آیا قرآن کریم، روح و جان را یکى می داند؟ ـ البته منظورم معناى روح نیست ـ اگر یکى است، پس چرا حیوانات با انسان ها فرق دارند؟ و اگر دوتاست، آیا انسان هر دو را داراست؟ در این صورت آیا بدن بدون روح، ولى با جان، ممکن است؟ چرا هنگام خواب روح می رود، ولى انسان زنده است؟
روح و جان به یک معنا است. واژه روح، عربى و واژه جان، فارسى است. آن چه میان دانشمندان اختلاف است درباره روح و نفس است که آیا این دو یک چیزند یا دو حقیقت می باشند. خداوند متعال می فرماید: (وَ یسْـَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّى)[15]؛ و درباره روح از تو می پرسند، بگو: روح از [سنخ] امر پروردگار من است.
کلمه «روح» در لغت، به معناى نفس و مبدأ حیات است که موجود جاندار به وسیله آن، قادر بر احساس و حرکت می شود.[16]
قرآن کریم در برخى آیات، روح و نفس را یکى می داند و با اشاره به قبض ارواح توسط فرشتگان، می فرماید: (اللَّهُ یتَوَفَّى الاَْنفُسَ حِینَ مَوْتِهَا وَ الَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَیمْسِکُ الَّتِى قَضَى عَلَیهَا الْمَوْتَ وَ یرْسِلُ الاُْخْرَى إِلَى أَجَل مُّسَمًّى إِنَّ فِى ذَ لِکَ لاََیـت لِّقَوْم یتَفَکَّرُونَ)[17]؛ خداوند ارواح را هنگام مرگ، به تمامی باز می ستاند و ارواحى را که نمرده اند، هنگام خواب می گیرد؛ سپس ارواح کسانى که فرمان مرگشان را صادر کرده است، نگه می دارد و ارواح دیگرى را[ که باید زنده بمانند] باز می گرداند، تا سرآمدى معین. در این امر نشانه هاى روشنى است براى کسانى که اندیشه می کنند!
خداوند در آیه فوق، با تعبیر «توفّى» درباره قبض روح و جان انسان ها سخن می گوید و روح و نفس را به یک معنا گرفته است.
روح در تمام موجودات زنده موجود است، ولى مراتب آن متفاوت است.
مرتبه اى از روح که در گیاهان وجود دارد، «روح نباتى» نام دارد و مرتبه اى از روح که در حیوان ها موجود است، نفس سیاله یا روح حیوانى نام دارد. مرتبه اى از روح که در انسان وجود دارد، نفس ناطقه انسانى نام دارد. انسان داراى مراتبى از روح است که اگر بُعد حیوانى پیدا کند، «نفس اماره بالسوء» می شود و اگر بُعد انسانى به آن داده شود، «نفس لوامه» یا «مطمئنه» یا «راضیه» و «مرضیه» و … می گردد. در امامان معصوم روحى وجود دارد که به آن «نفس قدسیه» گفته می شود، که نسبت آن به نفس ناطقه انسانى همانند نسبت نفس ناطقه انسانى به نفس سیاله حیوانى است.
روح حیوانى و نباتى به مجموعه اى از نمو، تغذیه، تولید مثل، حس و حرکت اطلاق می شود. انسان نیز داراى روح حیوانى و نباتى است.
افزون بر آن، روحِ انسان مستقل است و گاهى به این بدن مادى تعلق می گیرد و گاه از آن جدا می شود. «روح» انسان ها نیز مراتبى دارد. برخى از انسان ها داراى روح شریف و قوى هستند و بعضى نیز از روحى ضعیف ـ در بُعد انسانیت ـ برخوردارند.[18]
—————
[15] اسراء، آیه 85.
[16] ر.ک: راغب اصفهانى، مفردات الفاظ القرآن، ماده روح.
[17] زمر، آیه 42.
[18] ر.ک: المیزان، ج 13، ص 191 ـ 196؛ ناصر مکارم شیرازى و همکاران، پیام قرآن، ج 5، ص 279 ـ 305.