عاد

عاد

نام قوم حضرت هود علیه السلام است. گفته اند نام شخصی است که قبیله و قوم به نام او تسمیه شده اند.(1) طبق آیات قرآن آن ها مردمانی بلند قامت و نیرومند بوده اند؛ به همین نسبت ساختمان های محکم و بزرگ می ساختند؛ آن ها قومی مترقی و دارای شهرهای آباد و سرزمین های حاصلخیز بوده اند.(2) وقتی کشورشان وسعت یافت، سر بر طغیان و سرکشی برداشتند تا اینکه هود علیه السلام بر ایشان مبعوث شد(3) تا قوم عاد را هدایت کند، اما آنان رسالت او را انکار کردند و به او نسبت جنون به او دادند؛ جنونی که بر اثر خشم خدایان حاصل شده بود. بعد از سه سال قحطی و توبه نکردن قوم خیره سر عاد، ابر سیاهی در آسمان ظاهر شد. آن ها گمان می کردند می خواهد باران ببارد، ولی در حقیقت شروع عذاب بود. این قوم بوسیله بادی عجیب عذاب شدند؛ بادی که نه ابر می آورد و نه درخت را بارور می سازد، توأم با عذاب و بی‏ رحم است. باد همه کاخ ها و دژها و شهرها و هر بنای محکم و استواری را که در آنجا بود، چنان خرد و نابود کرد و درهم کوبید (چون گندمی زیر سنگ آسیاب) و همچون ماسه نرم روان شدند که باد جابجایشان می‏ کرد و به آسمان می‏ برد. هفت شب و هشت روز پی در پی آن تندباد عقیم برایشان وزید و آن ها را نابود کرد.(4)
______________________

1. مکارم شیرازی، قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، ص 61.
2. فجر: 8 ـ 6.
3. صدرحاج سید جوادی، دایره المعارف تشیع، ج 11،ص 4.
4. هود: 57 ـ 54؛ احقاف: 24؛ حاقه: 6؛ صدوق، معانی الاخبار،ج1،ص108.

خروج از نسخه موبایل