پرسمان نماز

روایات وارده در خصوص نماز امام علی (ع) را توضیح دهید

آیا این که گفته شده: «در حالت نماز تیری را از پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) بیرون آوردند و حضرت متوجه آن نشدند»، صحیح است؟ آیا این مطلب با هبه کردن ایشان در حال رکوع نماز (مائده، 55) منافات ندارد، چرا که اوّلی بر اوج توجه ایشان به خداوند متعال دلالت میکند و دوّمی بر یک عمل نسبتاً مادی دلالت دارد؟ توضیح دهید.

* روزی امیرمؤمنان علی(علیه السلام) در مسجد پیامبر(صلی الله علیه وآله) مشغول نماز بود که فقیری از در مسجد وارد شد و تقاضای کمک کرد، اما کسی به او کمک نکرد. مرد فقیر دست به دعا برداشت و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول خدا(صلی الله علیه وآله) تقاضای کمک کردم، امّا کسی پاسخم را نداد. در این هنگام، علی(علیه السلام) که در حال رکوع نماز بود، با انگشت به انگشتری خود اشاره نمود و از او خواست که نزدیک بیاید و انگشتری را بردارد. آن مرد جلو آمده و حضرت انگشتر خود را به او بخشید. اندکی پس از این ماجرا، این آیات بر پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله) نازل شد: (انّما ولیکم اللّه و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلوه و یؤتون الزکوه و هم راکعون * و من یتولّ اللّه و رسوله و الذین آمنوا فانّ حزب اللّه هم الغالبون) (1)؛ ولی امر شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی هستند که نماز را به پا داشته و به فقیران در حال رکوع زکات میدهند و هر کس که ولی و فرمانروای او، خدا و رسول و اهل ایمانند (پیروز است) که تنها لشکر خدا (در دو عالم) فاتح و غالب خواهند بود. در آیه مذکور علایم و نشانههایی ذکر شده که برحسب آنها و روایات و با توجه به لفظ «إنَّما» تنها بر امیرمؤمنان علی(علیه السلام) قابل انطباق است (2). آنچهدر پرسش اشاره شده شبههای است که اولین بار از سوی فخررازی برای انکار فضیلت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مطرح شده که جواب آن روشن است، زیرا:
1. شنیدن صدای سائل و کمک به او، توجه به غیرخدا و خویشتن یا امور مادّی نیست که با حضور قلب منافات داشته باشد، بلکه آن هم در واقع توجه به خداست. قلب پاک حضرت علی(علیه السلام) در برابر سائلان حسّاس بود و به ندای آنها پاسخ میگفت. آن حضرت با این کار، عبادتی را با عبادت دیگر آمیخت و در حال نماز زکات داد که هر دو برای خدا و در راه او بود، چون قبل از آن که انفاق و صدقه به دست سائل برسد، به دست خدا میرسد. در آیه 104 سوره توبه میفرماید: (أَلَمْ یعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ هُوَ یقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبَادِهِ وَیأْخُذُ الصَّدَقَـتِ)؛ آیا نمیدانستند که فقط خداوند توبه را از بندگانش میپذیرد و صدقات را میگیرد. اگر توجه به سائل، نشانه غفلت و بیخبری از ذکر خدا بود، نباید به عنوان یک صفت والا و با ارزش فوقالعاده روی آن تکیه شود، در حالی که آیه 55 سوره مائده آن را به یک فضیلت و صفت والا برای ولیّ خدا ذکر میکند (3).
2. عرفا در سیر انسان کامل میگویند: سیر انسان کامل در چهار سفر رخ میدهد:
الف)سفر انسان از خود به خدا.
ب)سفر انسان همراه خدا در خدا (شناخت خدا).
ج)سفر انسان همراه خدا به خلق خدا.
د)سفر انسان همراه خدا در میان خلق خدا برای نجات خلق خدا.
اولین سفر انسان، به سوی خداست، تا انسان از خدا جدا باشد همه حرفها پوچ است. وقتی انسان به ذکر خدا رسید و خدا را شناخت و الهی شد و یک لحظه هم از خدا غافل نشد، آن گاه به سوی خلق خدا باز میگردد؛ چنین انسانی برای نجات خلق خدا، در میان خلق خدا حرکت میکند و برای نزدیک کردن انسانها به خدا کوشش میکند (4).
وقتی انجذاب کامل شد، شخص در عین این که مشغول به خداست، مشغول به ماورا هم هست؛ یعنی آنچنان توجه به خدایش کامل است که در حال، تمام عالَم را میبیند (نه فقط اطرافش را) لذا آن حالتی که در وقت نماز تیر از بدن حضرت کشیدند و متوجه نشد، ناقصتر (و مرتبهاش پایینتر) از آن حالتی است که در حال نماز توجه به فقیر دارد؛ نه این که در اینجا از خدا غفلت کرده باشد و به فقیر توجه کرده باشد، بلکه آن چنان توجه به خدایش کامل است که در آن حال تمام عالَم را میبیند؛ از آن جمله است فقیری را که درخواست کمک کرده است (5).
3ـ با توجه به این آیه شریف (مائده، آیه55) در مقام مدح و بیان ویژگیهای ولی خدا و پیشوای مسلمانان است و کمک به فقیر در حال نماز را یک فضیلت و ویژگی ذکر میکند، معلوم میشود که علی(علیه السلام) موقعی که توجه به سائل نموده و اشاره کرده که انگشتر را از دست او بیرون آورد، توجه به خدا هم داشته و از حضور قلب او هیچ کاسته نشده است، زیرا اگر هنگام توجه به فقیر از خدا غافل شده باشد، فضیلت و ویژگی او به شمار نمیآید، چون هر کس میتواند در حال نماز از توجه به خدا منصرف شود و متوجه خلق خدا شود، در حالی که در آیه این کار را یکی از ویژگیهای ولیّ خدا به حساب آورده که در دیگران این ویژگی وجود ندارد. بنابراین آیه میخواهد مقام بالاتری را برای امام ثابت کند و آن مقام «جمعالجمع» است (6).
توضیح: توجه کردن در آن واحد به چند موضوع مختلف از قدرت بشر عادی خارج است؛ یعنی اگر بخواهد قلب خود را مشغول عملی نماید، در همان حال نمیتواند به مطلب دیگر نیز مشغول باشد، ولی این قدرت در خداوند متعال هست و در آنِ واحد میتواند به هزاران و میلیونها نوع کلام و فعل توجه داشته باشد. در دعای جوشن کبیر آمده است: یا من لایشغله سمع عن سمع، یا من لایمنعه فعل عن فعل، یا من لایلهیه قول عن قول؛ای خدایی که ترا شنیدن این، مانع از شنیدن آن نیست و هیچ کاری مانع از کار دیگر نیست و هیچ سخنی مزاحم سخن دیگر نمیباشد… . و در دعای ماه رجب میخوانیم: لکل مسئله منک سمع حاضر و جواب عتید؛ برای هر درخواستی گوش شنوا و جواب حاضر، مهیا داری.
از آیات و روایات استفاده میشود که خداوند مقام «جمعالجمع» را به حجه و ولیّ خود داده است؛ به همین جهت است که معصومین(علیه السلام) در آن واحد میتوانند به میلیونها سلام و اظهار حاجت مردم توجه نمایند، این مقام موهبتی الهی است که ثابت کننده منصب ولایت تکوینی امام است و با داشتن چنین مقام و قدرتی است که اداره امور آفرینش و سرپرستی عوالم خلقت برای آنها ممکن و مقدور است.
به همین جهت است که مولی علی(علیه السلام) در آن واحد میتواند دو کار انجام دهد؛ هم توجه به خدا داشته باشد و هم توجه به خلق و این از ویژگیهای ولیّ خداست که افراد دیگر قادر بر این کار نیستند.
————————————————————————————————-
1. مائده،آیه55 و 56.
2. ر.ک:تفسیر المیزان، ج 6، مائده، 55 و 56؛ علامه طبرسی، مجمعالبیان، ج3، ص324.
3. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 9، ص 211 ـ 212.
4. شهید مطهری، انسان کامل، ص97 ـ 98؛ صدرالدین محمّد شیرازی، الحکمهالمتعالیه، ج1، ص13 ـ 14.
5. شهیدمطهری، امامت و رهبری، ص181.
6. ر.ک: ابوالفضل نبوی، امرای هستی، ص104 ـ 112.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا