آیا درست است ما که در حال حاضر زنده ایم، مرده باشیم و کسانى که مرده اند، زنده باشند؟
امیرمؤمنان، على(ع) فرمودند: النّاسُ نِیامُ إذا مَاتُوا اِنْتَبَهُوا[37]؛ مردم خوابند، هنگامی که مردند بیدار می شوند. قرآن کریم نیز می فرماید: (وَ مَا هَـذِهِ الْحَیوهُ الدُّنْیآ إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدَّارَ الاَْخِرَهَ لَهِىَ الْحَیوَانُ لَوْ کَانُوا یعْلَمُون)[38]؛ این زندگى دنیا، جز سرگرمی و بازیچه نیست و زندگى واقعى، سراى آخرت است، اى کاش [مردم]می دانستند.
مراد پرسش هر کدام از این آیه یا روایت باشد، پاسخ این است، که دل بستن به زندگى دنیا جز وهم و خیال و کار بیهوده اى که انسان را از امر مهم آخرت باز می دارد نیست. و همان طور که بچه ها بر سر بازى داد و فریاد و با یک دیگر نزاع می کنند، با این که آن چه بر سر آن نزاع می کنند، جز وهم و خیال چیزى نیست، مردم نیز در حیات مادّى و دنیایى بر سر امور وهمی و خیالى مانند اموال، همسران، فرزندان، مقام ها و … با هم نزاع می کنند، درحالى که زندگى واقعى و حقیقى بدون فنا و نابودى و بدون درد و رنج و شقاوت، مختص به زندگى آخرت است که عین واقعیت و کمالات آن نامحدود است.
حال، با توجه به توضیح مختصر فوق، کلام پیامبر(ص) هم روشن می شود که فرمود: مردم در این دنیا خوابند؛ همان طور که انسان در خواب، ادراک و حواس ظاهرش متوقف می شود؛ مثلاً نمی تواند درک کند که در خارج از عالم خواب، وقایع دیگرى اتفاق می افتد. مردم نیز نمی دانند که نسبت این عالم به عالم آخرت، نسبت عالم خواب به عالم بیدارى است. وقتى مردند و پرده از مقابل چشمان مادّى شان کنار رفت، تازه بیدار می شوند و می فهمند که زندگى واقعى، زندگى آخرت است.[39]
—————
[37] مولى محمد صالح مازندرانى، شرح اصول کافى، ج 9، ص 180.
[38] عنکبوت، آیه 64.
[39] المیزان، ج 16، ص 154 ـ 155.