به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
از تو درباره انفال ( غنایم، و هرگونه مال بدون مالک مشخص) سوال میکنند ; بگو: «انفال مخصوص خدا و پیامبر است; پس، از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و خصومتهایى را که در میان شماست، آشتى دهید! و خدا و پیامبرش را اطاعت کنید اگر ایمان دارید! (۱)
مؤمنان، تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد; و هنگامی که آیات او بر آنها خوانده میشود، ایمانشان فزونتر میگردد; و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. (۲)
آنها که نماز را برپا میدارند; و از آنچه به آنها روزى دادهایم، انفاق میکنند. (۳)
(آرى،) مؤمنان حقیقى آنها هستند; براى آنان درجاتى (مهم) نزد پروردگارشان است; و براى آنها، آمرزش و روزى بىنقص و عیب است. (۴)
همانگونه که خدا تو را بحق از خانه (به سوى میدان بدر،) بیرون فرستاد، در حالى که گروهى از مؤمنان ناخشنود بودند (;ولى سرانجامش پیروزى بود! ناخشنودى عدهاى از چگونگى تقسیم غنایم بدر نیز چنین است)! (۵)
آنها پس از روشن شدن حق، باز با تو مجادله میکردند; (و چنان ترس و وحشت آنها را فراگرفته بود، که) گویى به سوى مرگ رانده میشوند، و آن را با چشم خود مینگرند! (۶)
و (به یاد آرید) هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکى از دو گروه ( کاروان تجارى قریش، یا لشکر مسلح آنها) نصیب شما خواهد بود; و شما دوست میداشتید که کاروان (غیر مسلح) براى شما باشد (و بر آن پیروز شوید); ولى خداوند میخواهد حق را با کلمات خود تقویت، و ریشه کافران را قطع کند; (از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت، و آن پیروزى بزرگ نصیبتان شد.) (۷)
تا حق را تثبیت کند، و باطل را از میان بردارد، هر چند مجرمان کراهت داشته باشند. (۸)
(به خاطر بیاورید) زمانى را (که از شدت ناراحتى در میدان بدر،) از پروردگارتان کمک میخواستید; و او خواسته شما را پذیرفت (و گفت): من شما را با یکهزار از فرشتگان، که پشت سر هم فرود میآیند، یارى میکنم. (۹)
ولى خداوند، این را تنها براى شادى و اطمینان قلب شما قرار داد; وگرنه، پیروزى جز از طرف خدا نیست; خداوند توانا و حکیم است! (۱۰)
و (یاد آورید) هنگامی را که خواب سبکى که مایه آرامش از سوى خدا بود، شما را فراگرفت; و آبى از آسمان برایتان فرستاد، تا شما را با آن پاک کند; و پلیدى شیطان را از شما دور سازد; و دلهایتان را محکم، و گامها را با آن استوار دارد! (۱۱)
و (به یاد آر) موقعى را که پروردگارت به فرشتگان وحى کرد: «من با شما هستم; کسانى را که ایمان آوردهاند، ثابت قدم دارید! بزودى در دلهاى کافران ترس و وحشت میافکنم; ضربهها را بر بالاتر از گردن (بر سرهاى دشمنان) فرود آرید! و همه انگشتانشان را قطع کنید! (۱۲)
این بخاطر آن است که آنها با خدا و پیامبرش (ص) دشمنى ورزیدند; و هر کس با خدا و پیامبرش دشمنى کند، (کیفر شدیدى میبیند;) و خداوند شدید العقاب است! (۱۳)
این (مجازات دنیا) را بچشید! و براى کافران، مجازات آتش (در جهان دیگر) خواهد بود! (۱۴)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامی که با انبوه کافران در میدان نبرد روبهرو شوید، به آنها پشت نکنید (و فرار ننمایید)! (۱۵)
و هر کس در آن هنگام به آنها پشت کند -مگر آنکه هدفش کنارهگیرى از میدان براى حمله مجدد، و یا به قصد پیوستن به گروهى (از مجاهدان) بوده باشد- (چنین کسى) به غضب خدا گرفتار خواهد شد; و جایگاه او جهنم، و چه بد جایگاهى است! (۱۶)
