معارف اسلامی

تاریخچه حجاب در آیین های گذشته

حجاب در آئین های گذشته

چکیده:
گاهی بعضی تصاویر خیلی قدیمی را که نگاه می‌کنم، پوشش زنان و حتی مردان برایم جالب است؛ حالا فرقی‌ نمی‌کند که عکس‌ها برای ایران خودمان باشد یا آن طرف آبی‌ها! فیلم‌های قدیمی را هم که ببینی لباس زنان و مردان، لباسی پوشیده است. اصلا چرا راه دور برویم؟ تصاویر حک شده بر آثار به‌جا مانده از هخامنشیان خودمان. هرچند شاید تصاویر زنان خیلی مشخص‌ نباشد، ولی پوشش‌ها کاملا پیداست. راستی چرا این بشر دو پا هرچه بیشتر از نظر علمی پیشرفت می‌کند، از نظر اخلاقی‌ دارد سقوط می‌کند؟
اگرچه بحث عفاف فقط به حجاب محدود نمی‌شود و حجاب و پوشش تنها یک شاخه از این درخت تناور است، اما وقتی بحث‌ عفّت در ملل و نحل عالم مطرح می‌شود، شاید بیشترین چیزی که‌ به اذهان بیاید، بحث حجاب و پوشش باشد.

آثار به‌جا مانده از انسان‌های اولیه نشانگر این است که حجاب‌ پیشینه‌ای به درازای تاریخ دارد و اختصاص به اسلام ندارد.

آثار به‌جا مانده از انسان‌های اولیه نشانگر این است که حجاب‌ پیشینه‌ای به درازای تاریخ دارد و اختصاص به اسلام ندارد. در تصویری از یک نقاش مصری که با توجه به اهرام سه‌گانه مصر، قدمت آن به سه هزار سال قبل از میلاد می‌رسد، دختران تمام بدن‌ خود و پسران نیمه پایین بدن را پوشانده‌اند. نقش برجسته‌های‌ معبدهای کارناسوس در موزه بریتانیا، کتیبه معبد زئوس موزه برلین‌ و مجسمه کاونارنس در موزه ناپل، همگی نشان‌دهنده پوشش زنان‌ در قبل از اسلام است. در هرکدام از این موزه‌ها مجسمه‌هایی از زنان با پوشش کامل وجود دارد که قدمت آن‌ها به سه هزار سال‌ قبل از میلاد می‌رسد. از این تصاویر و نقاشی‌ها، معلوم می‌شود که‌ اصل حجاب قبل از ظهور اسلام بوده و اسلام تنها حدّ و مرز آن را مشخص کرده است. به گواهی تاریخ، زنان در یونان، روم، مصر و ایران باستان، به ویژه زنان شهرنشین و زنان طبقه اشراف، خود را می‌پوشانیدند و از نظرها دور نگه می‌داشتند. در یونان، زن هنگامی‌ که از خانه بیرون می‌آمد، بدن و صورت خو درا می‌پوشانید. زنان‌ آشوری به حجاب بدن و صورت و سر عادت داشتند.

