دانلود سخنرانی آیت الله وحید خراسانی پیرامون در عظمت مصیبت واقعه عاشورا
مدت زمان: 00:44:14
دانلود نسخه تصویری سخنرانی آیت الله وحید خراسانی پیرامون در عظمت مصیبت واقعه عاشورا
دانلود نسخه صوتی سخنرانی آیت الله وحید خراسانی پیرامون در عظمت مصیبت واقعه عاشورا
23 December 2008
۲۴ ذو الحجّة ۱۴۲۹
۳ دى ۱۳۸۷
چون پیش آمد محرم است، در این آیه باید تأمل و دقت عمیق شود
فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة
لیتفقهوا فی الدین
لیتفقهوا ماده اش فقه است و
هیئتش تفعل است، لیتفقهوا فی الدین
در خود ماده بحث مهمی است و در هیئت بحث آخری
در عظمت مصیبت واقعه عاشورا
چون پیش آمد محرم است، در این آیه باید تأمل و دقت عمیق شود
فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة
لیتفقهوا فی الدین
لیتفقهوا ماده اش فقه است و
هیئتش تفعل است، لیتفقهوا فی الدین
در خود ماده بحث مهمی است و در هیئت بحث آخری
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین سیما بقیة الله فی الارضین و اللعن علی اعدائهم الی یوم الدین
بحث در شروط بود. چون این بحث تمام نمیشود،و
این بحث مهمی است، می ماند برای بعد.
چون پیش آمد محرم است، در این آیه باید تأمل و دقت عمیق شود
فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة
لیتفقهوا فی الدین
لیتفقهوا ماده اش فقه است و
هیئتش تفعل است، لیتفقهوا فی الدین
در خود ماده بحث مهمی است و در هیئت بحث آخری
خلاصهی کلام این است که
باید فقه دین و فهم دین هضم بشود در عقل بشر
اول باید دانست دین چیست
تا دین شناخته نشود، فقه دین شناخته نمیشود
إن الدین عند الله الإسلام
دینی که محصول تمام بعثت انبیاء است
فقه این دین و فهم این دین در چه حد از اهمیت است؟
علت مبقیهی این دین فقط قیام سید الشهداء است
فهمیدن این مطلب عظیم که
تمام حصیل بعثت انبیاء و نزول همهی کتب به این قیام بستگی دارد
آیا در چه حد از اهمیت است؟!
امروزه شبهاتی القاء میشود و
باید عموم شما مجهز باشید برای دو جهت
یک جهت نفی و یک جهت اثبات.
ممکن است که در اثر تراکم جهل، مطلب به اینجا برسد که
بعضی تصور کنند که
این عزاداریها، این شور و این غوغا، افراط در مطلب است و
موجب وهن است.
باید فهمید کسانی که
تعظیم این روز و تکریم این قیام را، در این حد موجب وهن می دانند
چه کسانی هستند؟ از دو قسم خارج نیستند
یک قسم وابستههای به اسلام
یک قسم هم منحرفین از اسلام
اما آنهایی که وابسته به اسلام هستند و توهم می کنند که
این غوغا و این شور و این نوا، برای این روز یعنی چه
این عده مردم در گردابی گرفتار هستند که
اگر تمام علمائشان جمع بشوند
قدرت جواب دادن از مطلبی را که خواهم گفت، ندارند
همانها که به عاشورا خورده میگیرند،و
به شعائر این مذهب به نظر وهن مینگرند
اینها کسانی هستند که اعتقادشان این است که
هر شب جمعه، خدا از آسمان میآید به زمین، و
از اول غروب تا طلوع آفتاب خدا در زمین است و
وقتی آفتاب طلوع کرد، بار سفرش را میبندد و برمیگردد به آسمان.
یک همچو ملت موهومی و همچو مذهب موهومی آیا عرضهی این را دارد که
به عاشورا و شعائر تشیع به نظر وهن بنگرد؟!
