به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
ن، سوگند به قلم و آنچه مینویسند، (۱)
که به نعمت پروردگارت تو مجنون نیستى، (۲)
و براى تو پاداشى عظیم و همیشگى است! (۳)
و تو اخلاق عظیم و برجستهاى دارى! (۴)
و بزودى تو مىبینى و آنان نیز مىبینند، (۵)
که کدام یک از شما مجنونند! (۶)
پروردگارت بهتر از هر کس مىداند چه کسى از راه او گمراه شده، و هدایتیافتگان را نیز بهتر مىشناسد! (۷)
حال که چنین است از تکذیبکنندگان اطاعت مکن! (۸)
آنها دوست دارند نرمش نشان دهى تا آنها (هم) نرمش نشان دهند (نرمشى توام با انحراف از مسیر حق)! (۹)
و از کسى که بسیار سوگند یاد مىکند و پست است اطاعت مکن، (۱۰)
کسى که بسیار عیبجوست و به سخن چینى آمد و شد مىکند، (۱۱)
و بسیار مانع کار خیر، و متجاوز و گناهکار است; (۱۲)
علاوه بر اینها کینه توز و پرخور و خشن و بدنام است! (۱۳)
مبادا بخاطر اینکه صاحب مال و فرزندان فراوان است (از او پیروى کنى)! (۱۴)
هنگامى که آیات ما بر او خوانده مىشود مىگوید: «اینها افسانههاى خرافى پیشینیان است! (۱۵)
(ولى) ما بزودى بر بینى او علامت و داغ ننگ مىنهیم! (۱۶)
ما آنها را آزمودیم، همان گونه که «صاحبان باغ» را آزمایش کردیم، هنگامى که سوگند یاد کردند که میوههاى باغ را صبحگاهان (دور از چشم مستمندان) بچینند. (۱۷)
و هیچ از آن استثنا نکنند; (۱۸)
اما عذابى فراگیر (شب هنگام) بر (تمام) باغ آنها فرود آمد در حالى که همه در خواب بودند، (۱۹)
و آن باغ سرسبز همچون شب سیاه و ظلمانى شد! (۲۰)
صبحگاهان یکدیگر را صدا زدند، (۲۱)
که بسوى کشتزار و باغ خود حرکت کنید اگر قصد چیدن میوهها را دارید! (۲۲)
آنها حرکت کردند در حالى که آهسته با هم مىگفتند:» (۲۳)
«مواظب باشید امروز حتى یک فقیر وارد بر شما نشود!» (۲۴)
(آرى) آنها صبحگاهان تصمیم داشتند که با قدرت از مستمندان جلوگیرى کنند. (۲۵)
هنگامى که (وارد باغ شدند و) آن را دیدند گفتند: «حقا» ما گمراهیم! (۲۶)
(آرى، همه چیز از دست ما رفته) بلکه ما محرومیم!» (۲۷)
یکى از آنها که از همه عاقلتر بود گفت: «آیا به شما نگفتم چرا تسبیح خدا نمىگویید؟! (۲۸)
گفتند: «منزه است پروردگار ما، مسلما ما ظالم بودیم!» (۲۹)
سپس روبه یکدیگر کرده به ملامت هم پرداختند، (۳۰)
(و فریادشان بلند شد) گفتند: «واى بر ما که طغیانگر بودیم! (۳۱)
امیدواریم پروردگارمان (ما را ببخشد و) بهتر از آن به جاى آن به ما بدهد، چرا که ما به او علاقهمندیم!» (۳۲)
این گونه است عذاب (خداوند در دنیا)، و عذاب آخرت از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند! (۳۳)
مسلما براى پرهیزگاران نزد پروردگارشان باغهاى پر نعمت بهشت است! (۳۴)
آیا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مىدهیم؟! (۳۵)
شما را چه مىشود؟! چگونه داورى مىکنید؟! (۳۶)
آیا کتابى دارید که از آن درس مىخوانید… (۳۷)
که آنچه را شما انتخاب مىکنید از آن شماست؟! (۳۸)
یا اینکه عهد و پیمان مؤکد و مستمرى تا روز قیامت بر ما دارید که هر چه را حکم کنید براى شما باشد؟! (۳۹)
از آنها بپرس کدام یک از آنان چنین چیزى را تضمین مىکند؟! (۴۰)
یا اینکه معبودانى دارند که آنها را شریک خدا قرار دادهاند (و براى آنان شفاعت مىکنند)؟! اگر راست مىگویند معبودان خود را بیاورند! (۴۱)
(به خاطر بیاورید) روزى را که ساق پاها (از وحشت) برهنه مىگردد و دعوت به سجود مىشوند، اما نمىتوانند (سجود کنند). (۴۲)
این در حالى است که چشمهایشان (از شدت شرمسارى) به زیر افتاده، و ذلت و خوارى وجودشان را فراگرفته; آنها پیش از این دعوت به سجود مىشدند در حالى که سالم بودند (ولى امروز دیگر توانایى آن را ندارند)! (۴۳)
اکنون مرا با آنها که این سخن را تکذیب مىکنند واگذار! ما آنان را از آنجا که نمىدانند به تدریج به سوى عذاب پیش مىبریم. (۴۴)
و به آنها مهلت (بازگشت) مىدهم; چرا که نقشههاى من محکم و دقیق است! (۴۵)
یا اینکه تو از آنها مزدى مىطلبى که پرداختش براى آنها سنگین است؟! (۴۶)
یا اسرار غیب نزد آنهاست و آن را مىنویسند (و به یکدیگر مىدهند)؟! (۴۷)
اکنون که چنین است صبر کن و منتظر فرمان پروردگارت باش، و مانند صاحب ماهى ( یونس) مباش (که در تقاضاى مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولى شد) در آن زمان که با نهایت اندوه خدا را خواند. (۴۸)
و اگر رحمت خدا به یاریش نیامده بود، (از شکم ماهى) بیرون افکنده مىشد در حالى که نکوهیده بود! (۴۹)
ولى پروردگارش او را برگزید و از صالحان قرار داد! (۵۰)
نزدیک است کافران هنگامى که آیات قرآن را مىشنوند با چشمزخم خود تو را از بین ببرند، و مىگویند: «او دیوانه است!» (۵۱)
در حالى که این (قرآن) جز مایه بیدارى براى جهانیان نیست! (۵۲)