عفاف و حجاب در آیین یهود
نگاهی به تعالیم دین یهود، بیانگر آن است که چه در کتاب آسمانی‌ و چه در سنت و سیره پیامبران و بزرگان بنی اسرائیل، ضمن اشاره به‌ رعایت عفاف و پاکدامنی و تأکید بر حجاب زنان، قوانینی نیز برای‌ حفظ عفّت و پاکدامنی و تأکید بر حجاب زنان، قوانینی نیز برای‌ حفظ عفّت عمومی وجود داشته است؛ هرچند در اثر پراکندگی قوم‌ یهود، تفاوت‌هایی در کیفیت رعایت آن دیده می‌شود، اما به‌طور کلی‌ از متون مقدس این آیین می‌توان یک قاعده اصلی و روش کلی را به دست آورد، حتی اگر بعضی از پیروان کنونی به آن پایبندی کافی‌ نداشته باشند.
ده فرمان خداوند در کوه طور به حضرت موسی(علیه السلام) مهم‌ترین‌ دستور خدا به آن حضرت است که در فرمان هفتم، امر به پرهیز از زنا و در فرمان دهم، امر به طمع نورزیدن به زن همسایه می‌باشد. 1
این دو امر به رعایت عفّت جنسی و حریم ارتباط زنان و مردان‌ بیگانه اشاره دارد. در این کتاب آسمانی همچنین به رعایت عفاف‌ توسط دختران اشاره شده است: «دختر خود را بی‌عصمت مساز و او را به فاحشه وامدار. مبادا زمین مرتکب زنا شود و زمین پر از فجور گردد». 2در نقل ماجرای ازدواج حضرت اسحاق(علیه السلام) با رفقه(یا به‌ زبان لاتین ربکا) در سفر پیدایش آمده است:«رفقه چشمان خود را بلند کرد و اسحاق را دید و از شتر فرود آمد؛ زیرا که از خادم پرسید این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می‌آید و خادم گفت آقای‌ من است، پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید». 3 همچنین در مورد عروس یهودا، پسر حضرت یعقوب(علیه السلام) می‌گوید:«پس رخت‌ بیوگی را از خویشتن بیرون کرده و برقعی بر روی کشیده و خود را در چادری پوشیده و به دروازه عینایم که در راه تمنه است، نشست». 4
عبارات روینده و چادر در این جملات بیانگر رواج آن‌ها در میان‌ بنی اسرائیل است و بر سنت و سیرهء خاندان انبیای بنی اسرائیل در این زمینه دلالت دارد. در یکی از کتب عهد عتیق به زنانی که حدود الهی را رعایت نمی‌کنند و از قوانین شرعی سرپیچی می‌کنند، نسبت به نزول عذاب هشدار داده شده است. در کتاب اشعیای‌ نبی که هشدارهای الهی به قوم بنی اسرائیل بیان شده، در مورد زنان‌ گنهکار یهود آمده است: «خداوند می‌گوید از این جهت که دختران‌ صهیون(زنان یهود) متکبرند و با گردن افراشته و غمزات چشم‌ راه می‌روند و به ناز می‌خرامند و به پای‌های خویش خلخال‌ها را به صدا درمی‌آورند؛بنابراین خداوند فرق سر دختران صهیون را کل خواهد ساخت و. . . ». 5در تعالیم تلمود نیز برای حضور زن در اجتماع، شرایط خاصی ذکر شده که عدم توجه به آن موجب بطلان‌ ازدواج آن‌ها خواهد شد: «زنانی که در موارد زیر به رفتار و کردار آن‌ها اشاره می‌شود، ازدواجشان باطل است و مبلغ کتوبا(مهریه) به ایشان تعلق نمی‌گیرد: زنی که از اجرای قوانین یهود سرپیچی‌ می‌کند و فی المثل بدون پوشانیدن سر خود به میان مردان می‌رود، در کوچه و بازار، پشم می‌ریسد و با هر مردی از روی سبکسری‌ به گفت‌وگو می‌پردازد. زنی که در حضور شوهر خود به والدین‌ او دشنام می‌دهد و زن بلند صدا که در خانه با شوهر خود به‌ صدای بلند درباره امور زناشویی صحبت می‌کند و همسایگان او می‌شنوند که چه می‌گوید». 6

