مفهوم یقین داشتن به مرگ چیست؟
علمِ به «مرگ»، غیر از یقین به آن است. یقین، مراتبى دارد: 1. علم الیقین: این است که انسان از دلایل مختلف، به چیزى ایمان آورد؛ مانند کسى که با مشاهده دود به وجود آتش ایمان پیدا کند. 2. عین الیقین: در جایى است که انسان به مرحله مشاهده می رسد و با چشم خود مثلا آتش را مشاهده می کند. 3. حق الیقین: مانند کسى است که در آتش وارد شود و سوزش آن را لمس کند و به صفات آتش متصف شود که این مرحله، بالاترین مرحله یقین است و انسان می تواند به این مقامات عالى برسد.
از مطالب فوق، استفاده می شود که راهِ یقینِ به «مرگ»، رسیدن به مقام عالى کشف و شهود عینى است، که از طریق دل امکان پذیر است، نه استدلال هاى علمی و منطقى که فقط عقل را راضى می کند.
توبه واقعى، زدودن زنگارهاى گناه از دل، ایمان قوى، اعمال صالح، یاد و عبادت خداوند، توکل و تسلیم محض در برابر فرمان هاى الهى، اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع)، محاسبه دائمی نفس، معرفت خود و خداوند، اخلاص، مطالعه در زندگى افرادى که مراحل کشف و شهود را پیموده اند، بى اعتنایى به دنیا، توجه به آخرت، آمادگى براى مردن و … ، از جمله مواردى است که انسان را به مقام عالى کشف و شهود می رساند و به این وسیله داراى چشم باطنى و ملکوتى شده، حجاب ها کنار رفته و حقیقت در آن پرتو افکن می شود؛ آن گاه به بعضى از حقائق جهان غیب،[ از جمله یقین به مرگ، عالم برزخ و قیامت] دست می یابد؛ به همان روشنى که انسان با چشم خود محسوسات را می بیند. (کَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیقِینَ * لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ)[9]؛ این گونه نیست که شما می پندارید، اگر علم الیقین داشته باشید دوزخ را با چشم خود می بینید. این آیه شریف، دیدن از دور را به علم الیقین تعبیر کرده است و آیه بعدى عین الیقین را مطرح نموده است، که دیدن از نزدیک است و آیه 94 و 95 سوره واقعه حق الیقین را بیان کرده است. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: لَوْلا اَنَّ الشَّیاطینَ یحُومُونَ عَلى قُلُوبِ بَنى آدمَ لَنَظَرُوا اِلَى الْمَلَکُوت[10]؛ اگر شیاطین دل هاى فرزندان آدم را احاطه نکنند، می توانند به جهان ملکوت نظر افکنند.
در حدیثى وارد شده که، پیامبر اکرم(ص) از حارثه بن مالک پرسید: حالت چطور است؟ عرض کرد: اى رسول خدا(ص) به مقام یقین رسیده ام، فرمود: هر چیزى واقعیت و نشانهاى دارد، واقعیت و نشانه این سخن تو چیست؟ عرض کرد: نشانه اش این است که من نسبت به دنیا بى اعتنا هستم، شب بیدار می مانم (و عبادت می کنم) و در گرماى سخت تشنهام [و روزه می گیرم] گویى می بینم پروردگارم براى حساب، آماده است و گویى اهل بهشت را می بینم که در بهشت با یک دیگر ملاقات می کنند و گویى صدا و ناله و فریاد اهل دوزخ را در دوزخ می شنوم. آن حضرت فرمود: این بنده اى است که خداوند قلبش را نورانى ساخته، حقیقت را دیده اى، ثابت قدم باش …».[11]
این احادیث و مانند آنها، رابطه مکاشفات روحانى را با ایمان و یقین روشن می سازد و نشان می دهد با تکامل معنوى امکان دارد این درک و دید براى انسان حاصل شود؛ مانند کسى که مرگ و بسیارى از حقایق غیبى و شهودى را حس کرده باشد.[12]
—————
[9] تکاثر، آیه 5 ـ 6.
[10] بحارالأنوار، ج 56، ص 163.
[11] کلینى، کافى، ج 2، ص 54.
[12] ر.ک: ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 1، ص 252 ـ 294؛ تفسیر نمونه، ج 2، ص 304 و ج 27، ص 284 ـ 285.
بهترین نوع مرگ کدام است؟