ترجمه فارسی قرآن

ترجمه سوره اسراء – مکارم شیرازی

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

پاک و منزه است خدایى که بنده‏اش را در یک شب، از مسجد الحرام به مسجد الاقصى -که گرداگردش را پربرکت ساخته‏ایم- برد، تا برخى از آیات خود را به او نشان دهیم; چرا که او شنوا و بیناست. (1)

ما به موسى کتاب آسمانى دادیم; و آن را وسیله هدایت بنى اسرائیل ساختیم; (و گفتیم:) غیر ما را تکیه‏گاه خود قرار ندهید! (2)

اى فرزندان کسانى که با نوح (بر کشتى) سوار کردیم! او بنده شکرگزارى بود. (شما هم مانند او باشید، تا نجات یابید!) (3)

ما به بنى اسرائیل در کتاب (تورات) اعلام کردیم که دوبار در زمین فساد خواهید کرد، و برترى‏جویى بزرگى خواهید نمود. (4)

هنگامی که نخستین وعده فرا رسد، گروهى از بندگان پیکارجوى خود را بر ضد شما میانگیزیم (تا شما را سخت در هم کوبند; حتى براى به دست آوردن مجرمان)، خانه‏ها را جستجو می‏کنند; و این وعده‏اى است قطعى! (5)

سپس شما را بر آنها چیره می‏کنیم; و شما را به وسیله داراییها و فرزندانى کمک خواهیم کرد; و نفرات شما را بیشتر (از دشمن) قرارمی‏دهیم. (6)

اگر نیکى کنید، به خودتان نیکى می‏کنید; و اگر بدى کنید باز هم به خود می‏کنید. و هنگامی که وعده دوم فرا رسد، (آنچنان دشمن بر شما سخت خواهد گرفت که) آثار غم و اندوه در صورتهایتان ظاهر می‏شود; و داخل مسجد (الاقصى) می‏شوند همان گونه که بار اول وارد شدند; و آنچه را زیر سلطه خود می‏گیرند، در هم می‏کوبند. (7)

امید است پروردگارتان به شما رحم کند! هرگاه برگردید، ما هم بازمی‏گردیم; و جهنم را براى کافران، زندان سختى قرار دادیم. (8)

این قرآن، به راهى که استوارترین راه‏هاست، هدایت می‏کند; و به مؤمنانى که اعمال صالح انجام می‏دهند، بشارت می‏دهد که براى آنها پاداش بزرگى است. (9)

و اینکه آنها که به قیامت ایمان نمی‏آورند، عذاب دردناکى براى آنان آماده ساخته‏ایم. (10)

انسان (بر اثر شتابزدگى)، بدیها را طلب می‏کند آن گونه که نیکیها را می‏طلبد; و انسان، همیشه عجول بوده است! (11)

ما شب و روز را دو نشانه توحید و عظمت خود قرار دادیم; سپس نشانه شب را محو کرده، و نشانه روز را روشنى‏بخش ساختیم تا (در پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگى برخیزید)، و عدد سالها و حساب را بدانید; و هر چیزى را بطور مشخص و آشکار، بیان کردیم. (12)

و هر انسانى، اعمالش را بر گردنش آویخته‏ایم; و روز قیامت، کتابى براى او بیرون می‏آوریم که آن را در برابر خود، گشوده می‏بیند! (این همان نامه اعمال اوست!) (13)

(و به او می‏گوییم:) کتابت را بخوان، کافى است که امروز، خود حسابگر خویش باشى! (14)

هر کس هدایت شود، براى خود هدایت یافته; و آن کس که گمراه گردد، به زیان خود گمراه شده است; و هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نمی‏کشد; و ما هرگز (قومی را) مجازات نخواهیم کرد، مگر آنکه پیامبرى مبعوث کرده باشیم (تا وظایفشان را بیان کند.) (15)

و هنگامی که بخواهیم شهر و دیارى را هلاک کنیم، نخست اوامر خود را براى «مترفین‏» (و ثروتمندان مست شهوت) آنجا، بیان می‏داریم، سپس هنگامی که به مخالفت برخاستند و استحقاق مجازات یافتند، آنها را به شدت درهم می‏کوبیم. (16)

