ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من
ای توسن فرخ لقا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من
بردی به مُلک لامکان ، سوی معراجش
بنهـاده بـر سـر کبریا ، از شرف تاجش
یا بر خدنگ کوفیـان ، کـردی آماجش
احـوال او بـرگو به ما ، کو حسین(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من، نور عین من
ای پیک فـرخ پـی بگـو ، کو سلیمانم
کاندر ره او مانده است ، چشم گریانم
بنهاده بی کس از چـه رو ، در بیابانم
ای هدهد شهر صبا ، کو حسین(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من
رفت از پی آب حیات ، خضر راه من
میـر سکنـدر پاسبـان ، پـادشاه من
رفت از عطش بر آسمان ، دود آه من
در این زمین پر بلا ، کو حسین(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین من(ع) ، نور عین من
جان داد و در راه وفا ، کو خلیلالله؟
قربانـی راه خدا ، کــو ذبیــح الله؟
ثاراللهم را بردهای ، سوی قربـانگاه
از چه نیامد از منا ، کو حسین(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من
گردید زینت واژگون ، از چه ای توسن؟
یالت چرا شد غرقه خون؟ بازگو بر من
شد راکبت را در کجا ، از فرس مسکن
بـی مونس و بی آشنا، کو حسین من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من
بردی حسینم را کنون ، در صف هیجا
ای اسـب بـیصاحب چرا ، آمدی تنها
دارد سکینـه در حـرم ، شـور و واویلا
گویـد رقیـه وا ابـا ، کـو حسیـن(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا، کو حسین(ع) من ، نور عین من
گو شمر ببریده سرش ، می نکن پنهان
لکـن حسینم تشنـه رفت ، جانب میدان
تر شد گلوی خشک او؟ ، داد و وانگه جان؟
یا تشنه شد رأسش جدا؟ ، کو حسین(ع) من؟
ای ذوالجناح با وفا ، کو حسین(ع) من ، نور عین من