با توجه به آیه 52 سوره مبارکه شورى، پیامبر گرامی اسلام(ص) قبل از بعثت، پیرو چه آیینى بود؟
خداوند متعال می فرماید: (وَ کَذَ لِکَ أَوْحَینَآ إِلَیکَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا کُنتَ تَدْرِى مَا الْکِتَـبُ وَ لاَ الاِْیمَـنُ وَ لَـکِن جَعَلْنَـهُ نُورًا نَّهْدِى بِهِ مَن نَّشَآءُ مِنْ عِبَادِنَا وَ إِنَّکَ لَتَهْدِى إِلَى صِرَ ط مُّسْتَقِیم)؛[7] و همین گونه، روحى از امر خودمان به سوى تو وحى کردیم. تو نمی دانستى کتاب چیست و نه ایمان [کدام است؟] ولى آن را نورى گردانیدیم که هر که از بندگان خود را بخواهیم به وسیله آن راه می نماییم و به راستى که تو به خوبى به راه راست هدایت می کنى.
این آیه شریفه بیان می کند که آن چه رسول خدا(ص) دارد و مردم را به سویش می خواند، همه از ناحیه خداوند متعال است و مراد از این که: «تو خودت درایت و فهم حقایق کتاب را نداشتى». این است که معارف جزئى عقاید و شرایع عملى که در کتاب آمده، قبلا نمی دانستى، زیرا رسول اکرم(ص) بعد از نبوت و وحى به آن جزئیات علم پیدا کرد و التزام تفصیلى به تک تک معارف حقه و اعمال صالح پیدا نمود.
پس آیه مذکور می فرماید: تو قبل از وحىِ روح، به کتاب و معارف و شرایعى که در آن هست علمی نداشتى و به ایمانى که بعد از وحى دارا شدى، متصف نبودى. بنابراین، آیه مذکور با داشتن ایمان رسول خدا(ص) و این که اعمالش همه صالح بوده است منافاتى ندارد، چون در آیه مذکور علم به تفاصیل و جزئیات معارفى که در کتاب آمده نفى شده است و بدیهى است که نفى علم و التزام تفصیلى، با التزام اجمالى ایمان به خدا و خضوع در برابر حق، منافاتى ندارد.
آیه شریفه، به این نکته اشاره دارد که حال رسول خدا(ص) قبل از بعثت با بعد از بعثت، متفاوت و فرق داشته است وگرنه پیامبراکرم(ص) قبل از بعثت نیز موحد و یگانه پرست بوده است. عدم آگاهى آن حضرت به محتواى قرآن، باعث عدم معرفت خداوند از ناحیه آن حضرت نمی شود و زندگى پیامبراکرم(ص) قبل از دوران بعثت، ـ که در کتاب هاى تاریخى آمده ـ گواه زنده این حقیقت است.
در باره این که حضرت محمد(ص) پیش از بعثت پیرو چه شریعت و دینى بوده است، میان دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ برخى می گویند آن حضرت به هیچ شریعتى عمل نمی کرد؛ عده اى دیگر معتقدند، ایشان به آیین ابراهیم (دین حنیف) عمل می کرد. شاید بهترین دیدگاه، این باشد که آن حضرت مطابق الهام غیبى رفتار می نمود؛ یعنى وظایف خود را از طریق الهام دریافت می کرد.
مقام نبوت بالاترین منصبى است که خداوند به بنده اش عطا می کند. دریافت این منصب در گرو آمادگى روحى است که در آدمی به تدریج پدید، آید تا زمینه دیدن فرشته و دریافت وحى را پیدا کند، این آمادگى و زمینه به طى مراحلى از عرفان و شناخت نیاز دارد که زیر نظر یک معلم غیبى انجام گیرد. امیرمؤمنان على(ع) این حقیقت را در خطبه قاصعه این گونه بیان می کند:
از روزى که پیامبر از شیر گرفته شد، خدا او را با بزرگ ترین فرشته همراه ساخت، تا به وسیله آن، راه بزرگوارى ها را بپیماید و به نیکوترین اخلاق آراسته گردد.
از روایات دیگر هم استفاده می شود که آن حضرت پیش از بعثت، تحت تربیت فرشته اى بود و حقایق را در خواب می دید و نداها را می شنید، تا این که آمادگى پیدا کرد با امین وحى روبه رو گردد و قرآن بر او فرود آید.
در چهل سال پیش از بعثت یگانه راهنماى او ارتباط هاى غیبى او بود که در همه مراحل او را کمک می کرد و دستورات خدا را در اختیار او می نهاد، خواه مطابق شرایع پیشین باشد یا نه، یا مطابق شریعتى باشد که بعدها بر او فرود خواهد آمد یا نه.[8]
—————
[7] شورى، آیه 52.
[8] جعفر سبحانى، منشور جاوید، ج 7، ص 377 ـ 383.