دلایلی که برای اثبات وجود خداوند اقامه شده است، متعدد و متنوع است. اما اصل کلی در تمامی این دلایل این است که آنها به منزله تابلوهای راهنمایی و فلش هایی هستند که انسان را از جهت های گوناگون متوجه یک امر فطری و روشن و بدیهی میکنند، زیرا وجود خداوندمتعال از روشنترین و واضح ترین مفاهیم برای بشر است.شاید یکی از ساده ترین این دلایل برهان نظم باشد که دانشمندان مسلمان و غیر مسلمان به بیان های مختلف بدان تمسک جسته اند.برای نمونه میتوانید به کتاب «توحید استاد شهید مطهری»، ص 55 ـ 98 و کتاب «اثبات وجود خدا» ویرایش «جان کلوور مونسما» ترجمه احمد آرام و دیگران از سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی که به قلم برخی از دانشمندان علوم طبیعی نگارش یافته است و کتاب کم حجم و پرفایده «علم و ایمان در گفتگو با دانشمندان» تدوین جواد محقق از انتشارات مدرسه مراجعه کنید.اما یکی از بهترین دلایل برای اثبات وجود خداوند متعال، دلیل فطرت است که به بیانهای گوناگون تبیین شده است. و ما به اختصار به یکی از آنها اشاره میکنیم:
1. ما برای حل مشکلات و نیازهای خود به دنبال راه حل های گوناگون میرویم. اما بزودی در مییابیم که تمام آنها نیز چون ما نیازمند و محتاجند و نمیتوانند نیاز ما را برآورده کنند.
2. نیازهای ما محدود به احتیاجات مادی نیست. بلکه نیازهای معنوی و علمی را نیز شامل میشود. در این جهت نیز در مییابیم که دیگران نمیتوانند ما را یاری دهند.
3. آنگاه که از همه موجودات ناامید شدیم و دلیل این ناامیدی هم این بود که آنها نیز چون ما نیازمند هستند، روی به بینیاز مطلق میکنیم. زیرا هنوز نیاز را در خود احساس میکنیم و این نیازها نیز توسط کسی یا چیزی برطرف نشده است. از طرفی امید به برطرف شدن نیازخود داریم. چنین است که رو به حق مطلق میآوریم. این راهی است که حضرت ابراهیم(ع) در مواجه با مشرکان زمان خود رفت و فرمود که من آنهایی که افول میکنند، دوست ندارم و با تمام وجود روی به سوی کسی میآورم که آفرینده آسمانها و زمین است، (الانعام:73 ـ 79) طی این مراحل هیچ نیازی به معلم ندارد، منتها دل مشغولیهای دنیوی و عادت به توجه به علتهای مادی و طبیعی برخی از ما را از وجود خداوند متعال دور کرده است. این فطرت سرمایه اصلی و اولیه انسان است که نیاز به تقویت دارد. شرط لازم فهم معارف بلند الهی است اما شرط کافی نیست و در سایه تعالیم الهی و انبیاء و اولیاء الهی و تزکیه و عبادت شکوفا میشود و با تأسف فراوان به دلیل گناهان زیر خروارها خاک دفن میگردد.