روزه گرفتن در روز عرفه (مفاتیح الجنان)
اعمال ماه ذی الحجه؛ روز نهم- از دیگر اعمال روز عرفه است: شیخ کفعمی در مصباح فرموده مستحب است روزه روز عرفه براى کسى که ضعف پیدا نکند از دعا خواندن و مستحب است غسل پیش از زوال و زیارت امام حسین علیه السلام در روز و شب عرفه
روزه گرفتن در روز عرفه (بلدالامین)
شهر ذی الحجه؛ یَوْمُ عَرَفَهَ یَوْمُ التَّاسِعِ مِنْهُ یُسْتَحَبُّ صَوْمُهُ لِمَنْ لَا یَضْعُفُ عَنِ الدُّعَاءِ وَ الِاغْتِسَالِ قَبْلَ الزَّوَالِ
ماه ذی الحجه؛ روز عرفه، روز نهم ماه می باشد که روزه گرفتن در آن مستحب است برای کسی که از دعا خواندن ضعف پیدا نکند و مستحب است غسل قبل از زوال
روزه گرفتن در روز عرفه (زاد المعاد)
اعمال ماه ذی الحجه؛ احادیث در باب روزۀ روز عرفه مختلف است و اکثر علما جمع میان احادیث به این روش کردهاند که اگر اشتباهى در ماه نباشد و او را از دعا کردن ضعیف نگرداند سنّت است و الاّ مکروه است، یعنى ثوابش کمتر است و در روایت واقع شده است که روزۀ روز عرفه برابر است با روزۀ یک سال و اگر اشتباه در ماه باشد یا روزهدار از دعا ضعیف شود روزه نگرفتن بهتر است.
روزه گرفتن در روز عرفه (اقبال الاعمال)
الجزء الأول؛ هذا مبدأ ذکر الأعمال الأشهر الثلاثه أعنی شوال و ذی قعده و ذی حجه من کتاب الإقبال، الباب الثالث فیما یختص بفوائد من شهر ذی الحجه و موائد للسالکین صوب المحجه، فصل فیما نذکره من فضل یوم عرفه على سبیل الجمله
جلد اول، شروع ذکرهای اعمال ماه های سه گانه، یعنی شوال، ذی القعده و ذی الحجه از کتاب اقبال الاعمال، باب سوم، فوائد ماه ذی الحجه، در ادامه فصل شانزدهم، فضیلت روزه روز عرفه:
رَوَیْتُ بِإِسْنَادِی إِلَى أَبِی جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَیْهِ فِیمَا رَوَاهُ فِی کِتَابِ مَنْ لَا یَحْضُرُهُ الْفَقِیهُ وَ قَدْ ذَکَرَ فِی خُطْبَهِ الْکِتَابِ کُلَّمَا تَضَمَّنَهُ فَإِنَّهُ نَقَلَهُ مِنَ الْأُصُولِ الصَّحِیحَهِ الْمُعْتَمَدِ عَلَیْهَا عَنِ الْأَئِمَّهِ ع: فَقَالَ
«ابو جعفر ابن بابویه» در کتاب «من لا یحضره الفقیه» -کتابى که در مقدمه آن فرموده است تمام احادیث آن را به واسطهى «اصول» و کتابهاى مورد اعتماد، از ائمه -علیهم السّلام-نقل کرده-آورده است:
وَ فِی تِسْعٍ مِنْ ذِی الْحِجَّهِ أُنْزِلَتْ تَوْبَهُ دَاوُدَ ع فَمَنْ صَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ کَانَ کَفَّارَهَ تِسْعِینَ سَنَهً
«در نهم ذى حجه، [پذیرش]توبهى حضرت داوود-علیه السّلام-نازل شد. ازاینرو، هرکس این روز را روزه بدارد، براى او کفارهى نود سال [گناه]خواهد بود.»[1]
أقول و الأخبار فی فضل صومه متظافره و إنما نذکر بعض ما روی فی خلاف ذلک و ما یحضرنا فی [من] تأویلات حاضره
روایات دربارهى استحباب روزه داشتن روز عرفه، فراوان و آشکار است. از این رو، ما از ذکر آنها خوددارى کرده و احادیث مخالف این معنا و توجیهها و تأویلهایى را که در ذهن ما میآید، یادآور میشویم:
فَرُوِّینَا بِعِدَّهِ أَسَانِیدَ إِلَى مَوْلَانَا الصَّادِقِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ قَالَ
با چندین سند نقل شده است: «مولى امام صادق-صلوات اللّه علیه-فرمود:
أَوْصَى رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى عَلِیٍّ ع وَحْدَهُ وَ أَوْصَى عَلِیٌّ ع إِلَى الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ جَمِیعاً ع وَ کَانَ الْحَسَنُ أَمَامَهُ
رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-به على وصیت نمود و على-علیه السّلام-به امام حسن و امام حسین -علیهما السّلام-وصیت کرد، در حالى که امام حسن-علیه السّلام-امام امام حسین-علیه السّلام- بود.
