زمانی که افطار کردن در آن مستحب است (مفاتیح الجنان)
اعمال مشترکه ماه رمضان: قسم دوم اعمالی که در شب های ماه رمضان باید بجا آورد؛ اوّل- افطار است و مستحب است که بعد از نماز شام افطار کند مگر آنکه ضعف بر او غلبه کرده باشد یا جمعى منتظر او باشند.
زمانی که افطار کردن در آن مستحب است (اقبال الاعمال)
الجزء الأول؛ أبواب أحکام شهر رمضان؛ الباب السادس فیما نذکره من وظائف اللیله الثانیه من شهر رمضان و یومها و فیه فصول، فصل فیما نذکره من الوقت الذی یستحب فیه الإفطار
جلد اول، باب های احکام ماه رمضان؛ باب ششم: اعمال شب و روز دوم ماه رمضان و فصل های این باب؛ فصل سوم زمانى که افطار کردن در آن مستحب است:
أقول قد وردت الروایات متناصره عن الأئمه علیهم أفضل الصلوات أن إفطار الإنسان فی شهر رمضان بعد تأدیه صلاته أفضل له و أقرب إلى قبول عباداته
در روایات بسیار که یکدیگر را تقویت میکنند از ائمّه-بهترین درودها بر آنان-نقل شده است: بهتر است انسان در ماه رمضان بعد از اداى نماز افطار کند و این بیشتر موجب قبولى عبادات میشود.
فَمِنْ ذَلِکَ مَا رَوَیْنَاهُ بِإِسْنَادِنَا إِلَى عَلِیِّ بْنِ فَضَّالٍ مِنْ کِتَابِ الصَّوْمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ
از جمله «علىّ بن فضّال» در «کتاب الصّیام» نقل کرده است که امام صادق-علیه السّلام-فرمود:
یُسْتَحَبُّ لِلصَّائِمِ إِنْ قَوِیَ عَلَى ذَلِکَ أَنْ یُصَلِّیَ قَبْلَ أَنْ یُفْطِرَ
براى روزهدار مستحب است که اگر توانست نماز را قبل از افطار بخواند
أقول و أما إن حضره قوم لا یصبرون إلى أن یفطر معهم بعد صلاته و یکونون ممن یقدمون الإفطار فیفطر معهم رضا لله جل جلاله و تعظیما لمراسمه و تماما لعباداته و مراد [یراد] ذلک لمالک حیاته و مماته فلیقدم الإفطار معهم على هذه النیه محافظا به على تعظیم الجلاله الإلهیه و إن کان القوم الذین حضروه یشغله إفطاره معهم عن مالکه و یفرق بینه و بین ما یرید من شریف مسالکه فیرضیهم بالإکرام فی الطعام و یعتذر إلیهم فی المشارکه لهم فی الإفطار ببعض الأعذار التی یکون فیها مراقبا للمطلع على الأسرار و إن کان الحاضرون ممن یخافهم إن لم یفطر معهم قبل الصلاه و کانت التقیه لهم [منهم] رضى لمالک الأحیاء و الأموات فلیعمل ما یکون فیه رضاه و لا یغلط نفسه و لا یتأول لأجل طاعه شیطانه و هواه
اما اگر با افرادى بود که نمی توانند صبر کنند تا او نماز بخواند و بعد همه باهم افطار کنند و افطار را بر نماز مقدّم می دارند، براى خشنودى خداوند-جلّ جلاله-و تعظیم دستورها و تکمیل عبادات و به پیروى از اراده ى خداوندى که مالک زندگانى و مرگ او است، با آنان افطار نموده و با این نیّت افطار را بر نماز مقدّم بدارد، درحالى که تعظیم جلالت الهى را مراعات می کند؛ ولى اگر به واسطه ى افطارى کردن با آنان از خداوندگار خود باز می ماند و افطار کردن با آنان، میان او و دستورهاى شریفى که خدا از او خواسته فاصله ایجاد می کند، افراد یاد شده را با غذا دادن گرامی داشته و از خود خشنود گرداند ولى با ذکر عذر خود مبنى بر عدم مشارکت با آنان در افطار، از آنها پوزش بطلبد و در عذرهایى که می آورد نیز مراقب خداوند مطّلع بر دلها و اسرار باشد؛ اما اگر در صورت افطارى نکردن با آنان پیش از نماز، از آنان بترسد و تقیّه از آن ها مایه ى خشنودى خداوند- که مالک زندگان و مردگان است-باشد، به آنچه خشنودى خدا در آن است عمل کند و خود را به اشتباه نیندازد و براى اطاعت از شیطان و خواهش نفس خود، دست به توجیه نزند.
زمانی که افطار کردن در آن مستحب است (زاد المعاد)
و اما آداب افطار؛ سنّت است که اوّل نماز شام را و بعد از آن افطار کند.[1] مگر آن که جمعى انتظار او برند یا آنکه گرسنگى یا تشنگى بر او غالب شده باشد و مانع حضور قلب او باشد در نماز؛ در این دو صورت افطار را مقدّم داشتن بهتر است و در وقت افطار سورهى انا انزلناه خواندن سنّت است چنانکه دانستى
[1] ) وسائل:ج 10،ص 149،باب استحباب تقدیم الصلاه. . . .