در طول تاریخ، حجاب همواره از سوی زنان مؤمن یهود رعایت‌ می‌شده است؛ در بعضی دوره‌ها حتی صورت نیز پوشانیده می‌شده‌ و در برخی تنها پوشش سر انجام می‌گرفته است. در بعضی روایات‌ تلمود نیز پوشاندن سر با سبد(کلاه عتوری که زنان دوک‌های‌ ریسندگی خود را بر روی آن می‌گذاشتند) کافی شمرده شده‌ است. «ویل دورانت» در«تاریخ تمدن» در مورد وضع زنان یهود در قرون وسطی می‌نویسد: «در طول قرون وسطی یهودیان همچنان‌ زنان خویش را با لباس‌های فاخر می‌آراستند؛ لکن به آن‌ها اجازه‌ نمی‌دادند که با سر عریان به میان مردم روند». 7 در سفرنامه فدت‌ آفاناس نیز «یوپچ کاتف» دربارهء پوشش زنان یهودی عصر صفویه می‌گوید: «مردان و زنان آن‌ها پیراهن آلبالویی زنگ بر تن‌ دارند که از نظر ظاهر شبیه به لباس کشیش‌های روسی است. زنان‌ روسری زرد رنگی به سر می‌بندند و صورت خود را نمی‌پوشانند». 8 در دوران قاجار نیز زنان یهود از چادر مشکی و روبنده مشکی استفاده‌ می‌کردند(روبنده بانوان مسلمان سفید بود). 9

عفاف و حجاب در آیین مسیحیت
مسیحیت، احکام شریعت دین یهود در مورد حجاب زنان را تغییر نداد؛ بلکه قوانین آن را استمرار بخشید و در برخی موارد قدم را فراتر نهاد و با تأکید بیشتری اهمیت رعایت عفّت را مطرح ساخت؛ زیرا در شریعت یهود تشکیل خانواده و ازدواج امری مقدس محسوب‌ می‌شود، درحالی‌که از دیدگاه مسیحیت، تجرد امری مقدس شمردهشده است؛ بنابراین در آیین مسیحیت باید گفت برای از بین بردن‌ زمینه تحریک و تهییج، زنان به رعایت پوشش کامل و دوری از آرایش و تزیین به صورت شدیدتری فراخوانده شده‌اند. در انجیل‌ متی از قول حضرت عیسی(علیه السلام)آمده است: «شنیده‌اید که به اولین‌ (ادیان گذشته) گفته شده است زنا مکن، لیکن من به شما می‌گویم‌ هرکس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده‌ است. پس اگر چشم راستت تو را بلغزاند، قلعش کن و از خود دور انداز. . . ». 10 در رساله پطرس رسول نیز آمده است: «و شما را زینت‌ ظاهری نباشد، از بافتن موی و متحلی شدن به طلا و پوشش لباس؛ بلکه انسانیت قلبی در لباس غیر فساد، روح تعلیم و آرام که نزد خدا گرانبهاست؛ زیرا بدین‌گونه زنان مقدس در سابق نیز که متوکل به‌ خدا بودند، خویشتن را زینت(باطنی)می‌کردند و شوهران خود را اطاعت می‌کردند، ماننده ساره که ابراهیم را مطیع می‌بود و او را آقا می‌خواند و شما دختران او شده‌اید». 11 در رساله پولس نیز چنین‌ آمده است: «همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس مزیّن به حیا و پرهیز، نه به زلف‌ها و طلا و مروارید و رخت گرانبها؛بلکه چنان‌ که زنانی می‌شاید که دعوی دین‌داری کنند، به اعمال صالحه». 12

