رابطه تقوا و یاد آخرت را از دیدگاه قرآن بیان کنید.
انسان، مسافرى است که به سوى خدا سیر می کند: (یـأَیهَا الإِنسَنُ اِنَّکَ کَادِح اِلَى رَبِّکَ کَدحًا فَمُلَقِیهِ)[16] و در این مسیر اگر به لحاظ دستورهاى تشریعى با حسن اختیار خود در راه مستقیم قرار گیرد، خداوند را با مهر و لطفش ملاقات می کند: (إِنَّ رَحمَتَ اللَّهِ قَرِیبٌ مِّنَ المُحسِنِینَ)[17] و اگر با سوء اختیار خویش به بیراهه برود، با قهر و غضب الهى روبه رو خواهد شد: (إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِینَ مُنتَقِمُونَ)[18]
بنابر این، انسان باید همیشه به یاد آخرت باشد و بداند که پایان سفرش لقاى حق است، که یا به قهر او گرفتار می شود و یا مشمول مهر و رحمت وى می گردد.
قرآن مجید، بهترین و سودمندترین ره توشه این مسافرت را تقوا می داند و در بیش از هزار آیه، با بیان هاى گوناگون، انسان را به تحصیل آن فرا می خواند (که ذکر آنها از عهده این گفتار خارج است)؛ چنان که می فرماید: (تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقوَى وَاتَّقُونِ یأُولِى الأَلْبَـبِ)[19]؛ براى خود توشه برگیرید که در حقیقت، بهترین توشه، پرهیزگارى است، واى خردمندان! از من پروا کنید.
هیچ پیامبرى نیامده، مگر آن که بهترین پیامش تأمین زاد راه، یعنى تقوا بوده است، تا انسان ها آگاه شوند که مسافرند و نیاز به ره توشه دارند؛ نمونه هایى از پیام آنان در سوره شعراء، آیات 106تا179 از زبان حضرت نوح، هود، صالح، و …(ع) با جمله (فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِیعُون) و عبارات دیگر بیان شده است.[20]
قرآن کریم می فرماید: (یـأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلتَنظُر نَفْسٌ مَّا قَدَّمَت لِغَد وَاتَّقُوا اللَّهَ إِن اللَّهَ خَبِیرُ بِمَا تَعمَلُونَ)[21]؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! از[ مخالفت] خدا بپرهیزید و هر کس باید بنگرد تا براى فردایش چه چیز از پیش فرستاده و از خدا بپرهیزید که خداوند از آن چه انجام می دهید، آگاه است.
هم چنین می فرماید: (فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا استَطَعتُم وَاسمَعُوا وأَطِیعُوا وَأَنفِقُوا خَیرًا لاَِنفُسِکُم وَمَن یوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولـلـِکَ هُمُ المُفلِحُونَ)[22]؛ پس تا می توانید تقواى الهى پیشه کنید و گوش دهید و اطاعت نمایید و انفاق کنید که براى شما بهتر است و کسانى که از بخل و حرص خویشتن مصون بمانند، رستگارانند.
—————
[16] انشقاق، آیه 6.
[17] اعراف، آیه 56.
[18] سجده، آیه 22.
[19] بقره، آیه 197.
[20] ر.ک: عبدالله جوادى آملى، سیره پیامبران در قرآن، ج6، ص65 ـ 67.
[21] حشر، آیه 18.
[22] تغابن، آیه 16.