چه بسیار مردمی که در قرون بعد از نوح، زندگى می‏کردند; (و طبق همین سنت،) آنها را هلاک کردیم! و کافى است که پروردگارت از گناهان بندگانش آگاه، و نسبت به آن بیناست. (17)

آن کس که (تنها) زندگى زودگذر (دنیا) را می‏طلبد، آن مقدار از آن را که بخواهیم -و به هر کس اراده کنیم- می‏دهیم; سپس دوزخ را براى او قرار خواهیم داد، که در آتش سوزانش می‏سوزد در حالى که نکوهیده و رانده (درگاه خدا) است. (18)

و آن کس که سراى آخرت را بطلبد، و براى آن سعى و کوشش کند -در حالى که ایمان داشته باشد- سعى و تلاش او، (از سوى خدا) پاداش داده خواهد شد. (19)

هر یک از این دو گروه را از عطاى پروردگارت، بهره و کمک می‏دهیم; و عطاى پروردگارت هرگز (از کسى) منع نشده است. (20)

ببین چگونه بعضى را (در دنیا بخاطر تلاششان) بر بعضى دیگر برترى بخشیده‏ایم; درجات آخرت و برتریهایش، از این هم بیشتر است! (21)

هرگز معبود دیگرى را با خدا قرار مده، که نکوهیده و بى‏یار و یاور خواهى نشست! (22)

و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکى کنید! هرگاه یکى از آن دو، یا هر دوى آنها، نزد تو به سن پیرى رسند، کمترین اهانتى به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو! (23)

و بالهاى تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: «پروردگارا! همان‏گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» (24)

پروردگار شما از درون دلهایتان آگاهتر است; (اگر لغزشى در این زمینه داشتید) هر گاه صالح باشید (و جبران کنید) او بازگشت‏کنندگان را می‏بخشد. (25)

و حق نزدیکان را بپرداز، و (همچنین حق) مستمند و وامانده در راه را! و هرگز اسراف و تبذیر مکن، (26)

چرا که تبذیرکنندگان، برادران شیاطینند; و شیطان در برابر پروردگارش، بسیار ناسپاس بود! (27)

و هرگاه از آنان ( مستمندان) روى برتابى، و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشایشى در کارت پدید آید و به آنها کمک کنى)، با گفتار نرم و آمیخته با لطف با آنها سخن بگو! (28)

هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن، (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد (نیز) دست خود را مگشاى، تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرومانى! (29)

به یقین، پروردگارت روزى را براى هر کس بخواهد، گشاده یا تنگ می‏دارد; او نسبت به بندگانش، آگاه و بیناست. (30)

و فرزندانتان را از ترس فقر، نکشید! ما آنها و شما را روزى می‏دهیم; مسلما کشتن آنها گناه بزرگى است! (31)

و نزدیک زنا نشوید، که کار بسیار زشت، و بد راهى است! (32)

و کسى را که خداوند خونش را حرام شمرده، نکشید، جز بحق! و آن کس که مظلوم کشته شده، براى ولیش سلطه (و حق قصاص) قرار دادیم; اما در قتل اسراف نکند، چرا که او مورد حمایت است! (33)

و به مال یتیم، جز به بهترین راه نزدیک نشوید، تا به سر حد بلوغ رسد! و به عهد (خود) وفا کنید، که از عهد سوال می‏شود! (34)

و هنگامی که پیمانه می‏کنید، حق پیمانه را ادا نمایید، و با ترازوى درست وزن کنید! این براى شما بهتر، و عاقبتش نیکوتر است. (35)

از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مکن، چرا که گوش و چشم و دل، همه مسؤولند. (36)

و روى زمین، با تکبر راه مرو! تو نمی‏توانى زمین را بشکافى، و طول قامتت هرگز به کوه‏ها نمی‏رسد! (37)

همه اینها گناهش نزد پروردگار تو ناپسند است. (38)

این (احکام)، از حکمتهایى است که پروردگارت به تو وحى فرستاده; و هرگز معبودى با خدا قرار مده، که در جهنم افکنده می‏شوى، در حالى که سرزنش شده، و رانده (درگاه خدا) خواهى بود! (39)

آیا پروردگارتان فرزندان پسر را مخصوص شما ساخته، و خودش دخترانى از فرشتگان برگزیده است؟! شما سخن بزرگ (و بسیار زشتى) می‏گویید! (40)