پولس به تیطس نیز می‌نویسد: «اما تو سخنان شایسته تعلیم صحیح‌ را بگو که مردان هوشیار و باوقار و خرداندیش در ایمان و محبت‌ و صبر صحیح باشند. همچنین زنان پیر در سیرت متقی باشند و نه‌ غیبت‌گو و نه بنده شراب زیاد، بلکه معلّمات تعلیم نیکو، تا زنان‌ جوان را خرد بیاموزند که شوهر دوست و فرزند دوست باشند و خرداندیش و عفیفه و خانه‌نشین و نیکو و مطیع شوهران خود که‌ مبادا کلام خدا متهم شود». 13
آنچه از متون بالا به دست می‌آید، حاکی از پوششی غیر تحریک‌آمیز و خالی از زینت زنان مسیحی است. حضرت مریم(علیها السلام) بانوی مقدّس‌ عالم مسیحیت و الگوی زنان مسیحی، دارای سیره‌ای پاک و عفیفانه‌ بود و پوشش سراسری که از صدر مسیحیت تا اوایل رنسانس‌ همواره در شمایل و تصاویر او به تصویر کشیده شده، مؤید این‌ مطلب است. حتی پس از رنسانس نیز با وجود فضای غیر مذهبی‌ که بر همهء شئون فرهنگی غرب سایه افکند، باز حضرت مریم(علیها السلام) با پوشش سر خصوصا با شنل نیلی رنگ دیده می‌شود که این امر حکایت از رعایت حجاب با استفاده از پوشش سراسری برای سر و اندام در سیره مسیحیت دارد. نگاهی به سیره بزرگان صدر مسیحیت‌ و قرون وسطی نیز بیانگر رعایت عفّت و حجاب توسط زنان است‌ که عموم زنان مسیحی نیز به آن پایبند بوده‌اند. از قرن سیزده و سپس‌ رنسانس است که تحولات عقیدتی و اجتماعی منجر به کاهش‌ رعایت آن می‌شود. در این زمان که زنان در حفظ حجاب کوتاهی‌ می‌کردند، در رفتار و گفتار بزرگان مسیحیت، نهی سخن از چنین‌ رفتاری دیده می‌شود؛ برای مثال در کلام «برتولد» اهل «ریجنس‌ بورگ»(حدود سال 0221) آمده است: «شما ای مردان!می‌توانید به این کارها پایان بخشید و دلاورانه به مبارزه با آن قیام کنید، ابتدا با سخن خوش و اگر باز سرسختی نشان دهند، قدم میان نهید و روبند(تزیین شده) را از سر زن کشیده و پاره کنید و حتی اگر چهار دانه از موها نیز کنده شد، آن را در آتش افکنید». 14 براساس تعالیم‌ مسیحیت، زنی که خارج از کانون خانواده به خودآرایی بپردازد و باعث لغزش مردان بیگانه گردد، از نظر معنوی دچار مرگ می‌شود؛ زیرا طبق گفته پولس«زن عیاش در حال حیات مرده است». 15
در قرون اولیه میلادی، رهبانیت توسط بعضی مسیحیان اجرا می‌شد. در قرن چهارم میلادی به صورت دسته جمعی یا جماعت رهبانی و دیرنشینی درآمد16 و زنان راهبه در دیرها جدای از راهبان مشغول‌ خدمت می‌شدند. 17 اکنون بانوان راهبه در همه فرقه‌های رهبانی‌ همچون قرون گذشته، سادگی و دوری از زینت و آرایش ظاهری‌ را همراه با پوشیدگی اندام حفظ کرده‌اند و در روابط با مردان همواره‌ حدود شرعی را رعایت می‌کنند. لباس راهبه‌ها عبارت است از: یک سرپوش سفید رنگ زیرین همراه با یک سرپوش بلندتر که‌ از پشت به زانو می‌رسد و به رنگ تیره‌تر که رنگ مشکی برای‌ مقامات عالی‌تر یا همان «مادران» و رنگ‌های روشن و سفید برای‌ مقامات پایین‌تر یا همان «خواهران» می‌باشد. دامن پیراهن آن‌ها نیز بلند و تا روی پا و جوراب‌شان نیز به رنگ تیره و ضخیم است. این‌ نوع پوشش راهبگان، حکایت از حدود حجاب سنتی (پوشش سر و اندام‌ها به جز صورت و گاهی دست‌ها) دارد، اما امروزه تحت‌ تأثیر فضای مدرنیستی غرب، حجاب زنان در فرقه‌های کاتولیک و ارتدکس، تنها در کلیسا و هنگام عبادت مورد تأکید است و برای‌ زنان مؤمن، تنها عدم زینت ظاهری و آرایش همراه با سادگی در لباس توصیه می‌شود.