فَدَخَلَ رَجُلٌ عَلَى الْحَسَنِ وَ هُوَ یَتَغَدَّى وَ الْحُسَیْنُ ع صَائِمٌ ثُمَّ جَاءَ بَعْدَ مَا قُبِضَ الْحَسَنُ ع
در یک روز عرفه، مردى به خدمت امام حسن-علیه السّلام-رسید و دید که مشغول خوردن غذا است در حالى که امام حسین-علیه السّلام-روزهدار بود،
فَدَخَلَ عَلَى الْحُسَیْنِ ع یَوْمَ عَرَفَهَ وَ هُوَ یَتَغَدَّى وَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع صَائِمٌ
همان شخص بعد از رحلت امام حسن-علیه السّلام-در عرفهى دیگرى به خدمت امام حسین-علیه السّلام-وارد شد و دید که مشغول خوردن غذا است، در حالى که حضرت على بن حسین -علیهما السّلام-روزهدار بود.
فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ إِنِّی دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ یَتَغَدَّى وَ أَنْتَ صَائِمٌ ثُمَّ دَخَلْتُ عَلَیْکَ وَ أَنْتَ مُفْطِرٌ
ازاینرو، به امام حسین-علیه السّلام-عرض کرد: من به خدمت امام حسن-علیه السّلام-رسیدم و دیدم آن حضرت مشغول خوردن غذا است و شما روزه دارید و اکنون به خدمت شما رسیدم و میبینم که روزهدار نیستید [علت این امر چیست؟]
فَقَالَ إِنَّ الْحَسَنَ ع کَانَ إِمَاماً فَأَفْطَرَ لِئَلَّا یُتَّخَذَ صَوْمُهُ سُنَّهً وَ یَتَأَسَّى بِهِ النَّاسُ فَلَمَّا أَنْ قُبِضَ کُنْتُ أَنَا الْإِمَامَ فَأَرَدْتُ أَنْ لَا یُتَّخَذَ صَوْمِی سُنَّهً فَیَتَأَسَّى النَّاسُ بِی
ایشان فرمود: امام حسن-علیه السّلام-امام وقت بود. ازاینرو، روزه نگرفت تا مبادا مردم روزه داشتن او را به عنوان سنت تلقى نموده و از آن حضرت پیروى کنند و وقتى ایشان رحلت نمود، من امام وقت هستم. از اینرو، من نیز روزه نگرفتم تا مبادا مردم روزهدارى مرا به عنوان سنت تلقى نموده و از من الگو بگیرند.»[2]
أقول و لعل سبب کراهیه صوم یوم عرفه إذا کان الذی یصومه یضعفه عن استیفاء الدعاء أو یکون هلاله مشکوکا فیه فتخاف أن یکون یوم عرفه عید الأضحى
شاید کراهت روزهى روز عرفه زمانى باشد که اگر انسان آن روز را روزه بگیرد، نتواند بهطور کامل دعا بخواند، یا در صورتى مکروه است که هلال آن مشکوک باشد، زیرا در این صورت احتمال دارد که روز عرفه، روز عید قربان باشد [که روزه داشتن آن حرام است].
وَ قَدْ رُوِّینَا ذَلِکَ بِعِدَّهِ طُرُقٍ إِلَى أَبِی جَعْفَرِ بْنِ بَابَوَیْهِ مِنْ کِتَابِ مَنْ لَا یَحْضُرُهُ الْفَقِیهُ وَ إِلَى ابْنِ فَضَّالٍ مِنْ کِتَابِ الصِّیَامِ عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِیرٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ
با چندین سند در کتاب «من لا یحضره الفقیه» نوشتهى «ابو جعفر ابن بابویه» و نیز «کتاب الصیام» نوشتهى «ابن فضال» در حدیثى به نقل از «حنان بن سدیر» به نقل از پدرش آمده است که میگوید: از امام صادق-علیه السّلام-
سَأَلْتُهُ عَنْ صَوْمِ عَرَفَهَ فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنَّهُمْ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ یَعْدِلُ صِیَامَ سَنَهٍ قَالَ کَانَ أَبِی ع لَا یَصُومُهُ
دربارهى روزهى روز عرفه پرسیدم و عرض کردم: فدایت گردم! مردم گمان میکنند که روزهى این روز با روزهى یک سال برابرى میکند [آیا چنین است؟]فرمود: پدر بزرگوارم این روز را روزه نمیگرفت.
