غزوه بدر ثانی
پس از جنگ احد ابوسفیان فریاد زد: وعده ما و شما سال دیگر در بدر. موعد مزبور که فرا رسید، ابوسفیان با مشکلات زیادی که در پیش داشت، آماده حرکت به سوی بدر شد. برای آنکه رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آمدن به آن سو بترساند و به وسیله ای این جنگ را به تأخیر اندازد، به نعیم بن مسعود اشجعی که از مکه عازم مدینه بود، گفت: امسال خشکسالی است. نزد محمد برو تا شاید این جنگ را به تاخیر اندازی. او نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و سعی کرد حضرت را از جنگ منصرف کند، اما رسول خدا فرمود: قسم به آن خدایی که جانم در دست اوست، من به جنگ او خواهم رفت؛ اگر چه هیچ کس با من نیاید و سپس پرچم جنگ را بسته و به دست علی علیه السلام داد و با یک هزار و پانصد نفر از مسلمانان از مدینه خارج شد و ده اسب نیز همراه داشتند. از آنجا که گروه های زیادی از قبایل عرب برای داد و ستد و تجارت و سایر امور اجتماعی در بدر ثانی جمع می شدند، مسلمانان نیز اموال تجارتی و کالاهای زیادی همراه خود برداشتند تا در صورت امکان آن ها را به فروش رسانده و به وسیله آن تجارتی نیز بکنند. ابوسفیان نیز با دو هزار نفر سرباز و پانصد اسب از مکه خارج شد و تا«مر الظهران» پیش رفت، اما به بهانه خشکسالی در همان جا متوفق شدند و چند روزی را به عیش و نوش پرداختند و سپس به مکه بازگشتند.(1)
______________________
1. واقدی، المغازی، ج1، ص384؛ سیره ابن هشام، ج3، ص220.