حجاب و عفاف در ملل باستان
کتاب «پوشاک باستانی ایرانیان» درباره پوشش زنان در دوران مادها که با تکیه بر نقوش برجسته برجا مانده است، می‌گوید که پوشاک‌ زنان آن دوران از دید شکل با پوشاک مردان یکسان است و در ادامه، درباره آن نقوش می‌نویسد:«مرد و زن به واسطه اختلافی که‌ میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده می‌شوند. به نظر می‌رسد که زنان پوششی نیز روی سر خود گذارده‌اند و از زیر آن‌ گیسوهای بلندشان نمایان است». 18 به نظر می‌رسد پوشش زنان در دوران هخامنشیان با دوران مادها چندان تفاوتی نکرده باشد. پیرامون‌ پوشاک زنان در این دوره، نوشته‌اند: «از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمی‌خوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن‌ آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته‌چین و آستین کوتاه است. به زنان دیگر آن دوره نیز برمی‌خوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به‌ مچ پا نمایان است». 19

ویل دورانت درباره زنان در دوران هخامنشیان می‌گوید:«زنان‌ طبقات بالای اجتماع جرئت آن را نداشتند که جز در تخت روان‌ روپوش‌دار از خانه بیرون بیایند. هرگز به آنان اجازه داده نمی‌شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. زنان شوهردار حق نداشتند هیچ‌ مردی را، حتی پدر یا برادرشان باشد، ببینند. در نقش‌هایی که در ایران باستان برجای مانده، هیچ صورت زنی دیده نمی‌شود و نامی از ایشان به نظر نمی‌رسد». 20
درباره حجاب زنان اشکانی نیز چنین می‌خوانیم:«لباس زنان اشکانی‌ پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین‌دار و یقه‌راست بوده‌ است. پیراهن دیگری داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند و قد این‌ یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمنا یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی‌کردند». 21 در زمان ساسانیان نیز همانند دوران‌ پیش از آن، زنان از چادر به عنوان پوشاک رو استفاده می‌کردند و در زیر آن پیراهنی می‌پوشیده‌اند. 22
دایرة المعارف لاروس درباره پوشش زنان یونان باستان می‌گوید: زنان یونانی در دوره‌های گذشته، صورت و اندامشان را تا روی‌ پا می‌پوشاندند. این پوشش که شفاف و بسیار زیبا بود، در جزایر کورس و امرجوس و دیگر جزایر ساخته می‌شد. زنان فنیقی نیز دارای پوششی قرمز بودند. سخن درباره حجاب، در لابلای کلمات‌ قدیمی‌ترین مؤلفین یونانی نیز به چشم می‌خورد؛حتی«بنیلوب» (همسر پادشاه«عولیس»، فرمانروای ایتاک)نیز با حجاب بوده است. زنان شهر«ثیب»دارای حجاب خاصی بوده‌اند، به این صورت‌ که حتی صورتشان را نیز با پارچه می‌پوشاندند. این پارچه دارای‌ دو منفذ بود که جلوی چشمان قرار می‌گرفت تا بتوانند ببینند. در «اسپارته»دختران تا موقع ازدواج آزاد بودند، ولی بعد از ازدواج‌ خود را از چشم مردان می‌پوشاندند. نقش‌هایی که بر جای مانده، حکایت می‌کند که زنان سر را می‌پوشانده‌اند، ولی صورت‌هایشان‌ باز بوده است و وقتی به بازار می‌رفتند، بر آنان واجب بوده است‌ که صورت‌هایشان را بپوشانند؛خواه باکره و خواه دارای همسر باشند. حجاب در بین زنان سیبری و ساکنان آسیای صغیر و زنان‌ شهر ماد(و فارس و عرب) نیز وجود داشته است. زنان رومانی از حجاب شدیدتری برخوردار بوده‌اند، به طوری که وقتی از خانه‌ خارج می‌شدند، با چادری بلند تمام بدن را تا روی پاها می‌پوشاندند و چیزی از برآمدگی‌های بدن مشخص نمی‌شد. 23 یکی از تاریخ‌ نویسان غربی نیز شواهد زیادی دال بر وجود حجاب در بین زنان‌ یونان و روم باستان آورده است. او درباره «الهه عفّت» که یکی از خدایان یونان باستان است، می‌گوید: «آرتیمس»، الهه عفّت است و عالی‌ترین نمونه(و الگو برای)دختران جوان به شمار می‌آید. دارای‌ بدنی نیرومند و ورزیده و چابک و به زیور عفّت و تقوا آراسته‌ است. 24

