توکل به خدا و نقش آن در زندگی انسان
یکى از مظاهر ایمان و مکارم اخلاق، توکل بر خدا و اعتماد به پروردگار متعال است. توکل به عنوان یکی از صفات بارز مومن مورد تاکید ویژه آیات و روایات قرار گرفته است.
1. توکّل چیست؟
پیامبر گرامی اسلام (ص) تفـسیر توکّل را از جبرئیل سؤال کرد، جبرئیل گفـت:
معناى توکّل این است که انسان یقین کند به این که سود و زیان و بخشش و حرمان به دست مردم نیست و باید از آن ها نا امید بود و اگر بنده اى به این مرتبه از معرفت برسد که جز براى خدا کارى انجام ندهد و جز او به کسى امیدوار نباشد و از غیر او نهراسد و غیر از خدا چشم طمع به کسى نداشته باشد، این همان توکل بر خدا است. (بحارالانوار ج 68 ص 138)
شخصى به نام حسن بن جهم می گوید: خدمت امام رضا (ع) رسیدم و عرض کردم: جانم به فدایت، حدّ و مرز توکّل چیست؟ فرمود:
توکل آن است که با اتکاى به خدا از هیچ کس نترسى… (بحارالانوار ج68 ص134)
در روایت دیگرى علىّ بن سوید می گوید از امام کاظم (ع) تفسیر آیه «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» (سوره طلاق، آیه 3) را پرسیدم، فرمود:
توکل داراى مراتب گوناگون است. از جمله درجات توکل آن است که در تمام امورت بر خدا توکل کنى و از آن چه خدا نسبت به تو انجام داده راضى باشى و بدانى که خدا جز خیر و فضیلت براى تو نمی خواهد و نیز بدانى که در تمام این امور اختیار با اوست. پس با واگذار کردن امور به او بر خدا توکل داشته باش. (اصول کافى ج2 ص65)
2. اهمیت توکل از نظر قرآن:
قرآن مجید در موارد متعددى توکل بر خدا را از ویژگی هاى افراد با ایمان می داند و می فرماید:
«…وَ عَلىَ اللّهِ فَتَوَکَّلُوا انْ کُنْتُمْ مُؤْمِنین»؛ …بر خدا توکل کنید اگر ایمان دارید (سوره مائده، 23).
«…وَ عَلَى اللّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُون»؛ …افراد با ایمان باید تنها بر خدا توکل کنند (سوره آل عمران، 122).
«انَّمَا الْمُؤمِنُونَ الَّذینَ اذا ذُکِرَاللّهُ وَ جِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ اذا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ ایاتُهُ زادَتْهُمْ ایمانا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛ مؤمنان تنها کسانى هستند که هرگاه نام خدا برده شود دلهایشان بیمناک می گردد و هنگامی که آیات او بر آن ها خوانده می شود ایمانشان فزونى می گیرد و فقط بر پروردگارشان توکل دارند (سوره انفال، 2).
3. آثار توکّل در قرآن:
توکل آثاری در پى دارد که بر کلیّه شئون فردى و اجتماعى انسان تأثیر می گذارد:
الف) قدرت تصمیم گیرى:
«…فَاذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ انَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ»؛ …هنگامی که تصمیم گرفتى، قاطع باش و بر خدا توکل کن زیرا خداوند متوکلان را دوست می دارد (سوره آل عمران، 159).
«فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ انَّکَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبینِ»؛ پس بر خدا توکل کن که تو بر جایگاه حقّ آشکار قرار دارى (سوره نمل، 9).
یعنى با توجه به این جایگاه، بر خدا توکل کن و با عزمی راسخ و تصمیمی قاطع به کار خود ادامه بده.