این شما نبودید که آنها را کشتید; بلکه خداوند آنها را کشت! واین تو نبودى (اى پیامبر که خاک و سنگ به صورت آنها) انداختى; بلکه خدا انداخت! و خدا میخواست مؤمنان را به این وسیله امتحان خوبى کند; خداوند شنوا و داناست. (۱۷)
سرنوشت مؤمنان و کافران، همان بود که دیدید! و خداوند سستکننده نقشههاى کافران است. (۱۸)
اگر شما فتح و پیروزى میخواهید، پیروزى به سراغ شما آمد! و اگر (از مخالفت) خوددارى کنید، براى شما بهتر است! و اگر بازگردید، ما هم باز خواهیم گشت; و جمعیت شما هر چند زیاد باشد، شما را (از یارى خدا) بىنیاز نخواهد کرد; و خداوند با مؤمنان است! (۱۹)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! خدا و پیامبرش را اطاعت کنید; و سرپیچى ننمایید در حالى که (سخنان او را) میشنوید! (۲۰)
و همانند کسانى نباشید که میگفتند: «شنیدیم!» ولى در حقیقت نمیشنیدند! (۲۱)
بدترین جنبندگان نزد خدا، افراد کر و لالى هستند که اندیشه نمیکنند. (۲۲)
و اگر خداوند خیرى در آنها میدانست، (حرف حق را) به گوش آنها میرساند; ولى (با این حال که دارند،) اگر حق را به گوش آنها برساند، سرپیچى کرده و روگردان میشوند. (۲۳)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! دعوت خدا و پیامبر را اجابتکنید هنگامی که شما را به سوى چیزى میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآورى میشوید! (۲۴)
و از فتنهاى بپرهیزید که تنها به ستمکاران شما نمیرسد; (بلکه همه را فرا خواهد گرفت; چرا که دیگران سکوت اختیار کردند.) و بدانید خداوند کیفر شدید دارد! (۲۵)
و به خاطر بیاورید هنگامی را که شما در روى زمین، گروهى کوچک و اندک و زبون بودید; آنچنان که میترسیدید مردم شما را بربایند! ولى او شما را پناه داد; و با یارى خود تقویت کرد; و از روزیهاى پاکیزه بهرهمند ساخت; شاید شکر نعمتش را بجا آورید! (۲۶)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! به خدا و پیامبر خیانت نکنید! و (نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالى که میدانید (این کار، گناه بزرگى است)! (۲۷)
و بدانید اموال و اولاد شما، وسیله آزمایش است; و (براى کسانى که از عهده امتحان برآیند،) پاداش عظیمی نزد خداست! (۲۸)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! اگر از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، براى شما وسیلهاى جهت جدا ساختن حق از باطل قرارمیدهد; (روشنبینى خاصى که در پرتو آن، حق را از باطل خواهید شناخت;) و گناهانتان را میپوشاند; و شما را میزمرزد; و خداوند صاحب فضل و بخشش عظیم است! (۲۹)
(به خاطر بیاور) هنگامی را که کافران نقشه میکشیدند که تو را به زندان بیفکنند، یا به قتل برسانند، و یا (از مکه) خارج سازند; آنها چاره میاندیشیدند (و نقشه میکشیدند)، و خداوند هم تدبیر میکرد; و خدا بهترین چاره جویان و تدبیرکنندگان است! (۳۰)
و هنگامی که آیات ما بر آنها خوانده میشود، میگویند: «شنیدیم; (چیز مهمی نیست;) ما هم اگر بخواهیم مثل آن را میگوییم; اینها همان افسانههاى پیشینیان است!» (ولى دروغ میگویند، و هرگز مثل آن را نمیآورند.) (۳۱)
و (به خاطر بیاور) زمانى را که گفتند: «پروردگارا! اگر این حق است و از طرف توست، بارانى از سنگ از آسمان بر ما فرود آر! یا عذاب دردناکى براى ما بفرست!» (۳۲)
ولى (اى پیامبر!) تا تو در میان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد کرد; و (نیز) تا استغفار میکنند، خدا عذابشان نمیکند. (۳۳)