قُلْتُ وَ لِمَ ذَاکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ یَوْمُ عَرَفَهَ یَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَهٍ فما تخوف [فَأَتَخَوَّفُ] أَنْ یُضْعِفَنِی عَنِ الدُّعَاءِ
عرض کردم: چرا؟ فرمود: روز عرفه، روز دعا و درخواست از خدا است. ازاینرو، بیم آن را دارم که اگر روز عرفه را روزه بگیرم، توان دعا را نداشته باشم
وَ أَکْرَهُ أَنْ أَصُومَهُ أَتَخَوَّفُ أَنْ یَکُونَ یَوْمُ عَرَفَهَ یَوْمَ أَضْحًى وَ لَیْسَ بِیَوْمِ صَوْمٍ
و نیز بیم آن را دارم که روز عرفه، روز عید قربان باشد در حالى که در روز عید، روزه گرفتن جایز نیست.[3]
أقول فإن کان هلال الشهر من ذی الحجه محققا و الذی یرید صوم عرفه لا یضعفه الصوم عن شیء من عمل ذلک الیوم فالظاهر أن الصوم له أفضل
بنابراین، اگر هلال ذى حجه به صورت یقینى مشخص باشد و روزهى روز عرفه موجب نشود که انسان در اعمال آن روز دچار ضعف شود، ظاهر این است که روزهى آن بهتر است.
رُوِّینَا ذَلِکَ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِی الْحَسَنِ ع قَالَ
به همین دلیل، در حدیثى از امام کاظم-علیه السّلام-آمده است:
صَوْمُ یَوْمِ عَرَفَهَ یَعْدِلُ صَوْمَ السَّنَهِ وَ قَالَ لَمْ یَصُمْهُ الْحَسَنُ وَ صَامَهُ الْحُسَیْنُ
«روزهى روز عرفه با روزهى یک سال برابرى میکند.» و نیز فرمود: «امام حسن و امام حسین -علیهما السّلام-روز عرفه را روزه نگرفتند.»[4]
أقول و من أبلغ ما رویت فی ترک صومه
یکى دیگر از احادیث در رابطه با ترک روزهى این روز،
بِإِسْنَادِی إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ بِإِسْنَادِهِ إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ بَشِیرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع یَقُولُ
حدیثى است که «محمد بن یعقوب کلینى» به سند خود از «محمد بن بشیر» نقل کرده است که میگوید: از امام باقر-علیه السّلام-شنیدم که میفرمود:
إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ یَصُمْ یَوْمَ عَرَفَهَ مُنْذُ نَزَلَ صِیَامُ شَهْرِ رَمَضَانَ
«زمانى که روزهى ماه رمضان نازل شد، رسول خدا -صلّى اللّه علیه و آله و سلّم-روز عرفه را روزه نگرفت.»[5]
وَ مِنْ ذَلِکَ بِإِسْنَادِی إِلَى مُحَمَّدِ بْنِ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیِّ أَیْضاً بِإِسْنَادِهِ فِی کِتَابِ الْکَافِی إِلَى زُرَارَهَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ وَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالا
همچنین «محمد بن یعقوب کلینى» در کتاب «کافى» به سند خود از «زراره» نقل کرده است که امام باقر و امام صادق-علیهما السّلام-فرمودند:
لَا تَصُومَنَّ یَوْمَ عَاشُورَاءَ وَ لَا عَرَفَهَ بِمَکَّهَ وَ لَا بِالْمَدِینَهِ وَ لَا فِی وَطَنِکَ وَ لَا فِی مِصْرٍ مِنَ الْأَمْصَارِ
«هرگز روز عاشورا و روز عرفه را روزه مگیر، خواه در «مکه» باشى و یا در «مدینه» و یا در وطن خود و یا در مکان دیگر.»[6]
أقول لعل قد کانا ع یعرفان من زراره أن الصوم فی یوم عرفه یضعفه عن الدعاء و المسأله فی ذلک الیوم المذکور و عما هو أهم من وظائف ذلک الیوم المشکور
شاید علت اینکه امام باقر و امام صادق-علیهما السّلام- «زراره» را از روزهى روز عرفه نهى فرمودهاند، این باشد که روزهى آن روز موجب ضعف او در دعا و طلب از خدا و انجام وظایف مهمتر این روز ستوده بوده است.
[1]) من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 87
[2]) من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 88
[3]) من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 88؛ تهذیب، ج4، ص 299؛ استبصار، ج2، ص 133
[4]) تهذیب، ج4، ص 298؛ استبصار، ج2، ص 133
[5]) کافی، ج4، ص 146
6]) کافی، ج4، ص 146؛ تهذیب، ج4، ص 301؛ اتسبصار، ج2، ص 134