ب) شجاعت:
«وَلاتُطِعِ الْکافـِرینَ والْمُنافِقینَ وَدَعْ أذاهُمْ و َتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ و َکَفى بِاللّهِ وَکیلا»؛ و از کافران و منافقان پیروى مکن و به آزار هاى آن ها بى اعتنا باش و بر خدا توکل کن و همین بس که خدا حامی و مدافـع تو باشد و با توکل به خداى متعال از هیچ کس نهراس (سوره احزاب، 48).
«…فَعَلَى اللّهِ تَوَکَّلْتُ فَاجْمِعُوا امْرَکُمْ و َشُرَکائَکُمْ ثُمَّ لایَکُنْ امْرُکُمْ عَلَیْکُمْ غُمَّة…»؛ …من تنها بر خدا توکل می کنم، شما هم به اتفاق بتان و خدایان باطل خود هر مکر و تدبیرى دارید همه را فراهم آورید و هیچ چیز از اسباب و وسایل بر شما مستور نماند… (سوره یونس، 71).
یعنى شما هر چه در بساط دارید به میدان بیاورید و من هم با توکّل بر خدا یک تنه به میدان شما و خدایان شما می آیم و از هیچ چیز باک ندارم.
ج) ترک گناه و عدم سلطه شیطان بر متوکّلان:
«انَّهُ لَیْسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَى الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلى رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ»؛ چرا که او [شیطان] بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می کنند تسلّطى ندارد (سوره نحل: 99).
«فَقالُوا عَلَى اللّهِ تَوَکَّلْنا رَبَّنا لاتَجْعَلْنا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظّالِمینَ»؛ گفتند: تنها بر خدا توکّل داریم. پروردگارا ما را تحت تأثیر گروه ستمگر قرار مده (سوره یونس، 85).
پس به هر اندازه که ایمان و توکّل داشته باشى از زیر سلطه شیطان بیرون خواهى بود و در نتیجه از آلودگى و انحراف مصون خواهى ماند.
د) تأثیر ناپذیرى از اقبال و ادبار مردم و عدم نگرانى از حوادث:
«…فَاعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ و َکَفى بِاللّهِ وَکیلا»؛ …به آن ها اعتنا مکن و از نقشه هاى آن ها وحشت نداشته باش و توکل بر خدا کن و کافى است که او یار و مدافع تو باشد (سوره نساء، 81).
«فَانْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِىَ اللّهُ لا إلهَ الا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ لْعَظیمِ»؛ اگر آن ها روى از حق بگردانند نگران مباش. بگو خداوند مرا کفایت می کند، هیچ معبودى جز او نیست، بر او توکل می کنم و او صاحب عرش بزرگ است و همه عالم در قبضه قدرت اوست و تمام قدرت ها در برابر قدرت او ناچیز است (سوره توبه، 129).
«…و َما تَوْفیقى الا بِاللّهِ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ و َالَیْهِ انیبُ»؛ …و توفیق من جز به خدا نیست، تنها بر او توکل دارم و تنها به سوى او بازمی گردم (سوره هود، 88).
«…وَ الَیْهِ یُرْجَعُ الامْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ و َتَوَکَّلْ عَلَیْهِ…»؛ …و همه کارها به او بازمی گردد، پس او را بپرست و بر او توکّل کن… (سوره هود، 123).
پس با توکل به خداوند (تنها از او توفیق خواستن و تنها او را مؤثر دانستن) نباید از اقبال و ادبار مردم متأثّر شد، که همه چیز در دست قدرت اوست.