همچنین درباره مردن یکی از قبایلی که نهصد سال قبل از میلاد زندگی می‌کرده‌اند، چنین آمده است:«بالاتر از ارمیان و در کنار دریای‌ سیاه، «سکاها» بیابانگردی می‌کردند. آن‌ها مردم وحشی و درشت‌ اندام قبایل جنگی نیمه مغول و نیمه اروپایی بسیار نیرومندی بودند که در ارابه به سر می‌بردند و زنان خود را سخت در پرده نگاه‌ می‌داشتند». 25این مورخ در جای دیگر می‌نویسد:«زنان فقط در صورتی می‌توانستند خویشان و دوستان خود را ملاقات کنند و در جشن‌های مذهبی و تماشاخانه‌ها حضور یابند که کاملا در حجاب‌ باشند». از قول یکی از فلاسفه یونان باستان نیز درباره شدت پوشش‌ زن، چنین نقل می‌کند که: «نام یک زن پاک‌دامن را نیز چون شخص‌ او باید در خانه پنهان داشت». 26
در زمان آشوریان زنان شوهردار، زنان دربار آشوری و اساس زنان‌ بزرگ دربار، از همان بدو تولد پوشش داشتند. اهل حرمسرا و ندیمان نیز به هنگام همراهی بانوان خود، موظف به داشتن پوشش‌ بودند. همه زنان در صورت تأهل، در خیابان‌ها و در مجامع عام باید موهایشان را بپوشانند. بانوان دربار از هنگان تولد به داشتن حجاب‌ ملزم بودند و کنیزکان آن‌ها به هنگام همراهی بانوان باید حجاب را حفظ می‌کردند. اگر مردی کنیزش را به ازدواج خود درمی‌آورد، آن کنیز از زنان شوهردار محسوب می‌شد و باید حجاب را حفظ می‌کرد.
در کتیبه‌های قدیمی نیز مطلوبی درباره زنان بلند مرتبه بابلی وجود دارد که به نیمه اول هزاره قبل از میلاد مسیح برمی‌گردد. در این کتیبه‌ها، فرمان‌هایی وجود دارد که برای انتقام از بابلیان صادر شده است. زنان‌ بابلی ملزم به اجرای کارهای پست هستند و باید حجابشان را از سر بدارند و پاهایشان را برهنه کنند. نوع پوشش در آن زمان را می‌توان‌ بر دو نقش برجسته به دست آمده از بین النهرین، مشاهده کرد. این دو نقش برجسته، اکنون در موزه بریتانیای لندن موجود است.

