ضلالت در قرآن
کلمه ى «ضلالت» حدود دویست مرتبه در قرآن آمده است که گاهى در مورد تحیّر بکار رفته، «و وَجدَک ضالًا» «۲»
وگاهى به معناى ضایع شدن است، «اضلّ اعمالهم» «۳»
ولى اغلب به معناى گمراهى است که همراه با تعبیرات گوناگونى نظیر: «ضلال مبین» «۴»
، «ضلال بعید» «۵»
، «ضلال کبیر» «۶»
به چشم می خورد.
در قرآن افرادى به عنوان گمراه معرّفى شده اند، از جمله:
۱. کسانى که ایمان خود را به کفر تبدیل کردند. «من یَتبدّل الکفر بالایمان فقد ضلّ سواء السبیل» «۷»
۲. مشرکان. «و من یشرک باللَّه فقد ضل ضلالا بعیدا» «۸»
۳. کفار. «و من یکفر باللَّه … فقد ضلّ» «۹»
۴. عصیانگران. «و من یعص اللَّه و رسوله فقد ضل» «۱۰»
۵. ستمگران. «بل الظّالمون فى ضلال مبین» «۱۱»
۶. مسلمانانى که کفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند، «لاتتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء … و من یفعله منکم فقد ضل سواء السبیل» «۱۲»
۷. کسانى که مردم را از راه خدا باز می دارند. «الذّین یستحبّون الحیاه الدّنیا على الاخره و یصدّون عن سبیل اللّه … اولئک فى ضلال بعید» «۱۳»
۸. کسانى که به خدا یا رسول خدا توهین می کنند.
۹. آنان که حقّ را کتمان می کنند.
۱۰. کسانى که از رحمت خدا مأیوسند.
در قرآن نام برخى به عنوان گمراه کننده آمده است، از قبیل: ابلیس، فرعون، سامرى، دوست بد، رؤسا ونیاکان منحرف.
گمراهان، خود بستر وزمینه ى انحراف را فراهم و گمراه کنندگان، از این بسترها و شرایط آماده، استفاده می کنند. بسترهاى انحراف در قرآن عبارتند از:
۱. هوسها. «اتّخذ الهه هَواه واضلّه اللَّه» «۱۴»
۲. بتها. «جعلوا لِلّه انداداً لِیضلّوا عن سبیله» «۱۵»
۳. گناهان. «وما یضلّ به الا الفاسقین» «۱۶»
۴. پذیرش ولایت باطل. «انّه من تولّاه فانّه یضلّه» «۱۷»
۵. جهل و نادانى. «و ان کنتم من قبله لمن الضّالّین» «۱۸»
(۱). مائده، ۷۷.
(۲). ضحى، ۷.
(۳). محمّد، ۱
(۴). آلعمران، ۱۶۴.
(۵). ق، ۲۷.
(۶). ملک، ۹۰
(۷). بقره، ۱۰۸.
(۸). نساء، ۱۱۶.
(۹). نساء، ۱۳۶.
(۱۰). احزاب، ۳۶.
(۱۱). لقمان، ۱۱.
(۱۲). ممتحنه، ۱.
(۱۳). ابراهیم، ۳.
(۱۴). جاثیه، ۲۳.
(۱۵). ابراهیم، ۳۰.
(۱۶). بقره، ۲۶.
(۱۷). حج، ۴.
(۱۸). بقره، ۱۹۸.