4. آثار توکّل در روایات:
در روایات و احادیثى که از ائمه معصومین (ع) رسیده براى توکّل آثار خوبى برشمرده شده است که برخى از آن ها را یادآور می شویم:
الف) قوّت و شجاعت:
پیامبر اکرم (ص) فرمودند: کسى که دوست دارد قوى ترین مردم باشد باید بر خدا توکّل کند. (مستدرک الوسائل، ج11، ص217)
امام باقر (ع) فرمودند: کسى که بر خدا توکّل کند مغلوب نمی شود و کسى که به خدا پناهنده شود شکست نمی خورد. (بحارالانوار، ج68، ص151)
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: ریشه قوّت قلب، توکّل بر خداست. (غررالحکم، ص197)
ب) توکّل و همت عالى:
امام جواد (ع) فرمودند: اعتماد به خداى تعالى بهاى هر چیز گرانبها و نردبانى به سوى همه بلندی ها [مقامات عالیه] است. (بحارالانوار، ج75، ص364)
ج) توکّل و لزوم کار و فعالیت:
پیامبر اکرم (ص) گروهى را دید که براى کسب روزى به دنبال کشت و کار نمی روند، فرمود چه می کنید؟ گفتند ما متوکلین هستیم و بر خدا توکّل می کنیم. فرمود شما متوکّل نیستید بلکه متّکل یعنى سربار مردمید. (مستدرک الوسائل، ج11، ص217)
5. توکل به خدا خنثی کننده اثر فال بد:
اسلام بین فال خوب و فال بد فرق گذاشته، دستور داده مردم همواره فال نیک بزنند، و از تطیر یعنى فال بد زدن نهى کرده، چرا که از نظر اسلام اثرى که در تفال میبینیم مربوط به نفس صاحب آن است.
از رسول خدا (ص) نقل شده که فرمودند:” تفالوا بالخیر تجدوه- همواره فال نیک بزنید تا آن را بیابید”.
و خود رسول خدا بسیار تفال نیک می زدند، هم چنان که در داستان حدیبیه وقتى سهیل بن عمرو از طرف مشرکین مکه آمد، رسول خدا (ص) فرمود: حالا دیگر امر بر شما سهل و آسان شد.
و نیز در داستان نامه نوشتنش به خسرو پرویز آمده که وى را دعوت به اسلام کرد، و او نامه آن جناب را پاره کرد و در جواب نامه مشتى خاک براى آن حضرت فرستاد، حضرت همین عمل را به فال نیک گرفت و فرمود: به زودى مسلمانان خاک او را مالک می شوند.
همچنین در روایات آمده براى دفع شومی آن بی اعتنایى نموده و به خدا توکل کنید، و به دعا متوسل شوید. امام صادق (ع) فرمود: طیره و فال بد زدن را اگر سست بگیرى و به آن بی اعتنا باشى و چیزى نشمارى سست می شود، و اگر آن را محکم بگیرى محکم می گردد.
بحث دیگر در این مورد، امورى است که در نظر عامه مردم، شوم و نحس است، مانند شنیدن یک بار عطسه در هنگام تصمیم گرفتن بر کارى از کارها، در روایات از اهمیت دادن به این امور نیز نهى شده، و دستور دادهاند که در برخورد با آنها به خدا توکل کنید.[۱]
رسول گرامی اسلام (ص) فرمود: فال بدزدن شرک است و هیچ یک از ما نیست جز این که به آن مبتلا است اما خدا به وسیله توکل شومی آن را از بین می برد. (بحارالانوار ج55 ص322)
باورها و مقدسات و مقیدات در افراد با سطح درک و اگاهیهای متفاوت ، عمدتا براساس تاثیر و کاربرد انها در رفع گرفتاریهای دنیوی با اشکال مختلف ریشه دارند. در جهان نیروهای خیر و شر نامرئی وجود دارند که در زندگی افراد تاثیر گذارند و شاید تاثیر یک بت در زندگی برخی از خداپرستی بیشتر باشد و بالعکس. من در تجربه شخصی در بسیاری کارها یا برای ایمن ماندن از افات که توکل و توسل بر خدا جسته و ایات مربوطه را خواندم، با شکست مواجه شده بطوریکه جرات نمیکنم در شروع کارها نام خدا را بیاورم. انقلاب را هم با توکل و اعتماد بر خدا پیش بردیم که به چنین روز نکبتبار و بیزار کننده از مقدسات رسیده ایم که تمام تلاش و دغدغه حکومت فقط حجاب است و لاغیر که ربطی به حکومت ندارد.