چرا خدا آنها را مجازات نکند، با اینکه از (عبادت موحدان در کنار) مسجد الحرام جلوگیرى میکنند در حالى که سرپرست آن نیستند؟! سرپرست آن، فقط پرهیزگارانند; ولى بیشتر آنها نمیدانند. (۳۴)
(آنها که مدعى هستند ما هم نماز داریم،) نمازشان نزد خانه (خدا)، چیزى جز «سوت کشیدن سذللّه «کف زدن» نبود; پس بچشید عذاب (الهى) را بخاطر کفرتان! (۳۵)
آنها که کافر شدند، اموالشان را براى بازداشتن (مردم) از راه خدا خرج میکنند; آنان این اموال را (که براى به دست آوردنش زحمت کشیدهاند، در این راه) مصرف میکنند، اما مایه حسرت و اندوهشان خواهد شد; و سپس شکست خواهند خورد; و (در جهان دیگر) کافران همگى به سوى دوزخ گردآورى خواهند شد. (۳۶)
(اینها همه) بخاطر آن است که خداوند (میخواهد) ناپاک را از پاک جدا سازد، و ناپاکها را روى هم بگذارد، و همه را متراکم سازد، و یکجا در دوزخ قرار دهد; و اینها هستند زیانکاران! (۳۷)
به آنها که کافر شدند بگو: «چنانچه از مخالفت باز ایستند، (و ایمان آورند،) گذشته آنها بخشوده خواهد شد; و اگر به اعمال سابق بازگردند، سنت خداوند در گذشتگان، درباره آنها جارى میشود (;و حکم نابودى آنان صادر میگردد). (۳۸)
و با آنها پیکار کنید، تا فتنه ( شرک و سلب آزادى) برچیده شود، و دین (و پرستش) همه مخصوص خدا باشد! و اگر آنها (از راه شرک وفساد بازگردند، و از اعمال نادرست) خوددارى کنند، (خداوند آنها را میپذیرد;) خدا به آنچه انجام میدهند بیناست. (۳۹)
و اگر سرپیچى کنند، بدانید (ضررى به شما نمیرسانند;) خداوند سرپرست شماست! چه سرپرست خوبى! و چه یاور خوبى! (۴۰)
بدانید هرگونه غنیمتى به دست آورید، خمس آن براى خدا، و براى پیامبر، و براى ذىالقربى و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آنها) است، اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایى حق از باطل، روز درگیرى دو گروه (باایمان و بىایمان) ( روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید; و خداوند بر هر چیزى تواناست! (۴۱)
در آن هنگام که شما در طرف پایین بودید، و آنها در طرف بالا; (و دشمن بر شما برترى داشت;) و کاروان (قریش)، پایین تر از شما بود; (و وضع چنان سخت بود که) اگر با یکدیگر وعده میگذاشتید (که در میدان نبرد حاضر شوید)، در انجام وعده خود اختلاف میکردید; ولى (همه اینها) براى آن بود که خداوند، کارى را که میبایست انجام شود، تحقق بخشد; تا آنها که هلاک (و گمراه) میشوند، از روى اتمام حجت باشد; و آنها که زنده میشوند (و هدایت مییابند) ، از روى دلیل روشن باشد; و خداوند شنواو داناست. (۴۲)
در آن هنگام که خداوند تعداد آنها را در خواب به تو کم نشان داد; و اگر فراوان نشان میداد، مسلما سست میشدید; و (درباره شروع جنگ با آنها) کارتان به اختلاف میکشید; ولى خداوند (شما را از شر اینها) سالم نگه داشت; خداوند به آنچه درون سینههاست، داناست. (۴۳)
و در آن هنگام (که در میدان نبرد،) با هم روبهرو شدید، آنها را به چشم شما کم نشان میداد; و شما را (نیز) به چشم آنها کم مینمود; تا خداوند، کارى را که میبایست انجام گیرد، صورت بخشد; (شما نترسید و اقدام به جنگ کنید، آنها هم وحشت نکنند و حاضر به جنگ شوند، و سرانجام شکست بخورند!) و همه کارها به خداوند باز میگردد. (۴۴)
اى کسانى که ایمان آوردهاید! هنگامی که (در میدان نبرد) با گروهى رو به رو میشوید، ثابت قدم باشید! و خدا را فراوان یاد کنید، تا رستگار شوید! (۴۵)
