نفخ صور

نفخ صور

صور به معنای شاخ است، شاخ گاو یا بُز یا حیوانات دیگر که یک طرف آن باز و طرف دیگرش بسته و جمع است و چه بسا در آن سوراخی می کنند و از آنجا می دمند و از طرف دیگر که باز است، صدا بلند و منتشر می گردد؛ این را می گویند صور که در زبان فارسی به آن بوق می گویند و با این بوق اعلام مرگ و اعلام آماده باش و زندگی می نمایند. إسرافیل از ملائکه مقرب پروردگار است و فرشته مأمور حیات و زنده کردن. وجود او تمام عوالم امکان را که نیاز به حیات دارند، فراگرفته و بوق او قدرت اوست و صور او بال های ملکوتی و معنوی اوست. بوق او قابلیت و استعدادی است که خداوند به او عنایت فرموده است و او را بدین تجهیزات خاص مجهز نموده و امکان احیاء و زنده کردن را به او داده است. بوق او سرمایه علمی و قدرت است که تحت اختیار او بوده و اختیار او تحت اختیار خداست. إسرافیل در بوق خاص خود می دمد و تمام موجودات هلاک می شوند، چون فرشته مقرب است و نیز پس از آن در بوق خاص خود می دمد و تمام مردگان را و هلاک شدگان را زنده می کند. بوق او جسم نیست و صورت ندارد؛ شرقی و غربی نیست؛ تمام آسمان ها و زمین و مابینهما را فرا گرفته و صاحب چنین قدرتی که از طرف پروردگار به او افاضه شده است، بر تمام عوالم عِلوی و سِفلی استیلا و احاطه دارد و هر لحظه به امر پروردگار خود به مأموریت خود عمل می کند.(1)
_________________
1. حسینی طهرانی، معادشناسی، ج 4، ص 130 تا 133 و 137 تا 139.

خروج از نسخه موبایل