یاران امام مهدی
مقدمه:
یکی از زمینه ها و شرایط لازم برای تحقق ظهور، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از قیام و انجام کارهای حکومت جهانی حضرت است.
یکی از شیعیان امام صادق (علیه السلام )به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت می گوید: چه چیز شما را بازداشته است از اینکه حق مسلّم خود (حکومت) را به دست بگیرید در حالی که صدهزار شیعه ی پا در رکاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ امام دستور می دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله های آتش بالا می گیرد به سهل می فرمایند: ای خراسانی برخیز و در تنور بنشین .سهل که گمان کرده است امام از او خشمگین شده، شروع به عذر خواهی می کند و می گوید: آقا مرا ببخشید و به آتش، شکنجه ام نکنید! امام می فرماید: از تو گذشتم.
در این حال هارون مکی از شیعیان راستین حضرت وارد می شود و سلام می کند. امام صادق (علیه السلام) به او پاسخ می دهد و بدون هیچ مقدمه ای به او می فرماید: در درون تنور بنشین!
هارون مکی بی درنگ و بدون هیچ پرسشی، این کار را انجام می دهد! امام صادق (علیه السلام) در همان حال با مرد خراسانی گفتگو می کند و درباره خراسان خبرهایی می دهد چنانکه گویی خود شاهد آن بوده است و پس از مدّتی به سهل می فرماید: برخیز ای خراسانی و داخل تنور را نگاه کن! سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می کند و هارون را می بیند که در میان شعله های آتش چهار زانو نشسته است!
آنگاه امام (علیه السلام) از او می پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می شناسی؟! خراسانی می گوید: به خدا قسم، یک نفر هم اینگونه سراغ ندارم حضرت می فرماید: آگاه باش! ما در زمانی که پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نکنیم قیام نمی کنیم. ما بهتر می دانیم که کدام زمان، زمان قیام است!
یاران امام مهدی(علیه اسلام) در منابع
الف : قرآن و یاران
آیاتی از قرآن کریم به یاران حضرت مهدی (علیه السلام)تفسیر و تأویل شده است که برخی از آنها را در اینجا می آوریم:
1 ـ (فَاسْتَبِقُوا الخَیرَاتِ أَینَ ما تَکوُنُوا یأْتِ بِکمُ اللهُ جَمِیعاً).
پس در کارهای نیک بر یکدیگر پیشی گیرید. هر کجا که باشید، خداوند همگی شما را می آورد .
از امام باقر (علیه السلام) در تفسیر این آیه شریفه روایت شده است که فرمود:
منظور از خیرات، ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است و منظور از یأْتِ بِکمُ اللهُ جَمِیعاً ، 313 تن از یاران قائم (علیه السلام) می باشند… به خدا سوگند! در یک لحظه همچون قطعات ابر پاییزی گرد آمده، پیرامون شمع وجودش حلقه می زنند. و در میان رکن ومقام با او بیعت می کنند، و همراه او پیمان نامه ای از رسول اکرم(صلی االه علیه وآله)است که آن را ـ امامان معصوم (علیهم السلام) ـ یکی پس از دیگری به ارث برده اند .
2 ـ (وَلَئِنْ أخَّرْنا عَنْهُمُ الْعَذابَ إلَی اُمَّة مَعْدُودَة لَیقُولُنَّ ما یحْبِسُهُ أَلا یوْمَ یأتِیهِمْ لَیسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ وَحاقَ بِهِمْ مَا کانُوْا بِهِ یسْتَهْزِءوُنَ).
اگر ما عذاب را تا آمدن اُمّت معدوده از آنها به تأخیر بیندازیم می گویند: چه چیز آن را باز می دارد؟ آگاه باش! هنگامی که آن روز بیاید، عذاب از آنها برگردانده نمی شود، و آنچه را که مسخره می کردند آنها را فرو خواهد گرفت .
از امام محمّد باقر (علیه السلام) و امام جعفر صادق (علیه السلام) روایت شده که آن دو بزرگوار در تفسیر این آیه فرمودند:
منظور از اُمّت معدوده اُمّت شمرده شده، همان اصحاب حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزمان هستند که 313 نفر به تعداد اهل بدر می باشند و همان گونه که پاره های ابر پاییزی به هم می پیوندند آنان نیز در آن واحد نزد آن حضرت گرد می آیند .
از امام صادق (علیه السلام) نیز روایت شده است که فرمود:
منظور از عذاب خروج حضرت قائم (علیه السلام) است (که سبب معذّب شدن کافران می باشد) و منظور از اُمّت معدوده اصحاب اوست که به تعداد اهل بدر هستند .
بنابراین، معنای آیه چنین خواهد بود: اگر عذاب را از آنها تا آمدن اُمّتی معدود (یاران حضرت مهدی (علیه السلام) در آخر الزّمان) به تأخیر بیندازیم، خواهند گفت: چه چیز مانع می شود که ظاهر شود و عذاب خدا را بر ما نازل کند؟!
قرآن کریم در پاسخ آنها می فرماید:
آگاه باش! هنگامی که عذاب فرود آید از آنها برگردانده نمی شود و کیفری که استهزا و مسخره می کردند به آنها می رسد .
منظور از عذاب در این آیه مبارکه، عذاب آخرت نیست؛ بلکه دست انتقام الهی است که از آستین حق بیرون آمده، از آنها انتقام خواهد گرفت، و پیش از آخرت، آنها را به بخشی از سزای کردارشان خواهد رسانید.
3 ـ (مَنْ یرْتَدَّ مِنْکمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یأْتِی اللهُ بِقَوْم یحِبُّهُمْ وَ یحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّة عَلَی الْکافِرِینَ).
هر کس از شما از دین خود برگردد، به زودی خداوند گروهی را می آورد که دوستشان دارد و آنها نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سر سخت و نیرومند هستند .
سلیمان بن هارون عجلی گوید: از امام جعفر صادق (علیه السلام) شنیدم که در تفسیر این آیه شریفه فرمود:
حضرت صاحب الامر (علیه السلام) در پناه خدا محفوظ است. اگر همه مردم از بین بروند،خداوند یاران او را خواهد آورد. آنان کسانی هستند که خدا درباره آنها فرموده است: اگر اینها بدان کفر ورزند، ما گروهی دیگر را بر آنان گماریم که بدان کافر نباشند و آنان هستند کسانی که در باره آنها فرموده است: خداوند گروهی را می آورد که دوستشان دارد و آنها نیز او را دوست دارند. در برابر مؤمنان فروتن و در برابر کافران سر سخت و نیرومند هستند .
4 ـ (وَعَدَ اللهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنکمْ وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فی الأَرْضِ کمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ…).
خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادند وعده داده است که آنها را در روی زمین جانشین گرداند، همان گونه که پیشینیان را جانشین گردانید .
امام زین العابدین (علیه السلام) آیه کریمه … لَیسْتَخْلِفَنَّهُمْ فی الأرضِ… را تلاوت نمود، آنگاه فرمود:به خدا سوگند! آنها دوستان ـ و شیعیان ـ ما اهل بیت هستند. خداوند به وسیله مردی از ما که مهدی این اُمّت است، وعده ای را که در این آیه به مؤمنان صالح داده، تحقّق خواهد بخشید. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در حق مهدی فرموده است:اگر از عمر دنیا به جز یک روز باقی نباشد، خداوند آن روز را طولانی می گرداند تا مردی از عترت من بیاید که هم نام من است؛ او جهان را پر از عدل و داد نماید، آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد .
5 ـ (ألَّذِینَ اِنْ مَکنّاهُمْ فی الاَْرْضِ أَقامُوا الصَّلوةَ وَءاتَوُا الزَّکوةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْکرِ وَ للهِِ عاقِبَةُ الاُْمُور).
همان کسانی که چون در زمین به آنها فرمانروایی دهیم، نماز را بپا می دارند و زکات را می پردازند و به نیکی فرمان می دهند و از زشتی باز می دارند و فرجام کارها از آنِ خداست .
ابی جارود از امام محمّد باقر (علیه السلام) روایت کرده است که در تفسیر این آیه شریفه فرمود: این آیه درباره حضرت مهدی (علیه السلام) و یاران او نازل شده است. خداوند منّان، شرق و غرب جهان را تحت سیطره آنها در می آورد و دین را به وسیله آنها در جهان آشکار می سازد، و دیگر از ظلم و ستمها و بدعتها نشانی در روی زمین باقی نمی ماند .
از آیات یاد شده استفاده می شود که یاران حضرت مهدی (علیه السلام) از قدرت فوق العاده ای برخوردارند که در یک لحظه از مکان های مختلف به مکه می روند و به آن حضرت ملحق می شوند. آنان محبوب خدا هستند و خداوند محبوب آنان. خدا، آنها را در زمین توانایی و فرمان روایی می دهد و به دست آنها، کافران را عذاب می کند. آنان نماز بپا می دارند و زکات می پردازند. به نیکی ها امر می کنند و از بدی ها باز می دارند.
روایات و یاران
طبق روایات، یاران حضرت مهدی (علیه السلام) 313 نفر می باشند که همگی از تربیت شدگان مکتب ولایت و از عاشقان دلباخته خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) هستند. هنگام ظهور آن حضرت، به گِردش حلقه می زنند و به یاری آن حضرت می پردازند.
1 ـ از امام باقر (علیه السلام) نقل شده است که فرمود: گویا اصحاب قائم (علیه السلام) را می بینم که تمام شرق و غرب عالم را تحت سیطره خود در آورده اند. در تمام دنیا چیزی نیست جز این که از آنها اطاعت می کند؛ حتّی درندگان زمین و پرندگان شکاری نیز تلاش می کنند که رضایت آنان را جلب کنند. چون یکی از آنها بر منطقه ای بگذرد، آن قطعه زمین بر دیگر زمینها مباهات کند و گوید: امروز یکی از یاران قائم (علیه السلام) بر روی من پای نهاد .
2 ـ در حدیث دیگری در همین رابطه، از امام باقر (علیه السلام) روایت شده است که فرمود: … قائم (علیه السلام) 313 نفر را به تمام اقطار و اکناف عالم می فرستد، قبل از رفتن دست مبارکش را بر سینه و بین دو کتف آنها می کشد، پس در هیچ حکمی فرو نمی مانند. دیگر هیچ نقطه ای در روی زمین باقی نمی ماند جز این که به یکتایی خدا و پیامبری رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) در آن گواهی داده می شود.
و این است معنای این آیه شریفه که می فرماید:
(وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فی السَّماواتِ وَ الأَرضِ طَوْعاً وَ کرْهاً وَ إلَیه یرجَعُون).
هر که در آسمانها و زمین است، خواه و ناخواه در برابر او تسلیم می شود، و بازگشت آنها به سوی اوست .
3 ـ ابان بن تغلب می گوید: در خدمت امام صادق (علیه السلام) در مسجد الحرام بودم، و دست من در دست مبارک آن حضرت بود که فرمود:
ای ابان! به زودی خدای ـ تبارک و تعالی ـ 313 نفر را در این مسجد گرد می آورد که مردم مکه خیال می کنند که هنوز پدران و نیاکان آنها آفریده نشده اند. در دست آنها شمشیرهایی است که روی هر شمشیر نام، نام پدر، لقب و دیگر خصوصیات صاحبش نوشته شده است. آنگاه منادی آسمانی بانگ بر می آورد که ای اهل عالم! این مهدی است که چون داود و سلیمان داوری می کند و مطالبه بینه نمی نماید .
4 ـ مفضّل از امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود:
هنگامی که امر ظهور امضا شد، امام (علیه السلام) خدای را با نام عبرانی اش می خواند؛ آنگاه 313 تن از یارانش چون پاره های ابر پاییزی به دور او گرد می آیند. آنها پرچمداران حضرت مهدی (علیه السلام) هستند. آمدن آنها به مکه دو گونه است:
1 ـ افرادی که شبانه از رختخواب هایشان ناپدید می شوند و صبح در مکه می باشند.
2 ـ افرادی که در روز روشن بر ابر سوار می شوند و با نام، نام پدر، حسب و نسبشان شناخته می شوند.
مفضّل گوید: من عرض کردم: فدایت شوم! کدام یک از این دو گروه ایمانشان قوی تر است؟
فرمود: آنها که بر ابر سوار می شوند و یک باره ناپدید می گردند. (یعنی بستگانشان آنها را گم می کنند و از آنها مطّلع نمی شوند) و خداوند در حقّشان فرموده:(أینَما تَکونُوا یأتِ بِکمُ اللهُ جَمِیعاً)
هر کجا که باشید خداوند همگی شما را یک جا گرد می آورد .
5 ـ مسعده می گوید: در محضر امام صادق (علیه السلام) بودم که ابو بصیر عرض کرد: آیا امیرمؤمنان علی (علیه السلام)، شهرهای اصحاب قائم (علیه السلام) را می دانست آنچنان که تعداد آنها رامی دانست؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود: آری! به خدا سوگند! فرد فرد آنها را با نام، نام پدر و محلّ سکونتشان می دانست.
ابو بصیر گفت: جانم به فدایت، آنچه امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می دانست امام حسن مجتبی (علیه السلام) نیز می دانست، و آنچه امام حسن (علیه السلام) می دانست، امام حسین (علیه السلام) نیز می دانست، و آنچه امام حسین (علیه السلام) می دانست به شما منتقل شده است؛ جانم به فدایت! مرا از حال آنها با خبر کن.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: روز جمعه بیا نزد من تا تو را آگاه سازم.
ابو بصیر گوید: روز جمعه به محضر امام (علیه السلام) رسیدم؛ فرمود: رفیقت کجاست تا برای تو بنویسد؟ (ابو بصیر نابینا بود و رفیقی داشت که احادیث را برای او می نوشت)
گفتم: برای او کاری پیش آمد و من نخواستم دیرتر از وقت مقرّر بیایم.
آنگاه امام (علیه السلام) خطاب به یکی از حاضران، فرمود: برای او بنویس:
بِسْمِ اللهِ الَّرحْمنِ الرَّحیمِ، هذا ما أمْلاهُ رَسُولُ الله ـ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ ـ عَلی اَمیرِالْمُؤمِنینَ (علیه السلام) وَ اَوْدَعَهُ إیاهُ مِنْ تَسْمِیةِ أصْحابِ الْقائِمِ (علیه السلام) وَعِدَّةُ مَنْ یوافیهِ مِنَ الْمَفْقُودینَ عَنْ فُرُشِهِمْ وَ السّائِرینَ إلی مَکةَ فی لَیلَة، وَ ذلِک عِنْدَ اسْتِماعِ الْصَّوْتِ فی السَنَةِ الَّتی یظْهَرُ فیها أمْرُ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُمُ النُّجَباء وَ الْفُقَهاء وَ الْحُکامُ عَلی النّاسِ…
به نام خداوند بخشنده بخشایش گر. این متن چیزیست که رسول اکرم(صلی االه علیه وآله) آن را املا کرد، و امیرالمؤمنین (علیه السلام) آن را نوشت و آن را در نزد او به ودیعت نهاد. این متن، مشتمل بر نام یاران قائم (علیه السلام) و تعداد آنها می باشد. همان ها که از رخت خواب های خود ناپدید می شوند و در یک شب به مکه آورده می شوند.
این واقعه در هنگامی خواهد بود که صدای آسمانی شنیده شود، و در همان سال امر خدا ظاهر خواهد شد. آنها نجیبان، فقیهان و فرمان روایان مردم هستند…
آنگاه امام صادق (علیه السلام) خصوصیات جغرافیایی هر یک را بر می شمارد و در پایان می فرماید:اینها 313 تن می باشند. خداوند همه آنها را در شب جمعه در مکه معظّمه گرد می آورد به گونه ای که صبح همه آنها در مسجد الحرام می باشند و حتّی یک تن تخلّف نمی کند. پس در مکه پراکنده می شوند و به دنبال منزلی می گردند که در آن سکونت کنند.
مردم مکه آنها را نمی شناسند و از ورود قافله ای که برای حج، عمره یا تجارت آمده باشند اطّلاع ندارند، و لذا دچار حیرت شده از یکدیگر می پرسند: اینها از کجا آمده اند؟ روزهای قبل چنین افرادی را ندیده بودیم! اینها اهل یک شهر و یک تیره و قبیله نیستند، و زن و فرزند و مرکب نیز همراه ندارند!
ابو بصیر گفت: آیا مؤمن در روی زمین منحصر به آنها خواهد بود؟
امام صادق (علیه السلام) فرمود:نه، ولی این ها نجبا، فقها، قضات و حکام شرع هستند که دست پر مهر امام، قلب آنها را نوازش داده است و در هیچ موردی از حل مشکلش باز نمی مانند.
از امام صادق ـ علیه السلام ـ نقل شده است:
یعنی اصحاب القائم، الثلاثمائة وبضع عشر وهم ـ واللّه ـ الأمّة المعدودة یجتمعون فی ساعة واحدة کقزع الخریف
این آیه ی شریفه اشاره به 313 نفر یاران اصلی حضرت مهدی ـ ارواحنا فداه ـ دارد. بخدای سوگند! که آنان در شمار، اندک هستند. امّا در کارآیی و ایمان و شکوه معنوی بسیار و بسان ابر پراکنده ی پائیزی (که بناگاه به هم می پیوندند و متراکم می شوند) آنان ظرف لحظه ای در یک ساعت معین از سراسر گیتی در مکه حاضرمی گردند.
خصوصیات یاران امام مهدی (علیه السلام)
صفات یاران
1.معرفت و اطاعت
یاران مهدی (علیه السلام) از شناخت عمیق نسبت به خداوند و امام خود برخوردارند و با آگاهی کامل در میدانِ حق حضور یافته اند.
امام علی علیه السلام درباره آنها فرموده است:مردانی که خدا را چنان که شایسته است شناخته اند.
شناخت و اعتقاد آنان نسبت به امام نیز در ژرفای وجودشان ریشه دوانیده و سراسر وجودشان را فرا گرفته است. این شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است. معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در مجموعه هستی است و این همان معرفتی است که آنها را سرشار از محبّت او کرده و مطیع و گوش به فرمان او قرار داده است؛ زیرا که می دانند سخن امام سخن خدا و اطاعت از او اطاعت از خداست.
پیامبر(صلی الله علیه وآله) در توصیف آنها فرموده است:آنها در اطاعت از امام خویش می کوشند.
2.عبادت و صلابت
یاوران مهدی در عبادت ،از پیشوای خود الگو گرفته اند و روزها و شب ها را با ذکر شیرین حق سپری می کنند امام صادق علیه السلام درباره آنها فرمود:شب ها را با عبادت به صبح می رسانند و روزها را با روزه به پایان می برند. و در سخنی دیگر فرمود: بر فراز اسب ها، خدا را تسبیح می گویند.
و همین ذکر خداست که از آنان مردانی آهنین ساخته است که هیچ چیز صلابت و استواری آنها را در هم نمی شکند امام صادق علیه السلام فرمود:آنان مردانی هستند که گویا دل هایشان پاره های آهن است.
3.جان نثاری و شهادت طلبی
معرفت عمیق یاران، نسبت به امام مهدی، دل های آن ها را مملوّ از عشق به امام می کند بنابراین در میدان رزم او را چون نگینی در میان می گیرند و جان خود را سپر بلای او می کنند.
امام صادق علیه السلام فرمود:
(یاران مهدی) در میدان رزم در اطراف او می چرخند و با جان خود از او محافظت می کنند.و نیز فرمود: آنها آرزو می کنند که در راه خدا به شهادت برسند.
4.شجاعت و دلیری
یاران مهدی علیه السلام مانند مولایشان افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند امام علی علیه السلام در وصف آنها فرمود:همه آنها شیرانی هستند که از بیشه ها بیرون شده اند و اگر اراده کنند کوهها را از جا می کنند.
5.صبر و بردباری
بدیهی است که مبارزه علیه ظلم جهانی و برقراری حکومت عدل جهانی با رنج و مشقت های فراوان همراه است و یاوران امام در راه تحقق آرمان های جهانی امام مهدی علیه السلام مشکلات و ناگواریها را به جان می خرند ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز می شمارند.
امام علی (علیه السلام) می فرماید:
آنها گروهی هستند که به خاطر صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی گذارند. و از این که جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق می کنند، به خود نمی بالند و آن را بزرگ نمی شمارند.
6.اتحاد و همدلی
امام علی علیه السلام در توصیف همدلی و اتحاد یاران امام چنین می فرماید:ایشان یکدل و هماهنگ هستند.
این یکدلی به سبب آن است که خودخواهی ها و خواسته های شخصی در وجود آنان نیست آنها با اعتقادی صحیح در زیر یک پرچم و برای یک هدف، قیام می کنند و این خود یکی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل می باشد.
8.زهد و پارسایی
امام علی (علیه السلام) در وصف یاران مهدی علیه السلام فرموده است:
او از یارانش بیعت می گیرد که طلا و نقره ای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نکنند.
آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته اند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمان ها باز دارد. بنابراین آنها که با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره می شود و دل هایشان می لرزد در میان یاوران ویژه امام مهدی علیه السلام جایی ندارند.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در وصف آنان فرموده است:
اوُلئِک هُمْ خِیار الْاُمّةِ.آنان بهترین امت (من) هستند.
البتّه یاوران مهدی علیه السلام بر طبق لیاقت و شایستگی ها در رده های مختلف قرار می گیرند و در روایات آمده است که آن حضرت علاوه بر 313 نفر یار ویژه که کادر اصلی قیام را تشکیل می دهند، از لشکری 10 هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت.
تابعیت یاران
جالب اینکه در روایات آمده که دستجات یاران امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از مشرق زمین بپا می خیزند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:جمعی از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدّمات حکومت مهدی (عج) را فراهم سازند.
امیر مؤمنان (علیه السلام) فرمود:
آفرین برطالقان که خداوند در آن گنجهائی نهاده که از طلا و نقره نیست بلکه مردان مؤمنی هستند که بطور شایسته خدا را شناخته اند و در آخرالزّمان، یاوران حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهند بود.
با توجه به روایاتی از این دست می بینیم، مشرق زمین مورد توجه قرار گرفته است و چنانکه هم اکنون از نشانه ها پیداست، تنها مشرق زمین است که این کار را خواهد کرد، بنابراین مشرق زمین باید بپاخیزد!
و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق امت مسلم از مستضعفان در مشرق زمین هستند و با توجه به امکانات عظیم جغرافیائی و اقتصادی و نیروی انسانی که دارند، می توانند بپاخاسته و دست ابرقدرتها را قطع کنند و زمینه خوبی برای ظهورامام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایجاد نمایند.
یاری کنندگان امام مهدی (علیه السلام)
یاران خاص
بین یاران خاصّ حضرت مهدی (علیه السلام) ودیگر یاوران آن حضرت تفاوتی هست: اصحاب و یاران خاصّ 313 نفرند. آنان کسانی اند که حضرت امام علی علیه السلام و امام صادق (علیه السلام) از آنان به پرچمداران تعبیر فرموده اند و هر یک از این یاران خاصّ، نقش عظیمی در فرماندهی سپاه و گشودن شهرها و اداره امور و… دارند.
مردی از کوفیان، از امام صادق (علیه السلام) پرسید: همراهان قائم چند نفرند؟ مردم می گویند: مانند اهل بدر، سیصد و سیزده نفر بیش نیستند.
امام فرمودند: جز به همراهی افراد قدرتمند قیام نکند، آنان هم، کمتر از ده هزار نفر نباشند. علامه مجلسی، همین معنی را از روایات استنباط کرده و می نویسد: یاران مهدی، منحصر به سیصد و سیزده نفر نیستند، بلکه این شمار یارانی هستند که حضرت به کمک آنان حرکت را آغاز می کند.
شاهد بر مطلب این که در برخی از روایات، به جای اصحابه من اصحابه آمده که نشان می دهد شمار یاد شده، طلایه داران اصحاب امام را تشکیل می دهند که خود را به حضرت رسانده و نهضت را آغاز میکنند و در مقابل دشمنان ، به دفاع از آقا می پردازند.
احتمال می رود این گروه اندک، فرماندهان و وزیران امام باشند که در آغاز هسته های اصلی نیروها را بر عهده دارند و پس از پیروزی، برای ارشاد و دادرسی و کارگزاری به سرزمینهای دور و نزدیک فرستاده می شوند.
آنان با قوتی الهی قیام می کنند و دولت مستضعفان صالح را بر پا می دارند که اراده الهی چنین است: و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین.
و ما اراده داریم که بر مستضعفان زمین منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان [حکومت روی زمین] قرار دهیم. آنان از هر عیب و آفتی بری خواهند بود و دلهایشان چون پاره های پولاد خواهد بود. سیادت و دولت حق از آن ایشان خواهد شد. از امام سجاد علیه السلام روایت شده است که فرمود: اذا قام قائمنا اذهب الله عز و جل عن شیعتنا العاهه، و جعل قلوبهم کزبر الحدید، و جعل قوة الرجل منهم قوة اربعین رجلا و یکونون حکام الارض و سنامها.
چون قائم ما قیام کند، خداوند عیب و آفت را از شیعیان ما برطرف کند، و دلهای آنان را چون پاره های پولاد سازد، و به هر مردی از ایشان نیروی چهل مرد دهد، و آنان حاکمان و سروران زمین خواهند بود.
1)ویژگی های یاران خاص
بیشتر یاران خاصّ حضرت در سن جوانی اند و بزرگسالان در میان آنان کم هستند. این یاران دارای افکاری متحد و آرایی یکنواخت بوده و دل های ایشان به هم پیوسته است. امام علی علیه السلام در این باره فرموده است: اِنَّ اَصحابَ القائِمِ شَبابٌ لا کهولَ فیهِم اِلاَّ کالکحْلِ فِی العَینِ، اَوْ کالمِلْحِ فِی الزّادِ، وَاَقَل الزّادِ المِلْحُ؛ همانا یاران قائم علیه السلام همگی جوانند و پیر در میانشان نیست، مگر به اندازه سرمه در چشم یا به قدر نمک در توشه راه و کمترین چیز در توشه راه نمک است .
1. از امام صادق علیه السلام درباره این سخن خدای تعالی فَاستَبِقُوا الخَیرات، اَینَما تکونوا یأت بکم اللّه جمیعاً روایت شده است: یعنِی اَصحَابَ القائِمِ الثَّلاثَمِائَةِ وَالبِضْعَةَ عَشَرَ رَجُلاً قالَ وَهُمْ وَاللَّهِ الاُمَّةُ الْمَعْدُودَةُ قَالَ یجْتَمِعُونَ وَاللّهِ فِی سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ قَزَعٌ کقَزَعِ الْخَریفِ ؛ مقصود سیصد و اندی یار قائم است، و آنان – واللّه – امت معدوده اند. در یک ساعت جمع می شوند؛ همان گونه که ابرها در پاییز جمع می شوند .
2. امام صادق علیه السلام در وصف یاران خاصّ حضرت مهدی (علیه السلام) فرمود: مردانی که گویی قلب هایشان مانند پاره های آهن است. هیچ چیز نتواند دل های آنان را نسبت به ذات خداوند گرفتار شک سازد. سخت تر از سنگ هستند. اگر بر کوه ها حمله کنند، آنها را از هم خواهند پاشید… گویی که بر اسبان خود، مانند عقاب هستند. بر زین اسب امام دست می کشند و از این کار برکت طلب می کنند. گِرد امام خویش گردیده، در جنگ ها جان خود را سپر او می سازند و هر چه را بخواهد برایش انجام می دهند.
مردانی که شب ها نمی خوابند؛ در نمازشان همهمه ای چون صدای زنبور عسل دارند. شب ها بر پای خویش ایستاده و صبح بر مرکب های خود سوارند. پارسایان شب اند و شیران روز. اطاعت آنان در برابر امام شان، از اطاعت کنیز برای آقایش زیادتر است.مانند چراغ ها هستند… گویی که دل های شان قندیل است. از ترس خدا بیمناک و خواهان شهادت اند. تمنایشان شهید شدن در راه خدا است. شعارشان این است: ای مردم! برای خونخواهی حسین بپا خیزید .وقتی حرکت می کنند، پیشاپیش آنان به فاصله یک ماه ترس و وحشت حرکت کند، آنان دسته دسته به سوی مولا می روند. خدا به وسیله آنان امام راستین را یاری می فرماید .
2.یاران خاص مهدی هنگام ظهور
امام باقر(علیه السلام) فرمود: یاران قائم 313 تن هستند، که برخی از فرزندان عجم (غیر عرب) هستند؛ در روز روشن سوار بر ابر آورده می شوند و برخی از آنها در حالی که در رختخواب خود خوابیده اند، از رختخواب برده می شوند
و در مکه بدون وعده قبلی به محضر آن حضرت می رسند .
از برخی روایات استفاده می شود: پنجاه تن از این تعداد زنان هستند .
امام صادق علیه السلام در وصف این افراد فرموده است: گویا به قائم می نگرم که بر منبر کوفه است و اصحابش – که 313 تن و به شمار اصحاب جنگ بدر هستند – در اطراف او می باشند. آنان پرچمداران و حاکمان خدای تعالی بر خلقش در زمین هستند… .
در تشکیل هسته اصلی آن پیکار بزرگ و جهاد مقدس، زنان نیز نقش دارند و طبق تعبیر برخی از احادیث، حدود پنجاه زن، از یاران اصلی امام و همراه هسته مرکزی آن قیام می باشند. این موضوع دو نکته را روشن می سازد:
1. زنان که در طول تاریخ از حقوق خویش محروم بودند و شخصیت آنان تحقیر گشته بود، در دوران آن انقلاب بزرگ، شخصیت واقعی خویش را باز خواهند یافت و به عنوان کارگزاران اصلی تحوّل عظیم، در جامعه جهانی شرکت خواهند داشت. این موضوع اهمیت ویژه ای دارد که ارزش واقعی و پایه قدرت و توانمندی نوع زن و ارزشیابی استعدادهای او را – در صورتی که خود را ساخته باشد – مشخص می سازد.
2. زنان اگر در جهاد و رویارویی مستقیم شرکت نکنند، در دیگر پست ها و مسؤولیت ها و سازندگی ها، می توانند مشارکت داشته باشند. همچنین در گسترش فرهنگ اسلامی، تبیین خطوط اصلی دین، آموزش معارف الهی و جایگزین ساختن معیارها و اصول انقلاب مهدوی علیه السلام، می توانند کارآمد باشند و نقش های اصلی و برجسته ای را برعهده گیرند. در مسائل پشت جبهه و دیگر مسائل اجتماعی، فرهنگی و تربیتی نیز می توانند نقش سازنده ای داشته باشند.
3.در روایتی که در این زمینه از امام صادق، (علیه السلام)، نقل شده، چنین آمده است:
” اذا اذن عز و جل للقائم فی الخروج، صعد المنبر، و دعا الناس الی نفسه و… ”
هنگامی که خداوند عز و جل به قائم اجازه قیام می دهد آن حضرت بر بالای منبر رفته، مردم را به سوی خود فرا می خواند آن گاه آن ها را به خدا سوگند داده و از آنها می خواهد که حقش را پاس دارند، تا او هم سیره رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، را در میان آنها جاری کند و با آنان همانگونه رفتار نماید که آن حضرت رفتار می کرد. پس آن گاه خداوند، جل جلاله، جبرئیل، (علیه السلام)، را به سوی او می فرستد، جبرئیل برحطیم فرود آمده و خطاب به قائم می گوید: مردم را به چه چیز میخوانی؟ و قائم هم پاسخ او را می گوید سپس جبرئیل، (علیه السلام)، می گوید: من نخستین کسی هستم که با تو بیعت می کنم: دستان خود را بگشا! سپس جبرئیل دست خود را بر دست او می کشد. سیصد و اندی مرد به پیشگاه آن حضرت آمده و با او بیعت می کنند. بعد از آن ،قائم (علیه السلام)، در مکه اقامت می کند تا زمانی که تعداد یارانش به ده هزار نفر میرسد و آن گاه با آنان به سوی مدینه حرکت می کند.
4.در روایات دیگری که در همین زمینه وارد شده است، چنین می خوانیم:
“سأل رجل من اهل الکوفة أبا عبدالله، علیه السلام، کم یخرج مع القائم، علیه السلام،…”
مردی از اهل کوفه از اباعبدالله (امام صادق) علیه السلام، پرسید: چند نفر به همراه قائم، علیه السلام، قیام می کنند؟برخی میگویند همان تعدادی که در بدر حضور داشتند؛ یعنی 313 نفر، به همراه او بر می خیزند. آن حضرت فرمود: او قیام نمی کند مگر با همراهی صاحبان قدرت (اولی قوة) و صاحبان قدرت، کمتر از ده هزار نفر نیستند.
5.در صحیحه ابی بصیر از امام صادق علیه السلام:
لا یخرج القائم (علیه السلام) حتی یکون تکملة الحلقة. قلت: کم تکملة الحلقة. قال: عشرة آلاف…
تا حلقه کامل نگردد، قائم خروج نمی کند.گفتم: کامل شدن حلقه به چند است؟فرمود: ده هزار نفر.
در روایات دیگر، به جای کامل شدن حلقه، از کامل شدن العقد و فئه سخن به میان آمده است که با گرد آمدن ده هزار نفر تکمیل می شوند.
در نقلهای دیگر، از شمار کمتر و در برخی فزونتر از پیش نیز، یاد شده است.
از جمله، ابن رزین غافقی ازامام علی (علیه السلام) روایت می کند. مهدی، در میان دوازده ،تا پانزده هزار یاور قیام خواهد کرد.
در روایت ابن مسعود، شمار بیعت کنندگان، بیش از پنج هزار نفر ذکر شده است.
در احادیث دیگر به توده های انبوهی اشاره شده است که از نقاط گوناگون جهان، بویژه مشرق زمین به کمک امام می شتابند.
3.چگونگی اجتماع یاران
امام عصر (علیه السلام) در روز و ساعتی مشخص درمکه ظهور کرده و یارانش چون پروانه هایی عاشق از سراسر جهان به گرد او جمع می شوند.
امام باقر (علیه السلام)، لحظه ظهور مهدی (علیه السلام)، و اجتماع یاران آن حضرت را چنین به تصویر می کشند:
“ثم یظهر المهدی بمکة عند العشاء، و معه رایة رسول الله، صلی الله علیه و آله، و…”
مهدی هنگام نماز عشا در مکه ظهور میکند در حالی که پرچم رسول خدا، که درود خدا بر او و خاندانش باد، و پیراهن و شمشیر او را با خود دارد و دارای نشانه ها و نور و بیان است. وقتی نماز عشا را به جا آورد با صدای رسا و بلند خود می فرماید: ای مردم! خدا را به یاد شما می آورم. شما اینک در پیشگاه خدا ایستاده اید. او حجت خود را برگزید و پیامبران را برانگیخت و کتاب (آسمانی) فرو فرستاد و شما را امر کرد که چیزی را شریک او قرار ندهید و از او و فرستاده اش اطاعت و فرمانبرداری کنید و زنده نگه دارید آن چه را که قرآن زنده کرده است و بمیرانید آن چه را که او میرانده است. هواداران راستی و هدایت و پشتیبان تقوی و پرهیزگاری باشید، زیرا نابودی و زوال دنیا نزدیک شده و اعلام وداع نموده است. و من شما را به خدا و رسولش و عمل به کتاب خدا و ترک باطل و احیای سنت او دعوت می کنم. سپس او، بدون قرار قبلی، به همراه سیصد و سیزده مرد، به شمار یاران بدر، که همچون ابر پاییزی پراکنده اند و زاهدان شب و شیران روزند، ظهور می کند و خداوند سرزمین حجاز را برای مهدی می گشاید و او هرکس از بنی هاشم را که در زندان به سر می برد، آزاد می سازد. آن گاه درفشهای سیاه در کوفه فرود می آید وگروهی را به جهت بیعت به سوی مهدی روانه می سازند و آن حضرت لشکریان خود را به سراسر جهان گسیل داشته و ستم و ستم پیشگان را از میان بر می دارد و همه سرزمینها به دست او به راستی و درستکاری در می آیند.
حال این پرسش مطرح است که یاران قائم چگونه همگی در یک زمان و در کمترین فرصت در مکه حاضر می شوند و خود را برای همراهی با آن حضرت آماده می سازند؟
امام علی (علیه السلام) می فرماید:فاذا کان ذلک ضرب یعسوب الدین بذنبه، فیجتمعون الیه کما یجتمع قزع الخریف.
چون وقت آن برسد آقای بزرگوار و پیشوای دین مستقر و پا برجا گردد. پس نزد آن بزرگوار گرد آیند، چنان که پاره های ابر در فصل پاییز گرد آمده و به هم می پیوندند.
تشبیه جمع شدن یاران آن حضرت به جمع شدن ابرهای پاییزی نشان از سرعت اجتماع و به هم پیوستن آن ها دارد؛ چنان که در روایتی که در همین زمینه از امام باقر،(علیه السلام)نقل شده،آمده است:
“اصحاب القائم ثلاثمائة و ثلاثة عشر رجلا، اولاد العجم بعضهم یحمل فی السحاب نهارا…”
یاران قائم سیصد و سیزده مرد از فرزندان عجم (غیر عرب) هستند. گروهی از آنان به هنگام روز به وسیله ابر حرکت می کنند و با نام خود و نام پدر و خصوصیات نسبشان شناخته می شوند. گروهی دیگر از آنها در حالی که در بستر خود آرمیده اند، بدون قرار قبلی در مکه بر آن حضرت وارد می شوند.
از امام صادق (علیه السلام)، نیز روایتی به همین مضمون نقل شده است:
بینا شباب الشیعة علی ظهور سطوحهم نیام اذا توافوا الی صاحبهم فی لیلة واحدة علی غیر میعاد، فیصبحون بمکة.
جوانان شیعه در حالیکه بر پشت بامهای خود آرمیده اند، در یک شب، بدون هیچ قرار قبلی به نزد صاحب خود برده شده و بامدادان در مکه حاضر می شوند.
از این روایات و دیگر روایات مشابه که همگی دلالت بر اجتماع ناگهانی و از پیش تعیین نشده یاران قائم، دریک شب مشخص در مسجد الحرام، دارند، روشن می شود که تنها به مدد قدرت بی مانند خداوند متعال است که آن تعداد افرادی که برای یاری امام مهدی (علیه السلام)، برگزیده شده اند در مدت زمان کوتاهی و یا به تعبیر برخی از روایات در کمتر از یک چشم بر هم زدن به گرد آن حضرت جمع می شوند.
یاران عمومی
یاوران مؤمنان صالحی هستند که به حضرت مهدی (علیه السلام) در مکه و غیر آن ملحق می شوند. زیر پرچمش گرد می آیند و با دشمنان خدا و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) می جنگند.
از روایات استفاده می شود حضرت مهدی (علیه السلام) از مکه خارج نخواهد شد؛ مگر آنکه همراهشان ده هزار تن از یاوران خواهند بود. البته این تعداد، جمعی از یاوران ایشانند و نه همه آنان. به عنوان نمونه تنها سید هاشمی با دوازده هزار نیرو به حضرت مهدی علیه السلام در عراق ملحق می گردند… این همه غیر از یاورانی است که از فرشتگان اند. آنان نیز یاوران حضرت بوده و اوامر آن بزرگوار و تعالیمش را فرمانبردار خواهند بود.
1.خصال یاران عام
امامان معصوم (علیهم السلام)در روایات متعددی به توصیف خصال و ویژگیهای یاران قائم علیه السلام، پرداخته و چنان در این زمینه با دقت و ظرافت سخن گفته اند که مخاطباان به راحتی می توانند به تصویری روشن ازیاران آن حضرت دست یابند.
روایت زیر، که از امام صادق (علیه السلام)نقل شده، درستی این ادعا را به اثبات می رساند:
“کانی أنظر الی القائم علیه السلام، و اصحابه فی نجف الکوفة کان علی رؤوسهم الطیر …”
گویا که قائم، علیه السلام، و یاران او را می بینم که در نجف (کوفه) اجتماع کرده و پرندگانی برسر آنها پرواز می کنند. توشه های آنها کاستی گرفته، جامه های آنها کهنه شده و نشان سجده بر پیشانی آنها نقش بسته است. آنها شیران روز و زاهدان شب اند. دلهایشان مانند پاره های آهن (محکم و استوار) است و هر کدام از آنها توان چهل مرد را دارا هستند. هیچ یک از آنها کشته نمی شود مگر به دست کافر یا منافق. خداوند تعالی در کتاب عزیز خود از آنها با عنوان اهل بصیرت و تیزبینی یاد کرده است. آن جا که می فرماید: در این (عذاب) برای اهل بصیرت نشانه هایی نهفته است .
2.ویژگی های روحی
شاید بتوان گفت در میان همه ویژگیهایی که برای یاران امام منتظر برشمرده شده یک ویژگی از همه بارزتر و با اهمیت تر است و آن این که آنها مصداق کامل اولیاء الله (دوستان خدا) هستند که در قرآن کریم بدانها اشاره شده است. آن جا که می فرماید:”ألا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون.”
آگاه باشید که بر دوستان خدا بیمی نیست و غمگین نمی شوند.
امام صادق علیه السلام، در روایتی، خصال شیعیان قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله)، را چنین بیان می کنند:
طوبی لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فیی غیبته و المطیعین له فی ظهوره، اولئک اولیاء الله الذین لاخوف علیهم و لا هم یحزنون.
خوشا به حال شیعیان قائم، که در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او، آنان اولیاء خدا هستند، همانها که نه ترس، آنها را فرا می گیرد و نه اندوهگین می شوند.
اینکه انسانی از هیچ چیز ترسی به دل راه ندهد و از هیچ چیز اندوهگین نشود، تنها زمانی امکان پذیر است که جز خدا را نبیند و جز به خدا نیندیشد و این اوج کمال آدمی و بالاترین مرتبه ای است که یک انسان می تواند بدان دست یابد.
امام علی علیه السلام، نیز در وصف یاران مهدی (علیه السلام) می فرماید:
“…فیجمع الله تعالی له قوما قزع کقزع السحاب، یولف الله بین قلوبهم…”
خداوند تعالی مردمی را برای (یاری) او گرد می آورد، همچنانکه پاره های ابر گرد آمده و به هم می پیوندند. خداوند دلهای آنان را به هم نزدیک می کند. آنها از هیچ کس ترسان نمی شوند. و از این که کسی بدانها بپیوندد شادمان نمی گردند. تعداد آنها همان تعداد اصحاب بدر است. هیچ کس از پیشینیان از آنها سبقت نمی گیرد و هیچ کس از آیندگان به آنها نمیرسد.
از روایتهای مفصلی که درباره تعداد یاران امام عصر (علیه السلام ) و کشور و سرزمین آنها نقل شده، چنین بر می آید که آنها عصاره فضائل همه ملتها، و برترینهای همه اقوام روی زمین هستند.
موضوع یاد شده از روایت زیر که از امام محمد باقر(علیه السلام) نقل شده نیز استفاده می شود:
یبایع القائم بین الرکن و المقام ثلاثمائة و نیف عدة اهل بدر، فیهم النجباء من اهل مصر، و الابدال من اهل الشام، و الاخیار من اهل العراق..
سیصد و اندی، به عدد اهل بدر، بین رکن و مقام با قائم بیعت می کنند. در میان آنها برگزیدگانی (نجباء) از اهل مصر، مردان صالح و پرهیزکاری (ابدال) از اهل شام و نیک مردانی (اخیار) از اهل عراق وجود دارند.
یاران قائم همچنانکه در بالاترین درجه تقوی و پرهیزکاری قرار دارند، از نظر کمال علمی نیز دربالاترین درجه قرار گرفته و از جام حکمت الهی و معرفت دینی، چنانکه باید، سیراب گشته اند.
امیر بیان، امام علی علیه السلام، مراتب فضل و کمال علمی یاران موعود آخرالزمان را چنین توصیف میفرمایند:
…ثم لیشحذن فیها قوم شحذ القین النصل، تجلی بالتنزیل ابصارهم، و یرمی بالتفسیر فی مسامعهم، و یغبقون کاس الحکمة بعد الصبوح. … پس گروهی در آن فتنه ها صیقلی می شوند، مانند صیقل دادن آهنگر شمشیر را، دیده های آنها به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته شود. در شب، جام حکمت را به آنها بنوشانند، بعد از این که در بامداد هم نوشیده باشند.
چنان که در روایت نقل شده از امام محمد باقر، علیه السلام، به این نکته تصریح شده است:
“کانی باصحاب القائم و قد احاطوا بما بین الخافقین، لیس من شی الا و هو مطیع لهم،…”
گویی که یاران قائم را می بینم که شرق و غرب (جهان را) در نوردیده اند. همه چیز در برابر آنها سر تسلیم فرود می آورد. حتی درندگان زمین و آسمان به دنبال خشنود ساختن آنها هستند. قطعه ای از زمین به قطعه ای دیگر مباهات کرده و می گوید: امروز مردی از یاران قائم از من گذر کرد.
3. ویژگیهای جسمانی
امام صادق (علیه السلام) دروصف توان جسمی و قدرت بدنی یاران قائم، علیه السلام، می فرماید:
ما کان یقول لوط، علیه السلام: لو ان لی بکم قوة او آوی الی رکن شدید
الا تمنیا بقوة القائم، علیه السلام، و لا ذکر الا شدة اصحابه فان الرجل منهم یعطی قوة اربعین رجلا،…
لوط (علیه السلام ) که می فرمود: کاش در برابر شما قدرتی می داشتم، یا می توانستم به تکیه گاهی استوار پناه ببرم در آرزوی نیرو و توان قائم (علیه السلام) و به یاد قدرت و استواری یاران او بود. زیرا به هر کدام از آن ها قدرت چهل مرد داده شده و قلب آنها محکمتر از پاره های آهن است. اگر به کوههایی از آهن برخورد کنند آن ها را از جا بر می کنند و شمشیرهای آنان از حرکت باز نمی ایستد مگر زمانی که خداوند عز و جل، خشنود شود.
نتیجه :
از مطالب بالا برای یاران مهدی (علیه السلام) دریک نگاه کلی می توان صفات ذیل امام مهدی(علیه السلام) را اینگونه برشمرد :
1-معرفت واطاعت
2-عبادت وصلابت
3-جان نثاری وشهادت طلبی
4-صبروبردباری
5-اخلاص وتواضع
6-شجاعت ودلیری
7-اتحادو همدلی
8-زهدوپارسایی
9- اخلاق شایسته
10-تحمل رنجها ومشقات درراه آرمانهای امام مهدی (ع)
11-بیعت با آرمانهای امام مهدی(ع)
12-پیشی گرفتن ازهمدیگر درانجام کارهای خیر
13-دلباخته وشیفته اهل بیت (ع)
14-اقامه نماز وانفاق کردن
15-احیای امربه معروف ونهی ازمنکر
16-ازنجبا وفقها وقضات وحاکمان شرع هستند
17-اکثرا در سن جوانی اند وبزرگسالان در میان آنان کم هستند.
18-شب زنده دارواز ترس خدا بیمناکند.
19-برخی از یاران ،عجم (غیر عرب)هستند.
20- برخی از یاران زن هستند.
21-منتظران واقعی امام مهدی (ع)
22-تعدادشان به تعداد اصحاب بدر 313نفر
23- بیعت با امام در بین رکن ومقام
24-دیدهای آنان به نور قرآن جلا داده شده است .
25-تفسیر در گوشهایشان خوانده شده است .
26- قوای جسمی وبدنی سرآمد
27- عدالت خواه وحق مدار
28- برخورداری از فطرت های پاک
29- نشرعلوم و معارف و رشد آگاهی ها
30- صدقه دادن به نیابت از آن حضرت
31- محزون بودن از فراق آن حضرت
32- حج رفتن به نیابت آن حضرت
33- تزکیه و خودسازی
34-شناخت امامت و امام
35- حافظان حدود خدا
36-قوت عقل و اندیشه و فزونی درک و دانش
37-آمادگی و آماده سازی
38-خداجویی
39-بصیرت و آگاهی
40- امدادهای غیبی به کمک انقلابیون
41-نظم و انضباط
42-حرکت انقلابی
پی نوشت ها :
1.کتاب نگین آفرینش ،بالادستیان،یوسفیانف حائری
2.انتظار خورشید مغرب ، محمدرضا حکیمی
3.فرهنگنامه مهدویت ، خدا مراد سلیمیان
5.گفتارهایی در آخرین شناخت حجت حق ، ابراهیم شفیعی
6.موافقان ومخالفان مهدی، سید عباس رضوی
7.یاد مهدی،محمد رضا خادمی
8.سیمای مهدی درصحاح سته، مهدی رستم نژاد
9.حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، محمدی اشتهاردی
10.دولت مهدی سیرت مهدی ،مصطفی دلشاد تهرانی