نشانههای انسان عاقل و احمق از منظر امام علی (ع)
امیرالمومنین علیه السلام نشانه های عاقلان و احمقان را این گونه بر می شمارند :
نشانه اول : لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه: آدم عاقل اول فکر میکند و بعد حرف میزند و آدم احمق برعکس آن است
. به تعبیر امیرالمومنین، زبان عاقل پشت سر دلش است، اول دلش فکر میکند، میاندیشد و بعد زبانش به حرکت در میآید، ولى کار احمق برعکس است، دلش و قلبش و فکرش پشت سر زبانش قرار دارد.
نشانه دوم : و من نظر فى عیوب النّاس فأنکرها، ثم رضیها لنفسه فذلک الأحمق بعینه ،کسى که به عیوب مردم نگاه کند و آنها را نپسندد ولى خودش آن عیبها را داشته باشد و هر صفت بدى را که بر کسى ببیند، ایراد بگیرد، ولى خودش آن صفت را داشته باشد، او احمق است. باز میفرماید: الحدّه ضرب من الجنون لانّ صاحبها یندم، فان لم یندم فجنونه مستحکم. تندى و خشونت نوعى دیوانگى است، زیرا کسى که این کار را میکند بعدا پشیمان میشود و اگر پشیمان نشد دیوانگىاش مستحکم و پابرجا شده است.
نشانه سوم : فانّ العاقل یتّعظ بالاداب و البهائم لا تتّعظ الّا بالضّرب: انسان عاقل با موعظه و نصیحت به راه میآید و آن چهارپایان هستند که باید با کتک خوردن به راه بیایند.
نشانه چهارم : و ایّاک و الاتّکال على المنى فانّها بضائع النّوکى: پسر جان، بپرهیز از این که تکیه کنى بر آرزوهاى پوچ و خیالهاى بىاساس که تکیهکردن بر آرزوها سرمایه احمقان است.
کسى که میخواهد مال و ثروتى را به دست بیاورد، راهش کسب و تجارت و زراعت و فلاحت است اگر او در خانه بنشیند به فکر این که روزى گنجى پیدا کند، این، تکیه کردن بر آرزویى پوچ است. کسى که میخواهد دانشمند بشود. راهش، رفتن به مدرسه و تحصیل و مطالعه است. اگر خیال کند که ممکن است یک روزى خدا بخواهد و من دانشمند بشوم، این، تکیه کردن بر آرزوهاى پوچ است، اگر جنگى بر مردم تحمیل شود راه پیروزى در آن، فداکارى است و دعاى تنها کافى نیست.