یکی از این نقش‌ها، گروهی از زنان و دختران را در حال ترک شهر مصیبت‌زده «لاچیش» نشان می‌دهد. کتیبه دوم گروهی از زنان را مشخص می‌کند که باهم صحبت می‌کنند. این کتیبه‌ها از سال‌های‌ 186 تا 407 قبل از میلاد به دست آمده است. در نقش برجسته‌ها زنان، بالاپوش‌هایی بلند بر تن دارند و پوششی نرم و آزاد بر سر و پیشانی‌شان دیده می‌شود. در بالاپوش‌هایی که بر تن زنان گروه دوم‌ است، حاشیه‌ای به چشم می‌خورد که از استفاده نوعی دستمال گردن‌ حکایت می‌کند. 27
در طول دوره جمهوری اول روم، زنان پوششی بر سر نداشتند. تعداد بی‌شماری مجسمه و نیم‌تنه از زنان این دوره بر جای مانده‌ است. در دوران اگوستوس پادشاه روم و بین سال‌های 36 قبل از میلاد و 41 بعد از میلاد، پوشش دیگری بر لباس زنان افزوده شد. چندین قرن بعد در پوشش سر، استفاده از ردای بلند در میان بانوان‌ روم نمودی طبیعی پیدا کرد؛بنابراین در نیمه اول هزاره بعد از میلاد، حجاب سر و جامه بلند در میان زنان شمال آفریقا و سواحل شرقی‌ مدیترانه گسترش یافت.
در طول دوران حکومت رومیان، مردمان آفریقای شمالی که بربر بوده‌اند، لباسی از پوست حیوانات بر تن می‌کردند و یا این پوست‌ را بر روی شانه‌شان می‌انداختند. از نظر نویسندگان رومی، یکی از متداول‌ترین شیوه‌های پوشیدن لباس در آفریقای شمالی، برگرفته از لباس رومیان البته بدون کمربند است. شکل دیگر پوشش در این‌ ناحیه، قبل از اسلام که توسط نویسندگان یونان و روم توصیف شده‌ است، پارچه بزرگی است که به منزله ردایی تمام بدن را می‌پوشاند. این‌جامه را هم مردان و هم زنان به گونه‌ای متفاوت می‌پوشیدند. در مناطق شرقی امپراتوری روم نیز حجاب وجود داشته است. یکی از مهم‌ترین منابع این اطلاعات درباره شکل پوشش در این‌ ناحیه از پالمیرا واقع در سوریه کنونی به دست آمده است. تندیس‌ها و تندیسک‌های بی‌شماری که از این ناحیه به دست آمده است، تصویری از نوع پوشش زنان و مردان را نشان می‌دهد. آنچه از این‌ منابع به دست آمده است، نشان می‌دهد که زنان خود را می‌پوشاندند و بعضی از آنان حتی خود را به سختی در لفّاف می‌پیچیدند. 28

از هزاره اول بعد از میلاد مسیح، از حجاب زنان عرب نوشته‌هایی‌ بر جای مانده است که نشان می‌دهد زنان عرب در اماکن عمومی‌ و بین مردم خود را کاملا می‌پوشانده‌اند، به گونه‌ای که تنها یک‌ چشم آنان نمایان بوده است.
زنان عرب تبار که نه تنها سر، بلکه صورتشان را نیز می‌پوشاندند و مخموری برق یک چشم را بر نمایان کردن صورت ترجیح‌ می‌دادند. برای آن‌ها دیدن، برتر از دیده شدن بوده است. گواه‌ استفاده از حجاب در شبه جزیره عربستان را در برخی اشعار عربی قبل از اسلام در قرن ششم بعد از میلاد می‌توان یافت. در برخی از این اشعار، به این آرزو اشاره می‌کند که حجاب‌ از میان برداشته شود و زیبایی نهفته در پس آن عیان شود. در سال‌های پس از ظهور اسلام، زنان این شبه جزیره طبیعتا سر و صورت خود را به شکل‌های گوناگون در انظار عموم‌ می‌پوشاندند. یکی از رایج‌ترین انواع البسه در آن زمان، ردایی‌ بود که «جیل باب» نامیده می‌شد که این ردا تمام بدن به استثنای‌ یک چشم را می‌پوشاند. مراجع دیگری، مبیّن نوعی از پوشش‌ سر در آن دوره است که «ماندیل» نامیده می‌شده است، اما چگونگی آن برای ما واضح و آشکار نیست.
مردم عرب، چه آنها که بیابانگرد بودند و چه ساکنان شهرها، سنت قدیم خود را پس از اسلام نیز ادامه دادند و در همان شیوه‌ پوشش قدیم ثابت قدم ماندند. برای زنان شیوه پوشش، استفاده از ردایی بلند و فراخ در اماکن عمومی بود. این نوع پوشیدن لباس‌ در این منطقه به نظر می‌رسد که به هزاره دوم قبل از میلاد مسیح‌ مربوط می‌شد. 29
حالا باز هم بد نیست اگر سرکی میان‌ عکس‌های تاریخی خیلی قدیمی-همان تحریف نشده‌ها!- و عکس‌های امروزی بکشی. . . بعد خودت حدیث مفصّلش را بخوان.

_________________________________________
پی‌نوشت‌ها:
(1). عهد عتیق، انجمن پخش کتب مقدسه، لندن، 2991، تورات، سفر تثنیه:7/5 و 01؛سفر خروج: 41/02 و 71.
(2). همان، سفر لاویان:03/91
(3). همان، سفر پیدایش:56/42-46
(4). همان، 51/31-41
(5). عهد عتیق، کتاب اشعیاء:81/3-61
(6). تلمود، میشنا کتوبوت:6/7
(7). دورات، ویل؛تاریخ تمدن، ترجمه امیر حسین‌ آریانپور و دیگران؛تهران:انتشارات علمی و فرهنگی، 5631؛ج 21، ص 36
(8). ر. ک؛آقاحسین شیرازی، ابو القاسم؛پوشاک زنان‌ ایران از آغاز تا امروز؛انتشارات اوستا فراهانی، 3831؛ ص 78
(9). فرزندان استر؛مجموعه مقالات به کوشش هومن‌ سرشار، ترجمه مهرناز نصریه؛نشر کارنگ، 4831؛ ص 381
(10). عهد جدید؛انجمن نشر کتب مقدسه؛ نیویورک، 4991؛انجیل متی:13/5-72.
(11). رساله پطرس:6/3-1
(12). رساله اول پولس به تیموتائوس، 51/2-9
(13). رساله پولس به تیطس:7/2-3
(14). تاریخ تمدن، ج 3، ص 894
(15). رساله پولس به تیموتائوس:6/5
(16). ناس، 2831:ص 046
(17). فوگل، 0831:ص 872
(18). ضیاءپور، جلیل؛پوشاک باستانی ایرانیان از کهن‌ترین زمان تا پایان شاهنشاهی ساسانیان؛تهران؛ ص 45
(19). همان
(20). تاریخ تمدن، ج 1، ص 25512. پوشاک زنان‌ ایرانی، ص 491
(22). همان، ص 411
(23). وجدی، محمد فرید؛دائرهء المعارف القرون‌ العشرین؛بیروت، 1791 م؛ص 3291
(24). تاریخ تمدن، ج 1، ص 025
(25). همان، ص 644
(26). همان، ص 054
(27). ایست وود، ولگسانگ؛تاریخ حجاب، زن در روزنامه زن(مجموعه مقالات منتشر شده در روزنامه‌ زن، مترجم ونوس چرمچی؛چاپ اول، تهران: انتشارات قله؛8731، ج 1، ص 291
(28). همان، ص 691
(29). ترنر ویل کاکس، روت؛تاریخ لباس، مترجم‌ شیرین بزرگمهر؛چاپ دوم، تهران:انتشارات توس؛ 0831، ص 93؛تاریخ حجاب، ج 1، ص 991.

منبع :
زهرا رضائیان، از آن حجاب تا این حجاب چه شده؟، «مجله فرهنگ پویا» پاییز 1389 – شماره 18

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا