در روز قیامت، هر فرزندى به پدر و مادر خویش باز می گردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسى، و فردا روز حسابرسى است نه عمل.
جواب این سوال به صورت مختصر با یک تمثیل بیان می شود. میوه تا زمانی که بر سر درخت است، روند تکامل خود را ادامه می دهد. و در بعضی موارد (به دلیل نوع میوه) مدتی بعد از جدا شدن از درخت نیز روند تکاملی آن ادامه می یابد (مثل موز و بعضی میوه ها که بعد چیدن رسیده می شوند) و با گذشتن این زمان، روند تکامل به طور کامل متوقف می شود.
روند تکامل انسان باید در همین دنیا طی شود چون این دنیا مزرعه ای است که می توان در آن کشت نمود تا محصول را در عالم دیگر استحصال نمود. پیامبر (ص) می فرمایند: دنیا مزرعه آخرت است.[۱]
برای عده ای عالم برزخ نیز امکان ادامه تکامل وجود دارد، اما با برپایی قیامت و شروع عالم دیگر، راهی به تکامل وجود ندارد. و وارد عالمی می شویم که تنها جایگاه ثمرات تکامل این دنیا است.
«کُلَّ وَلَدٍ سَیُلْحَقُ بِأَبِیهِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ إِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَ لَا حِسَابَ وَ غَداً حِسَابٌ وَ لَا عَمَلَ؛[۲] زیرا در روز قیامت، هر فرزندى به پدر و مادر خویش باز می گردد. امروز هنگام عمل است نه حسابرسى، و فردا روز حسابرسى است نه عمل.»
و رمز تکامل برای بعضی در عالم برزخ، در اعمال دنیایی آنهاست. که در بعضی اعمال خصوصیت استمرار بعد از مرگ وجود دارد : «درباره حیات برزخى، نباید فراموش کرد که ارتباط روح با زندگى و اعمال دنیایى به کلّى قطع نمی شود؛ زیرا انسان دو گونه عمل در دنیا دارد: یکى عملى که به گونه مستقیم انجام داده است و دوم، عملى که خود آن به گونه مستقیم از آنِ او نیست؛ بلکه پیامد عملِ مستقیم او است. به عنوان مثال، اگر کسى مسجدى بنا کند، بناى مسجد، عمل مستقیم او است؛ امّا اعمال نیکى که از آن پس در مسجد انجام می پذیرد، به گونه غیر مستقیم به او پیوند می خورند و تا مسجد برپا است، پیوسته بدو می رسند و در زندگى برزخى نیز نصیب او می شوند.»[۳]
علامه طباطبایی در این باره می فرمایند: «عالم برزخ و زمانى که فاصله بین مرگ و قیامت است تتمه زندگى دنیا و مکث در زمین است، و در پاره اى از احکام با زندگى دنیوى شرکت دارد، ومردم در آن عالم هنوز در راه تصفیه و تکامل به سوى سعادت خالص و یا شقاوت خالص هستند، و جاى حکم قطعى زمانى است که مردم تکلیفشان یکسره شده یا سعادت خالص و یا شقاوت خالص کسب کرده باشند، و آن خانه آخرت است. و نیز از اینجا سر این گفته قرآن و حدیث که:” خداوند جزاى حسنات کفار را در دنیا می دهد، و در آخرت میزانى برایشان بر پا نمی کند، و در آنجا جز آتش بهره اى ندارند” معلوم می شود.»[۴]
و شهید مطهری درباره عدم امکان تکامل در آخرت و فرق دو عالم می فرمایند: «دنیا دار تکلیف است و آخرت دار جزا. (دنیا) مهلت براى کشت و تکامل پیدا کردن، اصلاح کردن خود، ملکات عالى کسب کردن، اعمال صالح بجاى آوردن (است) … در آنجا (آخرت) امکان تکلیف و عمل و تغییر دادن خود و سرنوشت خود (اگر سعید است برگردد خود را شقى کند، اگر شقى است برگردد سعید کند) وجود ندارد، از باب اینکه نظام زندگى نظام دیگرى است[۵]
این مطلب از سوی عالمان بسیاری بیان شده است که به چند مورد از آنها در ذیل اشاره می کنیم:
«آخرت دار تکامل نمی باشد و حرکت استکمالى در آخرت امکان ندارد، بل که مبدأ عذاب اگر از عوارض غریبه باشد در جوهر نفس، زائل میشود، آنهم نه از باب حرکت استکمالى»[۶]
«حرکت و تکامل و سیر مستقیم در آخرت وجود ندارد و حرکت صور کفّار در نار و دوزخ چون حرکت دورى است و مبدأ حرکت و منشأ عذاب، در باطن ذات آنهاست، خروج از جهنم براى آنان امکان ندارد.»[۷]
«آخرت یوم نیل نفوس و ابدان به ثمرات اعمال و نیات است، در آخرت تکلیف نیست؛ دنیا دار تکالیف و آخرت دار جزا و مقام رسیدن به ثمرات افعال و نتایج تکالیف است. به همین مناسبت ترقى و تکامل طولى در آخرت محال است و لذا آخرت، نشأت بعث رسل و انزال کتب نمیباشد و به همین لحاظ اهل رحمت، به رحمت ابدى و اهل عذاب به عذاب دائمی میرسند»[۸]
«انسان در برزخ، تکامل دارد. در آخرت محض تکامل نیست، در این نشأه که دار ماده و طبیعت و جاى حرکت است، مستعدّها دم به دم از قوّه به فعل می رسند، عالم برزخ نه آخرت محض است و نه نشأه مادّى طبیعى اینجایى و شریعت ما فرمود در برزخ تکامل است.»[۹]
پی نوشت:
[۱]. مجموعه ورام ج۱ ۱۸۳.
[۲]. نهج البلاغه خطبه ۴۲.
[۳]. فرهنگ شیعه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص: ۱۶۴.
[۴]. ترجمه تفسیر المیزان، ج۸، ص: ۱۳۴.
[۵]. مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج۴، ص: ۸۰۶.
[۶]. أصول المعارف،فیض کاشانی، مقدمه، ص: ۳۳۲.
[۷]. شرح بر زاد المسافر،سید جلالالدین آشتیانی، ص: ۹۳.
[۸]. شرح بر زاد المسافر،سید جلالالدین آشتیانی، ص: ۲۱۰.
[۹]. مجموعه مقالات،آیت الله حسن زاده آملی، ص: ۱۷۲.