ما در این قرآن، انواع بیانات مؤثر را آوردیم تا متذکر شوند! ولى (گروهى از کوردلان،) جز بر نفرتشان نمی‏افزاید. (41)

بگو: «اگر آنچنان که آنها می‏گویند با او خدایانى بود، در این صورت، (خدایان) سعى می‏کردند راهى به سوى (خداوند) صاحب عرش پیدا کنند.» (42)

او پاک و برتر است از آنچه آنها می‏گویند، بسیار برتر و منزه‏تر! (43)

آسمانهاى هفتگانه و زمین و کسانى که در آنها هستند، همه تسبیح او می‏گویند; و هر موجودى، تسبیح و حمد او می‏گوید; ولى شما تسبیح آنها را نمی‏فهمید; او بردبار و آمرزنده است. (44)

و هنگامی که قرآن می‏خوانى، میان تو و آنها که به آخرت ایمان نمی‏آورند، حجاب ناپیدایى قرارمی‏دهیم; (45)

و بر دلهایشان پوششهایى، تا آن را نفهمند; و در گوشهایشان سنگینى; و هنگامی که پروردگارت را در قرآن به یگانگى یاد می‏کنى، آنها پشت می‏کنند و از تو روى بر می‏گردانند. (46)

هنگامی که به سخنان تو گوش فرامی‏دهند، ما بهتر می‏دانیم براى چه گوش فرا می‏دهند; (و همچنین) در آن هنگام که با هم نجوا می‏کنند; آنگاه که ستمگران می‏گویند: «شما جز از انسانى که افسون شده، پیروى نمی‏کنید!» (47)

ببین چگونه براى تو مثلها زدند! در نتیجه گمراه شدند، و نمی‏توانند راه حق را پیدا کنند. (48)

و گفتند: «آیا هنگامی که ما، استخوانهاى پوسیده و پراکنده‏اى شدیم، دگر بار آفرینش تازه‏اى خواهیم یافت؟!» (49)

بگو: «شما سنگ باشید یا آهن، (50)

یا هر مخلوقى که در نظر شما، از آن هم سخت‏تر است (و از حیات و زندگى دورتر می‏باشد، باز خدا قادر است شما را به زندگى مجدد بازگرداند). آنها بزودى می گویند: «چه کسى ما را بازمی‏گرداند؟!» بگو: «همان کسى که نخستین بار شما را آفرید.» آنان سر خود را (از روى تعجب و انکار،) به سوى تو خم می‏کنند و می‏گویند: «در چه زمانى خواهد بود؟!» بگو: «شاید نزدیک باشد! (51)

همان روز که شما را (از قبرهایتان) فرامی‏خواند; شما هم اجابت می‏کنید در حالى که حمد او را می‏گویید; می‏پندارید تنها مدت کوتاهى (در جهان برزخ) درنگ کرده‏اید!» (52)

به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین باشد! چرا که (شیطان بوسیله سخنان ناموزون)، میان آنها فتنه و فساد می‏کند; همیشه شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است! (53)

پروردگار شما، از (نیات و اعمال) شما آگاهتر است; اگر بخواهد (و شایسته بداند)، شما را مشمول رحمت خود می‏سازد; و اگر بخواهد، مجازات می‏کند; و ما تو را بعنوان مامور بر آنان نفرستاده‏ایم (که آنان را مجبور به ایمان کنى!) (54)

پروردگار تو، از حال همه کسانى که در آسمانها و زمین هستند، آگاهتر است; و (اگر تو را بر دیگران برترى دادیم، بخاطر شایستگى توست،) ما بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر برترى دادیم; و به داوود، زبور بخشیدیم. (55)

بگو: «کسانى را که غیر از خدا (معبود خود) می‏پندارید، بخوانید! آنها نه می‏توانند مشکلى را از شما برطرف سازند، و نه تغییرى در آن ایجاد کنند.» (56)

کسانى را که آنان می‏خوانند، خودشان وسیله‏اى (براى تقرب) به پروردگارشان می‏جویند، وسیله‏اى هر چه نزدیکتر; و به رحمت او امیدوارند; و از عذاب او می‏ترسند; چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است! (57)

هیچ شهر و آبادى نیست مگر اینکه آن را پیش از روز قیامت هلاک می‏کنیم; یا (اگر گناهکارند، ) به عذاب شدیدى گرفتارشان خواهیم ساخت; این، در کتاب الهى ( لوح محفوظ) ثبت است. (58)

