پروردگار من، تو مرا میخوانى و من از تو رو برمیگردانم و با من اظهار دوستى میکنى و من اظهار خشم میکنم و تو به من مهربانى میکنى و من نمیپذیرم،
کَأَنَّ لِی التَّطَوُّلَ عَلَیْکَ ثُمَّ لَا یَمْنَعُکَ ذَلِکَ مِنَ الرَّحْمَهِ لِی وَ الْإِحْسَانِ إِلَیَّ وَ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِجُودِکَ وَ کَرَمِکَ
بهگونهاى که گویى من بر تو منّت گذارده و چیزى بخشیدهام، ولى این همه مانع از رحمت و نیکوکارى و تفضّل تو به جود و کرمت بر من نشد،
فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ارْحَمْ عَبْدَکَ الْجَاهِلَ وَ عُدْ عَلَیْهِ بِفَضْلِ إِحْسَانِکَ وَ جُودِکَ إِنَّکَ جَوَادٌ کَرِیم
پس بر محمّد و آل محمّد درود فرست و بر این بندهى نادانت رحم آر و با فضل نیکوکارىات بر او ببخش، به راستى که تو بخشنده و بزرگوارى.
[1]) سوره ابراهیم، آیه 7
[2]) همان، آیه 34
[3]) سوره الاعراف، آیه 55
[4]) همان، آیه 56