معارف اسلامی

تفویض شئون نبوت به امام ناقض خاتمیت

امامان(علیهم السلام) دارای صفات کمالی خاص مانند عصمت، علم غیب، الهام و حجت الهی، انتصاب به مقام امامت توسط پیامبر و خداوند می‌باشند. برخی از مستشکلان تفویض چنین صفاتی توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به امامان را ناقض اصل خاتمیت توصیف نموده و از این راهکار به انکار صفات فوق دست یازیدند. دکتر سروش در چند جا می‌گوید:

این عین تناقض است که رسول خاتم به کسی یا کسانی حقوقی را ببخشد که ناقض خاتمیت باشد.۱

تحلیل و بررسی
اشکال اساسی این اشکال تعریف خاص آن از معنا و مفهوم خاتمیت است که در این اشکال مستشکل خاتمیت را عام و به تعبیری غلیظ – مقابل رقیق – تفسیر نموده و هر نوع صفت کمالی مشابه و یا موجود در پیامبر را با پیامبری مساوی انگاشته و تعمیم آن صفت به غیرپیامبر را با اصل خاتمیت متناقض می‌خواند. در حالی که معنا و مفهوم خاتمیت نه انحصار صفت عصمت، الهام و علم غیب و حجیت به پیامبر و عدم بسط و تعمیم آن به امام بلکه معنای آن خاتمیت ظهور پیامبر جدید و شریعت جدید است، معتقدان به اصل امامت هرگز مدعی شریعت و پیامبر جدید نیستند، نهایت آنان امامان خویش را منصوب آخرین پیامبران می‌دانند که شئون مختلف مانند حجیت و عصمت کلام و رفتارشان، جانشینی در عرصه های تفسیر دین و دنیا از طرف پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و خداوند به امامان شیعه تفویض شده است.

این معنا از خاتمیت و عدم تنافی آن با اصل نبوت و خاتمیت دقیقاً در کلام نبوی آمده است، آنجا که امام علی (علیه السلام) درباره رؤیت فرشته وحی و شنیدن صدای وی و نیز شنیدن ضجه شیطان به پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) مطالبی فرمود، حضرت به علی(علیه السلام) فرمود:

انک تسمع ما اسمع و تری ما اری الا انک لست بنبی.۲

در این حدیث پیامبر(ص) اصل صفت الهام و مواجهه با فرشته وحی و شنیدن پیام وی را نفی نمی‌کند، بلکه ضمن پذیرش آن تنها صفت نبوت را از حضرت علی(علیه السلام) سلب می‌کند. در روایت دیگر پیامبر(ص) صفات مختلف صفات مختلف کمالی مانند عصمت، حجیت و واجب الاطاعه را به حضرت علی(ع) تفویض می‌کند. به دیگر سخن بر معنا و مفهوم خاتمیت قطعاً پیامبر اسلام (ص) از همه بشر – از جمله دکتر سروش – عالم‌تر است و اگر تفویض صفات و شئون مزبور حضرت علی(ع) با خاتمیت منافات داشت، هرگز چنین نمی‌کرد. مگر اینکه کسی مدعی باشد – العیاذ باالله – به پیامبر درس خاتمیت یاد بدهد یا بر عدم عصمت وی در این مسئله اعتقاد داشته باشد که چنین کسی نخست باید مدعای خود را به صورت شفاف بیان کند تا پاسخ لازم داده شود.۳

پی‌نوشت‌هاــــــــــــــ
بسط تجربه‌ی نبوی/ص۱۳۵.
نهج البلاغه/خطبه ۱۹۲.
منبع: امامت، پاسخ به شبهات کلامی/دکتر محمد حسن قدردان قراملکی/تهران/سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی/چاپ اول/۱۳۸۸ هـ.ش/ص۲۱۲-۲۱۰.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا