یکی از بحث انگیزترین مسائل مربوط به زندگی حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) ازدواج ایشان با خلیفه دوم « عمر بن خطاب» است. عده ای معتقدند که این نقل، از تحریفهای تاریخی است و عده ای هم می گویند که درست است. نظر شما چیست؟
ــ به نظر بزرگان شیعه، همسر حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) پسرعمومی ایشان «عون بن جعفر طیار» است؛ همانگونه که همسر حضرت زینب(سلام الله علیها) پسرعموی ایشان «عبدالله بن جعفر طیار» بود. گذشته از آنکه در آن زمان رسم بود که هاشمی با هاشمی ازدواج میکرد. خیلی از سادات هنوز هم اینگونه ازدواج میکنند. در پاکستان و افغانستان نیز کماکان ساداتی هستند که با غیر سادات وصلت نمیکنند.
در نتیجه دو پسرعمو با دو دخترعمو ازدواج کردند؛ عبدالله بن جعفر با حضرت زینب(سلام الله علیها) و عون بن جعفر با حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها). این جناب «عون بن جعفر» هم در واقعه کربلا شهید شد.
پس ماجرای ازدواج ایشان با خلیفه دوم از کجا ناشی و اینقدر معروف شده است؟
ــ ماجرای ایجاد شبهه ازدواج حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) با خلیفه دوم از حمله به بیت فاطمه(سلام الله علیها) و جریان آتش زدن در آغاز شد؛ زیرا پس از ماجرای آتش زدن در خانه، مشروعیت خلفا کمرنگ شد. آتش زدن در خانه امیرالمومنین علی(علیه السّلام) لکه ننگی بر پیشانی مسلمانان بود و دستگاه حاکم متوجه شد که مردم در حال فهمیدن علت دفن شبانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستند.
در کتب “المودة” قندوزی، “استیعاب” ابن عبدالبر، “المعارف” ابن قتیبه و .. آمده که حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به آنان فرمودند که: “خدا و ملائکه را شاهد میگیرم که شما مرا آزردید و رضایت مرا به دست نیاوردید. قسم به خدا اگر محضر پدرم برسم از شما شکایت خواهم کرد”.
حتی یک دانشمند و مورخ مسیحی پرسید که: اگر اختلافی در صدر اسلام نبوده، پس چرا قبر دختر پیامبر شما مسلمانان مشخص نیست؟! و چرا گفت که دوست ندارم به تشییع من بیایند و بر من نماز بخوانند؟!
لذا آنها وقتی دیدند چنین بلوایی به وجود آمده است، گفتند باید ارتباطی با منزل حضرت علی(علیه السّلام) برقرار کنیم و مثلا بگوییم که خلیفه، داماد حضرت زهرا(سلام الله علیها) بوده است تا حرف و حدیثها از بین برود. بر این اساس مردم هم میگویند که اینان با هم اختلافی نداشتند و فقط دعوایی خانوادگی بود!
آیا مردود بودن ماجرای ازدواج حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) با عمر بن خطاب در منابع اهل سنت هم آمده است؟
ــ بله؛ فراوان است. «دکتر محمد امینی نجفی» فرزند علامه امینی، در کتاب “انگیزه دولت های اموی و عباسی در جعل و ترویج حکایت ازدواج عمر با حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها)” 1214 مدرک از کتب اهل سنت درمورد تمام رفتار و سکنات خلیفه دوم در طول زندگیاش نقل کرده است. این کتاب تمام ریز حرکات خلیفه دوم را بر اساس منابع اهل سنت بررسی کرده است.
«ابن سعد» در کتاب “طبقات” جلد سوم صفحه 183 و «ابن هشام» در کتاب “السیرة النبویة” جلد سوم صفحه 791 و “تاریخ طبری” جلد سوم صفحه 269 آوردهاند که خلیفه دوم 14 همسر داشته است که یکی از آنها «ام کلثوم بنت جرول خذاعی» بود. پس ایشان زنی به نام امکلثوم داشته ولی نه «ام کلثوم بنت فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)».
لذا برخی از مولوی های حال حاضر اهل سنت هم قبول دارند که مطلب ازدواج او با حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) دروغ است.
به غیر از اینها، تعداد زیادی از علمای شیعه هم با اسناد تاریخی، این مسأله را رد کرده اند؛ از جمله: «سید محمد علی حلو» در کتاب “کشف البصر عن زواج ام کلثوم من عمر”؛ «سعید داودی» در کتاب “مسائل سؤال برانگیز در تاریخ اسلام”؛ «کلب العباس محمدعلی» در کتاب “بزرگتر از دروغ!!! افتراء ازدواج حضرت ام کلثوم”؛ «سید ناصر حسین لکهنوی» (که اهل هند است) در کتاب “افهام العداء و الخصم فی نفی عقد ام کلثوم”؛ «علی محمد دوخیر» در کتاب “ام کلثوم بنت امیرالمومنین علی(علیه السّلام)” (چاپ بیروت)؛ «سیدمرتضی علم الهدی» در کتاب “انکاح امیرالمومنین ابنته من عمر”، «سیدجعفر مرتضی عاملی» در کتاب “ظلامة ام کلثوم”.
البته در تواریخ آمده است که عمر افرادی را فرستاد برای خواستگاری که پیوند را برقرار کند، اما به دلایل متعدد تاریخی و غیر تاریخی، این منقولات صحیح نیست.
مثلاً چه دلیلی؟
ــ مثلاً بحث عقلانی بودن یا نبودن این ازدواج. «ابن جوزی» در کتاب “المنتظم” جلد چهارم صفحه 237 و کتاب “ذخایر العقبا” و «ابن سعد» در کتاب “طبقات” جلد هشتم صفحه 463 آورده اند که حضرت زهرا(سلام الله علیها) که به شهادت رسیدند حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) چهار ساله بود. بعد از شهادت حضرت صدیقه(سلام الله علیها) دو سال و اندی ابوبکر حکومت کرد و سپس نوبت به عمر رسید. پس حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) در زمان آن خواستگاری حداکثر هفت یا هشت ساله بود؛ در حالی که خلیفه دوم 60 ساله داشت.
لذا «عبدالرزاق» در کتاب “مصنف” جلد ششم صفحه 163 آورده است که حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) در هنگام عقد سرگرم بازی با کودکان بود!
حال شما پاسخ دهید آیا پدری، دختر هفت یا هشت سالهاش را به مرد 60 ساله میدهد؟ آن هم امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) که باب علم و حکمت نبی(صلی الله علیه و آله و سّلم) است؟
گذشته از اینکه کتب اهل سنت مملو از شدت عمل و خشونت خلیفه دوم ـ مخصوصاً با زنان ـ است. آیا حضرت علی(علیه السّلام) که از این اخلاقیات و روحیات خلیفه دوم باخبر بود، دختر کودک و نابالغ خود را به ازدواج ایشان در میآورد؟!
برخی پاسخ میدهند که ازدواج پیرمردان با دختران کودک در آن زمان مرسوم بود.
ــ اتفاقاً سیره خلیفه دوم خلاف این بود و این هم یکی دیگر از دلایل ماست. «ابن قتیبه» در کتاب “غریب الحدیث” جلد اول صفحه 266 و «ابن ابی الحدید» در “شرح نهج البلاغه” جلد 12 صفحه 163 و «کراجکی» در “کنز العمال” جلد 16 صفحه 499 و کتاب “تاریخ مدینه منوره” جلد دوم صفحه 769 آوردهاند که عمر بن خطاب مردان را نصیحت میکرد که: از خدا بترسند و با زنان هم سن و سال خود ازدواج کنند. او به دختران هم توصیه میکرد که تن به ازدواج با مردان پیر ندهند.
پس چطور خلیفه اهل سنت که در زندگی شخصی زاهد هم بود، خودش حرف خود را زیر پا گذاشته است؟!
کسانی هم که موضع ازدواج را قبول کرده اند آن را به تهدید علی(علیه السّلام) به وسیله خلیفه دوم نسبت میدهند. نظر شما چیست؟
ــ در کتاب “اصول کافی” جلد پنجم صفحه 346 از امام صادق(علیه السّلام) نقل شده که فرمودند: وقتی امیرالمومنین(علیه السّلام) خواستگاری از حضرت امکلثوم(سلام الله علیها) را قبول نکرندند عمر بن خطاب به «ابن عباس» گفت: به خدا چاه زمزم را پر میکنم و هیچ فضیلتی را برای شما خانواده باقی نمیگذارم مگر اینکه آن را از بین می برم؛ و دو شاهد می آورم که علی دزدی کرده و دست او را قطع می کنم!
ابن عباس ترسید و نزد حضرت علی(علیه السّلام) رفت و مطالب را اظهار داشت. حضرت فرمودند به او بگو: “آن پیراهن زرد هنوز موجود است. اگر این کارها را بکند من هم آن پیراهن زرد را می پوشم”.
پیراهن زرد لباسی بود که علی(علیه السّلام) در هنگام جنگاوری ها میپوشیدند. لذا وقتی خواستند قبر حضرت زهرا(سلام الله علیها) را نبش کنند، حضرت پیراهن زرد را پوشید و با ذوالفقار بر دیوار شکسته ایستاد. یکی از صحابه با دیدن این صحنه گفت: پیامبر(صلی الله علیه و آله و سّلم) فرموده بود بترسید از لحظه ای که علی بن ابیطالب(علیه السّلام) بر دیوار شکسته بایستد و پیراهن زرد بپوشد.
یعنی حضرت علی(علیه السّلام) فرمودند که من اینجا دیگر امر به سکوت نشده ام. آن قضیه حمله به منزل بود که من امر به صبر شدم. ابن عباس این پیغام امیرالمؤمنین علی(علیه السّلام) را به خلیفه دوم رساند و او دید از این راه موفق نمیشود.
«ابوالقاسم کوفی» در کتاب “الاستغاثه” جلد اول صفحه 78 ، «بیهقی» در کتاب “السنن الکبری” جلد 10 صفحه 144 و «بیاضی» در کتاب “الصراط المستقیم” جلد سوم صفحه 130 شبیه همین ماجرا را از طرق مختلف آورده اند؛ لذا این توجیه هم برای اثبات این ازدواج صحیح نیست.
بندانی نیشابوری