اصول گفتار و عقاید صوفیه از کجا نشأت میگرد؟
اصول گفتار و ریشة عقاید این جمعیت را می توان در چهار چیز خلاصه کرد:
۱ ـ تعلیماتی که از مؤسسین این مسلک، هندوها یاشامیها یا غیر آنها دست به دست به آنها رسیده است.
۲ ـ قسمتی از مطالب و معارف یونان قدیم که پس از ترجمة کتب آنها به زیان عربی و نشر آن در میان مسلمین به آن ممزوج شده است، از «سر جان ملکم انگلیسی» نقل شده که در کتاب تاریخ خود می نویسد: «اعاظم این سلسله»؛ «صوفیه» با اقوال ارسطو و افلاطون آشنایی تمام دارند، و در کتب معروفة ایشان نقل قول افلاطون بسیار است ـ تا آنجا که می گوید اگر شرح حال و آراء فیثاغورث به فارسی ترجمه شود به عینه شرح حال و عقاید یکی از اولیاء صوفیه به خرج خواهد رفت، افسانة دخول وی در اسرار الوهیت و استغراق وی در افکار و خوارق عادت و میل کلی خاطر او به موسیقی و وضع آموختنش مریدان را و تحمل مشاقی که کرد و نوعی که فوتش اتفاق افتاد، همه، بدون کم و بیش، شرح حال یکی از اعاظم متصوفه است … ».
۳ ـ یک رشته ذوقیات و شعریات که به مرور زمان از طرف صاحبان ذوق شعری و عرفانی ابداع و با دو قسمت سابق آمیخته شده است و به همین جهت است که بسیاری اوقات، مدرک پاره ای از سخنان ایشان فقط یک مطلب شعری (به اصطلاح اهل منطق) و یا یک بیت شعر است!
۴ ـ قسمتی از معارف و حقائق اسلامی که تا حدی با اصول سه گانه سابقة نزدیک و یا قابل نزدیک کردن و تأویل کردن بوده است.
جلوه حق، حضرت آیت الله مکارم شیرازی