ای علی اکبر ای جوان مرگم
ای گل احمر ای جوان مرگم
صبر تابم را همرهت بردی
خاطر زارم رفتی افسردی
مادر خود را بر که بسپردی
ای مه انور ای جوان مرگم
بود ز دیدارت قلب من خرسند
از غمت گیرم روز و شب تا چند
شعله داغت در جهان افکند
برجگر اخگر ای جوان مر گم
جان به قربان خلق نیکویت
قبله دل بود طاق ابرویت
در کجا بینم قد دلجویت
گیرمت در بر ای جوان مرگم
چون تو ناکامی کس نداری یار
دهر دون نگذاشت از ره یاری
با شعف سازم من تو را داماد
شبه پیغمبر ای جوان مرگم
حجله عیشت اب نوشی شد
حسرتت بر دل از عروسی شد
سرنوشت تو دست بوسی شد
تا صف محشر ای جوان مرگم