حضرت امالبنین
زندگی برخی از اولیاء الهی را که تورق میکنیم به گوهرهای نابی در این زندگی بر میخوریم که دقت در زندگی آنها میتواند سرنوشت هر انسانی را از این رو به آن رو کند. شاید برخی انسانها برای الگوگیری از یک معصوم (ع) بر خود سختگیریهایی داشته باشند و مثلاً بگویند او معصوم است و خدا حفاظت ویژهای بر او برای آلوده نشدنش به خطا و اشتباه قرار داده است که گرچه سخن محکم و درستی نیست اما با این وجود اگر بخواهیم بهانه از دست برخی افراد گرفته باشیم، میتوانیم به سراغ زندگی اولیاء الهی برویم که از ابتدا آن حفاظتهای ویژه را نداشتهاند ولی باثبات و محکم در مسیر حق ایستادهاند و قدمبهقدم جلو رفتهاند.
امالبنین بهترین الگو برای رسیدن به سعادت و کمال
اگر بخواهیم یکی از بهترین نمونهها را از میان اولیاء الهی معرفی کنیم بیتردید حضرت امالبنین (ع) یکی از بهترین الگوهاست. ایشان قبل از وارد شدن به خانه امام علی (ع) در صحرا و در نزد عشیره خود زندگی میکرد و طبیعتاً شرایط زندگی او، یک شرایط زندگی عادی محسوب شده که هر بادیهنشینی از آن برخوردار بوده است. استفاده از الگوهایی اینچنینی که سراسر اخلاق و منش درست را در زندگی خود پیاده کردهاند و در عین حال زندگی خود را در یک شرایط عادی دنبال نمودهاند، حجت را بر همه انسانها تمام میکند که برای رسیدن به خدا طی مسیر کمال و سعادت، جای هیچ عذر و بهانهای نیست.
سجایای اخلاقی فقط به اسلام اختصاص ندارد
اگر چه حضرت امالبنین (ع) در قبیلهای اصل و نسبدار بزرگ شدند که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد اما به هر حال باید قبول کرد که تربیت سالهای ابتدایی زندگی ایشان که سالهایی حیاتی است به گونهای بوده که در کنار معصوم (ع) رقم نخورده است و این خود باعث میشود که انسان متوجه شود سجایای اخلاقی که اسلام بر آن تأکید دارد اختصاص به اسلام ندارد و هر انسان عاقلی آن را میفهمد و میپسندد که در این بین باید گفت اوج این فضائل را اسلام توسط ائمه معصوم (ع) به کل بشریت معرفی کرده است.
یکی از ویژگیهای بارز و شاخص حضرت امالبنین (ع) که میتواند برای زندگی امروز ما درس بزرگی باشد، تواضعی است که ایشان در برابر خوبان عالم دارد؛ تواضعی که رنگ و بوی الهی دارد و سبب عظمت وجودی هر چه بیشتر ایشان میشود.
زنی که خود را خادم فرزندان فاطمه (س) میدانست
امام علی (ع) میفرمایند: «التّواضُعُ سُلَّمُ الشَّرَفِ،[۱] تواضع و فروتنی نردبان شرافت و بزرگی است. تواضع حضرت امالبنین ستودنی است و از این رهگذر است که پلههای شرافت و بزرگواری را در کمترین زمان ممکن طی مینماید و به آنچنان عظمتی دست مییابد که هر انسانی غبطه جایگاه دنیوی و اخروی او را میخورد. در بیان تواضع حضرت امالبنین (ع) همین بس که «هنگامی که به خانه علی (ع) قدم نهاد خود را نه به عنوان جانشین فاطمه (ع)، بلکه به عنوان خادم فرزندان فاطمه میدانست. با آنان به ادب رفتار میکرد و آنها را گرامی میداشت. عباس (ع) از این سرچشمه ادب، تربیت آموخت که برادرش حسین (ع) را همیشه یا سیدی یا اباعبدالله خطاب میکرد.» [۲]
وقتی اشک بر حسین بر اشک بر عباس مقدم بود
وقتی قلب انسان از تواضع الهی مالامال میشود دیگر برای هر اتفاقی خود را آماده میبیند و در برابر سختیهای زندگی کمر خم نمیکند و این ویژگی بارز را ما در زندگی حضرت امالبنین (ع) به چشم میبینیم آنجا که وقتی بشیر خبر شهادت فرزندان ایشان را میآورد ایشان خم به ابرو نمیآورد و حتی تا زمانی که خبری از امام حسین (ع) نگرفته است در سوگ فرزندان خود نمینشیند و تنها سؤالش این است که بشیر از حسین (ع) چه خبر داری؟ [۳] و چه زیبا این بانوی گرامی به سخن مولای متقیان علی (ع) عمل کردند آنجا که امام علی (ع) میفرمایند: «مَن تَواضَعَ قَلبُهُ لِلَّهِ لَم یَسأم بَدنهَ مِن طاعَةِ اللهِ [۴] هر که قلبش برای خدا تواضع داشته باشد، بدنش از طاعت خدا خسته نمیشود.»
مصطفی راهی
۱.غرر الحکم، عبد الواحد بن محمد آمدی، ج ۱، ص ۵۷، انتشارات دار الکتاب الاسلامی، قم، ۱۴۱۰ه ق.
۲.مادر فضیلت ها: زندگینامه ام البنین علیهاالسلام، علی آقاجانی قناد، ص۲۴ و ۲۵، انتشارات مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، قم، ۱۳۸۵.
۳.تنقیح المقال، ج ۲، ص۱۲۸.
۴.بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار علیهمالسلام، محمد باقر مجلسی، ج ۷۵، ص ۹۰، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.