هیچ چیز مانع ما نبود که این معجزات (درخواستى بهانه‏جویان) را بفرستیم جز اینکه پیشینیان (که همین درخواستها را داشتند، و با ایشان هماهنگ بودند)، آن را تکذیب کردند; (از جمله،) ما به (قوم) ثمود، ناقه دادیم; (معجزه‏اى) که روشنگر بود; اما بر آن ستم کردند (و ناقه را کشتند). ما معجزات را فقط براى بیم دادن (و اتمام حجت) می‏فرستیم. (59)

(به یاد آور) زمانى را که به تو گفتیم: «پروردگارت احاطه کامل به مردم دارد; (و از وضعشان کاملا آگاه است.) و ما آن رؤیایى را که به تو نشان دادیم، فقط براى آزمایش مردم بود; همچنین شجره ملعونه ( درخت نفرین شده) را که در قرآن ذکر کرده‏ایم. ما آنها را بیم داده (و انذار) می‏کنیم; اما جز طغیان عظیم، چیزى بر آنها نمی‏افزاید!» (60)

(به یاد آورید) زمانى را که به فرشتگان گفتیم: «براى آدم سجده کنید!» آنها همگى سجده کردند، جز ابلیس که گفت: «آیا براى کسى سجده کنم که او را از خاک آفریده‏اى؟!» (61)

(سپس) گفت: «به من بگو، این کسى را که بر من برترى داده‏اى (به چه دلیل بوده است؟) اگر مرا تا روز قیامت زنده بگذارى، همه فرزندانش را، جز عده کمی، گمراه و ریشه‏کن خواهم ساخت!» (62)

فرمود: «برو! هر کس از آنان از تو تبعیت کند، جهنم کیفر شماست، کیفرى است فراوان! (63)

هر کدام از آنها را می‏توانى با صدایت تحریک کن! و لشکر سواره و پیاده‏ات را بر آنها گسیل دار! و در ثروت و فرزندانشان شرکت جوى! و آنان را با وعده‏ها سرگرم کن! -ولى شیطان، جز فریب و دروغ، وعده‏اى به آنها نمی‏دهد- (64)

(اما بدان) تو هرگز سلطه‏اى بر بندگان من، نخواهى یافت (و آنها هیچ‏گاه به دام تو گرفتار نمی‏شوند)! همین قدر کافى است که پروردگارت حافظ آنها باشد.» (65)

پروردگارتان کسى است که کشتى را در دریا براى شما به حرکت درمی‏آورد، تا از نعمت او بهره‏مند شوید; او نسبت به شما مهربان است. (66)

و هنگامی که در دریا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام کسانى را که (براى حل مشکلات خود) می‏خوانید، فراموش می‏کنید; اما هنگامی که شما را به خشکى نجات دهد، روى می‏گردانید; و انسان، بسیار ناسپاس است! (67)

آیا از این ایمن هستید که در خشکى (با یک زلزله شدید) شما را در زمین فرو ببرد، یا طوفانى از سنگریزه بر شما بفرستد (و در آن مدفونتان کند)، سپس حافظ (و یاورى) براى خود نیابید؟! (68)

یا اینکه ایمن هستید که بار دیگر شما را به دریا بازگرداند، و تندباد کوبنده‏اى بر شما بفرستد، و شما را بخاطر کفرتان غرق کند، سپس دادخواه و خونخواهى در برابر ما پیدا نکنید؟! (69)

ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم; و آنها را در خشکى و دریا، (بر مرکبهاى راهوار) حمل کردیم; و از انواع روزیهاى پاکیزه به آنان روزى دادیم; و آنها را بر بسیارى از موجوداتى که خلق کرده‏ایم، برترى بخشیدیم. (70)

(به یاد آورید) روزى را که هر گروهى را با پیشوایشان می‏خوانیم! کسانى که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) می‏خوانند; و بقدر رشته شکاف هسته خرمایى به آنان ستم نمی‏شود! (71)

اما کسى که در این جهان (از دیدن چهره حق) نابینا بوده است، در آخرت نیز نابینا و گمراهتر است! (72)

