از جانبی قرآن مجید کتابی است همگانی و همیشگی و همه را مورد خطاب قرار داده بمقاصد خود ارشاد و هدایت میکند و نیز با همه بمقام تحدی و احتجاج میآید و خود را نور و روشن کننده و بیان کننده همه چیز معرفی میکند و البته چنین چیزی در روشن شدن خود نباید نیازمند دیگران باشد.
و نیز در مقام احتجاج باینکه کلام بشر نیست میگوید (1) قرآن کلام یکنواختی است که هیچگونه اختلافی در آن نیست و هر گونه اختلافی که بنظر میرسد بواسطه تدبر در خود قرآن حل میشود و اگر کلام خدا نبود این طور نبود.و اگر چنین کلامی در روشن شدن مقاصد خود حاجت بچیزی دیگر یا کسی دیگر داشت این حجت تمام نبود.
زیرا اگر مخالفی مورد اختلافی پیدا کند که از راه دلالت لفظی خود قرآن حل نشود از هر راه دیگری غیر لفظ حل شود مانند اینکه ارجاع به پیغمبر اکرم (ص) شود و وی بدون شاهدی از لفظ قرآن بفرماید مراد آیه چنین و چنان است البته مخالفی که معتقد بعصمت و صدق آنحضرت نیست اقناع نخواهد شد و بعبارت دیگر بیان و رفع اختلاف پیغمبر اکرم (ص) مثلا بدون شاهد لفظی از قرآن تنها بدرد کسی میخورد که بنبوت و عصمت آنحضرت ایمان داشته باشد و روی سخن و طرف احتجاج در آیه «افلا یتدبرون القرآن و لو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» با مخالفین دعوت و کسانی است که ایمان بنبوت و عصمت آنحضرت ندارند.و قول خود آنحضرت بی شاهد قرآنی مسلم آنان نمی باشد.
و از طرف دیگر خود قرآن ببیان و تفسیر پیغمبر اکرم (ص) و پیغمبر اکرم ببیان و تفسیر اهل بیت خود حجیت میدهد.
نتیجه این دو مقدمه اینست که در قرآن مجید برخی از آیات با برخی دیگر تفسیر شود و موقعیت پیغمبر اکرم (ص) و اهل بیت او در برابر قرآن موقعیت معلمین معصومی باشد که در تعلیم خود هرگز خطا نکنند و قهرا تفسیری که آنان کنند با تفسیری که واقعا از انضمام آیات بهمدیگربدست میآید مخالف نخواهد بود.
پی نوشت:
1- سوره نساء آیه 82.
منبع : قرآن در اسلام , طباطبائی ، سید محمد حسین