منظور از تفسیر اجتماعى چیست؟
الف) ابتدا لازم است به ارتباط قرآن با نظام هاى اجتماعى، در نظرگاهى کلى، توجه کنیم. قرآن، کتاب هدایت و انسان سازى است و آن چه انسان در راه رسیدن به کمال بدان نیازمند است، در آن به شکل حکیمانه اى قرار داده شده است. این مطلبى است که آیات و روایات بسیارى بر آن دلالت دارد393؛ اما این بدان معنا نیست که قرآن به سان کتاب هاى تخصصى در علوم گوناگون حیات بشرى و از جمله، مانند کتاب جامعه شناسى و نظام هاى اجتماعى و … عمل کرده باشد. جامعه شناسى و راه کارهاى اداره جامعه و تأمین رفاه و امنیت آن در حوزه هاى فرهنگ، اقتصاد و سیاست، مانند علوم تجربى در حال پیشرفت است و با تکامل دانش بشر، شکل پیچیده ترى به خود می گیرد. نظام اجتماعى در جامعه ابتدایى، ساده و در جامعه اى وسیع و پیچیده، از نظامی پیچیده برخوردار است که رسیدن به چنان تکاملى متناسب با محیط جامعه، به تکاپوى دانشوران و کارشناسان بستگى دارد. این مسیر در جامعه دینى، بر محورهایى کلى استوار می شود که آن محورها از راه شریعت می گذرد و یا اساساً از ابتکارها و تأسیسات آن است و از جاودانگى و اعجاز قرآن در ارائه مبانى و اصول راه گشا، همین امر است. قرآن کریم با بیان اصولى کلى، مسیر تلاش و تکاپوى کارشناسان را از در آمدن به بیراهه ها مصون می سازد و آن را به مقصدى صحیح رهنمون می شود.
تمامی برنامه هاى اجتماعى اسلام، مانند: نمازهاى جماعت و جمعه ، جهاد، هجرت، امر به معروف و نهى از منکر، اطاعت از ولى امر، ساماندهى روابط درونى و بیرونى، احکام مالى چون زکات و خمس، اهتمام به امور مسلمانان، انفاق، شورا، وحدت و بسیارى امور دیگر، زمینه هاى لازم را براى تحقق یک نظام برتر فراهم می سازد. نقش روایات نیز در تکمیل این هدف، بسیار مؤثر و اساسى است و فقه پویاى شیعى، داعیه دار تطبیق نوآورى ها و راهکارهاى اداره جامعه و نظام ها و چرخه هاى آن با مبانى و اصول کلى ارائه شده از سوى قرآن است.
آیات و تفسیرهاى اجتماعى
براساس آن چه گفتیم، توصیف آیات به اجتماعى، در واقع توجه به پیام ها و ابعاد اجتماعى آن است. یک آیه می تواند ـ هم زمان ـ پیام هایى در حوزه هاى گوناگون: اخلاق، ایدئولوژى، فرهنگ، سیاست و … داشته باشد. مفسر با توجه به گرایش تفسیرى خود، به بُعد و یا ابعادى از آن می نگرد و به تفسیر آن همّت می گمارد. بنابراین، یک آیه می تواند در حوزه هاى مختلفى چون: اخلاق، حقوق، سیاست، اقتصاد و … جاى گیرد؛ لذا تقسیم بندى و استخراج دقیق آیات مربوط به نظام هاى اجتماعى و مسائل درون آن، اگر ناممکن نباشد، کار بسى دشوار و نسبت به ذوق ها و برداشت هاى گوناگون، مختلف است و تنها راسخان در علم ـ که اهل بیت(ع) می باشند ـ به طور کامل از عهده آن برمی آیند؛ از این رو تلاش در استخراج مفاهیم اجتماعى قرآن، همیشه به روز و همراه با دریافت هاى تازه است.
استاد معرفت، در تبیین و توصیف تفسیرهاى ادبى ـ اجتماعى، با بسط معناى اجتماع و مسائل پیرامون آن، چنین می نگارد:
«… این نوع تفسیر، پدیده اى نو ظهور است که نخست به اظهار دقایق تعابیر قرآنى و سپس بیان آنها، اسلوبى زیبا و ادبى و تطبیق آنها با هستى و حیات و سنن اجتماعى موجود در جامعه پرداخته است.
این نهضت ادبى ـ اجتماعى با تلاش و کوشش فراوانى در راه تفسیر قرآن و تقریب آن به فهم همگان و انطباق آن با واقعیات موجود آغاز شد.
ویژگى این شیوه تفسیرى، این است که در آن به دور از هر گونه تعصّبات افراطى به قرآن نگریسته می شود و سعى بر آن است که مفاهیم قرآن، آن گونه که هست بر مردم عرضه شود؛ نه آن که قرآن را به دنبال هوس ها و خواسته هاى گروهى خاص بکشاند؛ لذا تفسیر عصرى با این روش، از هر گونه تکلّف و ضعف عارى و به رسا بودن و رساندن پیام هاى قرآنى ـ بدون آلایش ـ آراسته است. از آن گذشته، از دخالت دادن اسرائیلیات و روایات جعلى و ساختگى که در زمانى چهره تفسیر را آلوده کرده بود ـ در فهم و تبیین قرآن به طور کلى پرهیز کرده است … .
این مکتب تفسیرى، تفسیر را از اصطلاحات علوم و فنون و فلسفه و کلام ـ که بدون این که به آنها نیازى باشد، به تدریج وارد محدوده تفسیر شده بودند ـ دور ساخت؛ چنان که این مفسران تنها به قدر نیاز و هنگام ضرورت از این اصطلاحات استفاده کردند[ و این جنبه سلبى قضیه است] اما از جنبه ایجابى[ مثبت]، این مکتب، سبکى ادبى ـ اجتماعى در تفسیر به وجود آورد و گوشه هایى از بلاغت قرآن و اعجاز بیانى آن را ظاهر ساخت و معانى و جوانب مختلف مفاهیم آنها را مشخص کرد و سنت هاى حاکم بر جهان هستى و جامعه را که در قرآن بدان اشاره شده، آشکار کرد و به ویژه به مشکلات جامعه اسلامی و جامعه بشرى و طرح ارشادات و راهنمایى هاى قرآن که دربردارنده سعادت دنیا و آخرت بشر است، پرداخت. علاوه بر آن، بین قرآن و نظریات صحیح و ثابت علمی مطابقت و هم آهنگى برقرار نمود و براى مردم روشن ساخت که قرآن، کتاب جاوید الهى است و می تواند همگام با تحولات زمان پیش برود، تا این که خداوند زمین را به بندگان صالح خود واگذارد.
هم چنین به شبهاتى که بر قرآن وارد شده بود، پاسخ گفت و تردیدها و توهّماتى را که در مورد قرآن ایجاد شده بود، با استدلالاتى قوى پاسخ گفت … .»394
—————
393. ر.ک: نحل، آیه 89 ؛ تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 72، (ذیل آیه 89 سوره نحل).
394. محمد هادى معرفت، تفسیر و مفسران، ج 2، ص 481 ـ 483.