در این قدر از فقدان درک و در این حد از تنزل شعور اند که
درک نمی کنند که اگر شب جمعه خدا در زمین است،
پس آسمان چگونه بیخدا میماند؟ و
در عرض هفته که خدا برمیگردد به آسمان،
پس زمین بیخدا چه میکند؟!
گذشته از آن دقائق فلسفی قدر این مذهب را بدانید!
این مطلبی را که گفتم، مبنای مذهب کسانی است که
امروز با تشیع در افتادند و ادعا میکنند علمدار توحید هستند!
اینان غرق در وادی وهم و ضلال اند
چنین مردمی، چه حق دارند که در عاشورا نظر بدهند؟!
دستهی دوم کسانی هستند که خارج از اسلام اند
آنها هم از پاپ گرفته، تا تمام پیروانش،
اگر قدرت دارند از گرداب وهم عشای ربانی دربیایند!
وهم و عدم ادراک حقیقت در این حداست
این کلمه که میگویم، با صدها میلیون مسیحی است و
به ضمیمه رأسشان که پاپ است!
اگر هم قدرتی هست دم بزنند!
آن وهم این است که
اینها در مراسم عشای ربانی، خمیری درست میکنند و
از آن خمیر نانی میپزند و آن نان را میخورند
عقیده پاپ، با تمام پیروانش این است که
عیسای مسیح، همان عیسایی که کلمه بود، و
همان عیسایی که به نص انجیل، کلمه نزد خدا بود،
همان عیسی، در این آرد خمیر میشود
بعد که خمیر شد، پیروان مسیح این خدا را میخورند و
گوشتشان و خونشان با خدا آمیخته میشود
این هم اوهام آنها است
کمال پستی و نهایت دنائت این است که
در این مملکت، شعائر حسینی را سست کنیم، تا
یک همچو ملتهای مستغرق در اوهام، به نظر خفت به این شعائر نگاه نکنند
مصیبت این است
این اندازه جهل بر مردم سیطره کند،و تصور کنند که
این عزاداریها زیاد است و باید خراطی بشود؟!
این است که فقه دین و فهم دین لازم است.
همهی این مصائب در اثر جهل است!
تمام این غوغا در این مملکت، با همهی این دستهها، و با همهی این هیئتها
همه در مقابل عظمت مصیبت ناچیز است!
نه خود او شناخته شد و نه کار او شناخته شد
محمد بن علی قمی آن کسی که
علامه حسن بن یوسف بن مطهر، دو سند شیخ صدوق را به وجود او تصحیح میکند
یعنی شیخ شیخ صدوق
چنین مردی از علی بن ابراهیم قمی، که ثقهی ثبت است
او از ابراهیم بن هاشم که
عدل و ثقهی شیخ القمیین فی عصره است
او از ریان بن شبیت که موثق به توثیق نجاشی است
سند چنین سندی است[از جهت قوّت]
این ریان که ثقه به توثیق نجاشی است، گفت:
روز اول محرم رفتم نزد علی بن موسی الرضا
خوب دقت کنید و بفهمید عاشورا چیست! و
واقعه چه واقعهای است!
او کیست که چنین حرف میزند، آن هم با چنین سندی؟
آن کسی که این حرف را میزند[علی بن موسی الرضا] کسی است که
بنابر روایتی و به سند صحیح – سندی که
شیخ انصاری بر طبق آن سند فتوا میدهد-
زیارت قبرش برابر است با هزار حج بیت الله!
همچو کسی متکلم در این باب است!
فرمود: یا ابن شبیب أصائم أنت
آیا امروز روزه داری؟گفتم نه
روز اول محرم است.از اینجا فکر کنید!فقه در دین این است که
به آن لطائف و به آن دقائق، توجه کنید تا به عمق مطلب برسید.
روز اول محرم این غوغا است!
بعد که آن حضرت استفهام کرد و من جواب دادم، فرمود:
امروز آن روزی است که زکریا از خدا خواست، و
خدا یحیی را به او داد .
برکت روز اول دههی عزای او این است.