نزدیک بود آنها تو را (با وسوسه‏هاى خود) از آنچه بر تو وحى کرده‏ایم بفریبند، تا غیر آن را به ما نسبت دهى; و در آن صورت، تو را به دوستى خود برمیگزینند! (73)

و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‏ساختیم (و در پرتو مقام عصمت، مصون از انحراف نبودى)، نزدیک بود به آنان تمایل کنى. (74)

اگر چنین می‏کردى، ما دو برابر مجازات (مشرکان) در زندگى دنیا، و دو برابر (مجازات) آنها را بعد از مرگ، به تو می‏چشاندیم; سپس در برابر ما، یاورى براى خود نمی‏یافتى! (75)

و نزدیک بود (با نیرنگ و توطئه) تو را از این سرزمین بلغزانند، تا از آن بیرونت کنند!و هرگاه چنین می‏کردند، (گرفتار مجازات سخت الهى شده،) و پس از تو، جز مدت کمی باقى نمی‏ماندند! (76)

این سنت (ما در مورد) پیامبرانى است که پیش از تو فرستادیم; و هرگز براى سنت ما تغییر و دگرگونى نخواهى یافت! (77)

نماز را از زوال خورشید (هنگام ظهر) تا نهایت تاریکى شب ( نیمه شب) برپا دار; و همچنین قرآن فجر ( نماز صبح) را; چرا که قرآن فجر، مشهود (فرشتگان شب و روز) است! (78)

و پاسى از شب را (از خواب برخیز، و) قرآن (و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافى براى توست; امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد! (79)

و بگو: «پروردگارا! مرا (در هر کار،) با صداقت وارد کن، و با صداقت خارج ساز! و از سوى خود، حجتى یارى کننده برایم قرار ده!» (80)

و بگو: «حق آمد، و باطل نابود شد; یقینا باطل نابود شدنى است!» (81)

و از قرآن، آنچه شفا و رحمت است براى مؤمنان، نازل می‏کنیم; و ستمگران را جز خسران (و زیان) نمی‏افزاید. (82)

هنگامی که به انسان نعمت می‏بخشیم، (از حق) روى می‏گرداند و متکبرانه دور می‏شود; و هنگامی که (کمترین) بدى به او می‏رسد، (از همه چیز) مایوس می‏گردد! (83)

بگو: «هر کس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل می‏کند; و پروردگارتان کسانى را که راهشان نیکوتر است، بهتر می‏شناسد.» (84)

و از تو درباره «روح‏» سوال می‏کنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است; و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است!» (85)

و اگر بخواهیم، آنچه را بر تو وحى فرستاده‏ایم، از تو می‏گیریم; سپس کسى را نمی‏یابى که در برابر ما، از تو دفاع کند… (86)

مگر رحمت پروردگارت (شامل حالت گردد،) که فضل پروردگارت بر تو بزرگ بوده است! (87)

بگو: «اگر انسانها و پریان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند این قرآن را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد; هر چند یکدیگر را (در این کار) کمک کنند. (88)

ما در این قرآن، براى مردم از هر چیز نمونه‏اى آوردیم (و همه معارف در آن جمع است); اما بیشتر مردم (در برابر آن، از هر کارى) جز انکار، ابا داشتند! (89)

و گفتند: «ما هرگز به تو ایمان نمی‏آوریم تا اینکه چشمه‏جوشانى از این سرزمین (خشک و سوزان) براى ما خارج سازى… (90)

یا باغى از نخل و انگور از آن تو باشد; و نهرها در لابه‏لاى آن جارى کنى… (91)

یا قطعات (سنگهاى) آسمان را -آنچنان که می‏پندارى- بر سر ما فرود آرى; یا خداوند و فرشتگان را در برابر ما بیاورى… (92)

یا براى تو خانه‏اى پر نقش و نگار از طلا باشد; یا به آسمان بالا روى; حتى اگر به آسمان روى، ایمان نمی‏آوریم مگر آنکه نامه‏اى بر ما فرود آورى که آن را بخوانیم! «بگو:» منزه است پروردگارم (از این سخنان بى‏معنى)! مگر من جز انسانى فرستاده خدا هستم؟! (93)

تنها چیزى که بعد از آمدن هدایت مانع شد مردم ایمان بیاورند، این بود (که از روى نادانى و بى‏خبرى) گفتند: «آیا خداوند بشرى را بعنوان رسول فرستاده است؟!» (94)