و (فرمان) خدا و پیامبرش را اطاعت نمایید! و نزاع (و کشمکش) نکنید، تا سست نشوید، و قدرت (و شوکت) شما از میان نرود! و صبر و استقامت کنید که خداوند با استقامت کنندگان است! (۴۶)
و مانند کسانى نباشید که از روى هوى پرستى و غرور و خودنمایى در برابر مردم، از سرزمین خود به (سوى میدان بدر) بیرون آمدند; و (مردم را) از راه خدا بازمیداشتند; (و سرانجام شکست خوردند) و خداوند به آنچه عمل میکنند، احاطه (و آگاهى) دارد! (۴۷)
و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان، اعمال آنها ( مشرکان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت: سخللّهامروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمیگردد! و من، همسایه (و پناهدهنده) شما هستم!» اما هنگامی که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزى میبینم که شما نمیبینید; من از خدا میترسم، خداوند شدیدالعقاب است!» (۴۸)
و هنگامی را که منافقان، و آنها که در دلهایشان بیمارى است میگفتند: «این گروه (مسلمانان) را دینشان مغرور ساخته است.» (آنها نمیدانستند که) هر کس بر خدا توکل کند، (پیروز میگردد;) خداوند قدرتمند و حکیم است! (۴۹)
و اگر ببینى کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ)، جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند:) بچشید عذاب سوزنده را (،به حال آنان تاسف خواهى خورد)! (۵۰)
این، در مقابل کارهایى است که از پیش فرستادهاید; و خداوند نسبت به بندگانش، هرگز ستم روا نمیدارد! (۵۱)
(حال این گروه مشرکان،) همانند حال نزدیکان فرعون، و کسانى است که پیش از آنان بودند; آنها آیات خدا را انکار کردند; خداوند هم آنان را به گناهانشان کیفر داد; خداوند قوى، و کیفرش شدید است (۵۲)
این، بخاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتى را که به گروهى داده، تغییر نمیدهد; جز آنکه آنها خودشان را تغییر دهند; و خداوند، شنوا و داناست! (۵۳)
این، (درست) شبیه (حال) فرعونیان و کسانى است که پیش از آنها بودند; آیات پروردگارشان را تکذیب کردند; ما هم بخاطر گناهانشان، آنها را هلاک کردیم، و فرعونیان را غرق نمودیم; و همه آنها ظالم (و ستمگر) بودند! (۵۴)
به یقین، بدترین جنبندگان نزد خدا، کسانى هستند که کافر شدند و ایمان نمیآورند. (۵۵)
همان کسانى که با آنها پیمان بستى; سپس هر بار عهد و پیمان خود را میشکنند; و (از پیمان شکنى و خیانت،) پرهیز ندارند. (۵۶)
اگر آنها را در (میدان) جنگ بیابى، آنچنان به آنها حمله کن که جمعیتهایى که پشت سر آنها هستند، پراکنده شوند; شاید متذکر گردند (و عبرت گیرند)! (۵۷)
و هرگاه (با ظهور نشانههایى،) از خیانت گروهى بیم داشته باشى (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است; زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد! (۵۸)
آنها که راه کفر پیش گرفتند، گمان نکنند (با این اعمال،) پیش بردهاند (و از قلمرو کیفر ما، بیرون رفتهاند)! آنها هرگز ما را ناتوان نخواهند کرد! (۵۹)
هر نیرویى در قدرت دارید، براى مقابله با آنها ( دشمنان)، آماده سازید! و (همچنین) اسبهاى ورزیده (براى میدان نبرد)، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگرى غیر از اینها را، که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هر چه در راه خدا (و تقویت بنیه دفاعى اسلام) انفاق کنید، بطور کامل به شما بازگردانده میشود، و به شما ستم نخواهد شد! (۶۰)
و اگر تمایل به صلح نشان دهند، تو نیز از در صلح درآى; و بر خدا توکل کن، که او شنوا و داناست! (۶۱)
و اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا براى تو کافى است; او همان کسى است که تو را، با یارى خود و مؤمنان، تقویت کرد… (۶۲)
و دلهاى آنها را با هم، الفت داد! اگر تمام آنچه را روى زمین است صرف میکردى که میان دلهاى آنان الفت دهى، نمیتوانستى! ولى خداوند در میان آنها الفت ایجاد کرد! او توانا و حکیم است! (۶۳)
اى پیامبر! خداوند و مؤمنانى که از تو پیروى میکنند، براى حمایت تو کافى است (;فقط بر آنها تکیه کن)! (۶۴)
اى پیامبر! مؤمنان را به جنگ (با دشمن) تشویق کن! هرگاه بیست نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر غلبه میکنند; و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر از کسانى که کافر شدند، پیروز میگردند; چرا که آنها گروهى هستند که نمیفهمند! (۶۵)
هم اکنون خداوند به شما تخفیف داد، و دانست که در شما ضعفى است; بنابراین، هرگاه یکصد نفر با استقامت از شما باشند، بر دویست نفر پیروز میشوند; و اگر یکهزار نفر باشند، بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند کرد! و خدا با صابران است! (۶۶)
هیچ پیامبرى حق ندارد اسیرانى (از دشمن) بگیرد تا کاملا بر آنها پیروز گردد (;و جاى پاى خود را در زمین محکم کند)! شما متاع ناپایدار دنیا را میخواهید; (و مایلید اسیران بیشترى بگیرید، و در برابر گرفتن فدیه آزاد کنید; ولى خداوند، سراى دیگر را (براى شما) میخواهد; و خداوند قادر و حکیم است! (۶۷)
اگر فرمان سابق خدانبود (که بدون ابلاغ، هیچ امتى را کیفر ندهد)، بخاطر چیزى ( اسیرانى) که گرفتید، مجازات بزرگى به شما میرسید. (۶۸)
از آنچه به غنیمت گرفتهاید، حلال و پاکیزه بخورید; و از خدا بپرهیزید; خداوند آمرزنده و مهربان است! (۶۹)
اى پیامبر! به اسیرانى که در دست شما هستند بگو: «اگر خداوند، خیرى در دلهاى شما بداند، (و نیات پاکى داشته باشید،) بهتر از آنچه از شما گرفته شده به شما میدهد; و شما را میبخشد; و خداوند آمرزنده و مهربان است!» (۷۰)
اما اگر بخواهند با تو خیانت کنند، (تازگى ندارد) آنها پیش از این (نیز) به خدا خیانت کردند; و خداوند (شما را) بر آنها پیروز کرد; خداوند دانا و حکیم است! (۷۱)
کسانى که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یارى نمودند، آنها یاران یکدیگرند; و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایت ( دوستى و تعهدى) در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند! و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یارى طلبند، بر شماست که آنها را یارى کنید، جز بر ضد گروهى که میان شما و آنها، پیمان (ترک مخاصمه) است; و خداوند بهآنچه عمل میکنید، بیناست! (۷۲)
کسانى که کافر شدند، اولیاء (و یاوران و مدافعان) یکدیگرند; اگر (این دستور را) انجام ندهید، فتنه و فساد عظیمی در زمین روى میدهد. (۷۳)
و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند، و آنها که پناه دادند و یارى نمودند، آنان مؤمنان حقیقىاند; براى آنها، آمرزش (و رحمت خدا) و روزى شایستهاى است. (۷۴)
و کسانى که بعدا ایمان آوردند و هجرت کردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند; و خویشاوندان نسبت به یکدیگر، در احکامی که خدا مقرر داشته، (از دیگران) سزاوارترند; خداوند به همه چیز داناست. (۷۵)