حدیث مفصل است، ما قسمتی را قریب به مضمون میگوییم.
بعد آن حضرت شرح دعای زکریا را فرمود و اجابت این دعا را.
آن وقت فرمود: هر کسی که این روز را روزه بگیرد
دعای او مثل دعای زکریا مستجاب میشود.
این فاتحهی مطلب است!
بعد جملهای فرمود که
گفتنش برای من مشکل است، چه برسد به فهمیدنش!
فرمود: «یاابن شبیب! إن کنت باکیا لشیء فابک للحسین
لشیء! کجاست فقیه؟
إن کنت باکیا لشیء
آیا مفهومی اعم از شیء هست؟!
یعنی مصیبت تمام انبیاء همه در این مفهوم مندرج است.و
مصیبت تمام اوصیاء همه در مفهوم شیء مندرج است. و
مصیبت تمام اولیاء و مصیبت تمام شهدا، همه در مفهوم شیء مندرج است.
«إن کنت باکیا لشیء فابک للحسین»!
او که بود و چه کرد؟! و آن واقعه چه واقعهای بود؟
دیگر همه اهل فضل هستید. بروید، فکر کنید!
اگر روز ابراهیم به نظرت آمد لا یوم کیوم الحسین
اگر روز موسی پیش چشمت آمد لا یوم کیوم الحسین
اگر روز عیسی در نظرت آمد لا یوم کیوم الحسین
یک جملهی دیگر کافی است
فرمود: «أبی»؛ پدرم از جدم روایت کرد که
لما قتل جدی [الحسین] أمطرت السماء دما و ترابا أحمر
پدرم از جدم به من خبر داد که
وقتی او کشته شد، آسمان خون بارید
واقعه چه واقعهای است و قضیه چه بود؟
ثعلبی نوشت… خوب دقت کنید!
نه تنها ثعلبی، بلکه سیوطی و
نه تنها سیوطی، بلکه مورخین عامه و
محدثین و مفسرین آنها
هم از رجال تفسیر و هم از رجال حدیث
تمام اینها این قضیه را نوشتهاند که
وقتی او کشته شد، شش ماه تمام افق سرخ بود
اینها را برای سنیها میگویم تا در روز عاشورا وظیفهشان را بدانند! و اما
شیعیان داستان[وظیفه] دیگری دارند.
ابن جوزی، در تحلیل این مطلب، بیانش این است که
وقتی غضب غلبه میکند، صورت سرخ میشود و
چون ذات قدوس رب الارباب از جسم منزه است
ظهور غضبش در قضیهی شهادت حسین بن علی، این حمرهی در آفاق بود
این کلام از بزرگ فحل سنی است!
قضیه این جور مسلم بود که نوبت رسید به توجیه علمی آن.
این از نظر عامه.
اما از نظر خاصه؛ از نظر شیعه وظیفه چیست؟
باز بیان امام هشتم لازم است
من میگویم و شما بعد فکر کنید.
آنها که میگویند:سینه نزنید، زنجیر نزنید که ضرر دارد!
این شبهات را یک عده عوام در مغز مردم القاءمیکنند
باید شما با کمال قدرت، مجهز به فقه این دین باشید!
اگراز شیخ طوسی، تا شیخ انصاری تمام جمع بشوند
ارزش یک نفس امام هشتم را ندارند
گذشته از این، از سلمان بگیر، بیا تا به بعد
تمام باید فدا بشوند تا یک نفس او باقی بماند
همچو کسی فرمود: «إن یوم الحسین أقرح جفوننا و
أسبل دموعنا
امام هشتم، گریهاش در اختیارش است!اما
بیان علی بن موسی این است: «إن یوم الحسین أقرح جفوننا
چقدر باید گریه کرده باشد که
پای مژههایش، همه مجروح شده باشد
این جراحت چشم امام هشتم است
او میداند که چه واقعهای رخ داد و
او میداند که چه خبر شد
اگر بخواهید بفهمید قضیه چیست
باید از قرآن شروع کنید
خوب این آیات را دقت کنید
اول عرش را بشناسید. عرش چیست؟
فتعالی الله الملک الحق
لا إله إلا هو رب العرش الکریم
وقت نیست که ما اینها را شرح بدهیم و
فقط اشاره ای برای شما بس است.
خوب دقت کنید که در چه جاهایی کلمهی عرش آمده است
الله لا إله إلا هو رب العرش العظیم
در آن آیه عرش کریم؛ و در این آیه عرش عظیم.
و هو الغفور الودود
ذو العرش المجید.
دراینجا عرش مجید.
نسبت به امر خودش فرمود
ثم استوی علی العرش یدبر الأمر
تدبیر امر را وقتی بیان میکند، ثم استوی علی العرش یدبر الأمر
و تری الملائکة حافین من حول العرش
به پیغمبرش، وقت بیان مقام توکل او از ناحیهی اش میفرماید
علیه توکلت و هو رب العرش العظیم
به مرحلهی تسبیح که میرسد، می فرماید
فسبحان الله رب العرش عما یصفون
الذین یحملون العرش و من حوله یسبحون بحمد ربهم
إنه لقول رسول کریم
ذی قوة عند ذی العرش مکین
همچو عرشی، با این عظمت، وقتی حبیبش را به ملأ اعلی برد
در آن سیری که در عظمت آن سیر فرمود
سبحان الذی أسری بعبده لیلا
او را برد تا آنجا که فأوحی إلی عبده ما أوحی
فرمود: وقتی به عرش نظر کردم
دیدم بر قائمهی عرش نوشته شده است
ان الحسین مصباح هدی و سفینة نجاة
کسی که عظمتش به اینجا رسید که
آن عرشی را که آن چنان وصف کرده بود
آن عرش را به نام او مزین کرد
حالا می شود فهمید چرا گفت
إن یوم الحسین أقرح جفوننا
این عزاداریها ناچیز است
سال به سال باید این مملکت عوض بشود
باید [مراسم] عاشورا، هر سال از نظر کم، و از نظر کیف، بیشتربشود!
مردم!باید بدانید که این مراسم هر روزه است
ملائکهی حفظه سیر میکنند از زمین به آسمان و
وقتی میخواهند بروند به ملأ اعلی، برنامه شان این است که
همه میروند به زیارت سید الشهداء
بهتآور است این حرفها
روایت این است: وقتی وارد حائر[محدوده قتلگاه امام حسین] میشوند
تا صبح، ملائکهای که در حرم هستند، با آن ملائکه صحبت نمیکنند
مصافحه میکنند اما صحبت نمی کنند
چرا؟ چون تا صبح گریه میکنند.
طلوع آفتاب که میشود با ملائکه حفظه حرف میزنند و بعد میروند.
عظمت مصیبت این است
بعد که میروند به ملأ اعلی
فاطمهی زهرا صدیقهی کبری، که
با هزار پیغمبر و با هزار وصی و با هزار شهید و با هزار هزار از کروبین است
روبرو میشود با آن ملائکه ای که زوار قبر حسین هستند
روایت این است:
وقتی به اینها برمیخورد، شهقه میزند، صیحه میزند
تمام ملائکهی آسمان، همه دست از تسبیح و تهلیل برمیدارند، در اثر شهقهی فاطمهی زهرا!
این مشکل حل نمیشود، تا خبر به پیغمبر میدهند
رسول خدا میآید او را تسلیت میدهد … صبر کن
چرا؟ چون وقتی اینها برمیگردند، نگاه میکند و منظره را میبیند!
من یک کلمه بگویم تا همه بفهمند مصیبت چقدر است؛
إن یوم الحسین أقرح جفوننا
یا ابن شبیب … إن الحسین ذبح کما یذبح الکبش
«ذبح…»! دیگر ترجمه نمیشود کرد
اما مصیبت این است:آن را می خواهی ذبح کنی آب بده ،اما او با لب تشنه کشته شد.
حتی یحول العطش بینه و بین السماء کالدخان