بگو: «(حتى) اگر در روى زمین فرشتگانى (زندگى می‏کردند، و) با آرامش گام برمی‏داشتند، ما فرشته‏اى را به عنوان رسول، بر آنها می‏فرستادیم!» (چرا که رهنماى هر گروهى باید از جنس خودشان باشد). (95)

بگو: «همین کافى است که خداوند، میان من و شما گواه باشد; چرا که او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست! (96)

هر کس را خدا هدایت کند، هدایت یافته واقعى اوست; و هر کس را (بخاطر اعمالش) گمراه سازد، هادیان و سرپرستانى غیر خدا براى او نخواهى یافت; و روز قیامت، آنها را بر صورتهایشان محشور می‏کنیم، در حالى که نابینا و گنگ و کرند; جایگاهشان دوزخ است; هر زمان آتش آن فرونشیند، شعله تازه‏اى بر آنان می‏افزاییم! (97)

این کیفر آنهاست، بخاطر اینکه نسبت به آیات ما کافر شدند و گفتند: «آیا هنگامی که ما استخوانهاى پوسیده و خاکهاى پراکنده‏اى شدیم، بار دیگر آفرینش تازه‏اى خواهیم یافت؟! س‏ذللّه (98)

آیا نمی‏دانند خدایى که آسمانها و زمین را آفریده، قادر است مثل آنان را بیافریند (و به زندگى جدید بازشان گرداند)؟! و براى آنان سرآمدى قطعى -که شکى در آن نیست- قرار داده; اما ظالمان، جز کفر و انکار را پذیرا نیستند! (99)

بگو: «اگر شما مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید. در آن صورت، (بخاطر تنگ نظرى) امساک می‏کردید، مبادا انفاق، مایه تنگدستى شما شود» و انسان تنگ نظر است! (100)

ما به موسى نه معجزه روشن دادیم; پس از بنى اسرائیل سوال کن آن زمان که این (معجزات نه گانه) به سراغ آنها آمد (چگونه بودند)؟! فرعون به او گفت: «اى موسى! گمان می‏کنم تو دیوانه (یا ساحرى)!» (101)

(موسى) گفت: «تو می‏دانى این آیات را جز پروردگار آسمانها و زمین -براى روشنى دلها- نفرستاده; و من گمان می‏کنم اى فرعون، تو (بزودى) هلاک خواهى شد!» (102)

پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد; ولى ما، او و تمام کسانى را که با او بودند، غرق کردیم. (103)

و بعد از آن به بنى اسرائیل گفتیم: «در این سرزمین ( مصر و شام) ساکن شوید! اما هنگامی که وعده آخرت فرا رسد، همه شما را دسته جمعى (به آن دادگاه عدل) می‏آوریم‏» (104)

و ما قرآن را بحق نازل کردیم; و بحق نازل شد; و تو را، جز بعنوان بشارت‏دهنده و بیم‏دهنده، نفرستادیم! (105)

و قرآنى که آیاتش را از هم جدا کردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى; و آن را بتدریج نازل کردیم. (106)

بگو: «خواه به آن ایمان بیاورید، و خواه ایمان نیاورید، کسانى که پیش از آن به آنها دانش داده شده، هنگامی که (این آیات) بر آنان خوانده می‏شود، سجده‏کنان به خاک می‏افتند… (107)

و می‏گویند: «منزه است پروردگار ما، که وعده‏هایش به یقین انجام‏شدنى است !» (108)

آنها (بى‏اختیار) به زمین می‏افتند و گریه می‏کنند; و (تلاوت این آیات، همواره) بر خشوعشان می‏افزاید. (109)

بگو: ««الله‏» را بخوانید یا «رحمان‏» را، هر کدام را بخوانید، (ذات پاکش یکى است; و) براى او بهترین نامهاست!» و نمازت‏را زیاد بلند، یا خیلى آهسته نخوان; و در میان آن دو، راهى (معتدل) انتخاب کن! (110)

و بگو: «ستایش براى خداوندى است که نه فرزندى براى خود انتخاب کرده، و نه شریکى در حکومت دارد، و نه بخاطر ضعف و ذلت، (حامی و) سرپرستى براى اوست!» و او را بسیار بزرگ بشمار! (111)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا