قسمت بیست و هفتم شرح مناجات شعبانیه سید محمود طاهری
اِلهى اِنْ اَنامَتْنِى الْغَفْلَهُ عَنِ الْاِسْتِعْدادِ لِلِقائِکَ فَقَدْ نَبَّهَتْنىِ الْمَعْرِفَهُ بِکَرَمِ آلائک.
و معبودِ من! اگر غفلت، مرا از آمادگىِ دیدار تو بازداشت و بخوابِ غرور،مبتلى ساخت، در مقابل، معرفت به نعمتهاىِ کرامتت بیدارم نمود.
بار دیگر خطر غفلت مورد توجه قرار گرفته و نسبت به اینکه میتواند آدمیرا از رهیابى به دیدار خداوند باز دارد، هشدار داده شده است.
باباطاهر در یکى از اشعار خود، خطر غفلت را به زیبایى ترسیم کرده است ودر مورد خسرانى که ممکن است به وسیله غفلت، دامان آدمی را فرا بگیرد چنینسروده است:
جَرّه بازى(195) بُدم رفتم به نخجیر(196) سیه بختى زده بر بال مو(197) تیر
بیا غافل مچر در چشمهسارانهر آن غافل چره(198) غافل خوره تیر
چون قبلاً نیز در مورد غفلت مطالبى مطرح شد، در اینجا، تنها با ذکر روایتىدرباره غفلت، بحث را به انجام میرسانیم.
على علیهالسلام میفرماید:
فَاسْتَدْرِکُوا بَقِیَّهَ اَیّامِکُمْ وَ اصْبِرُوا لَها اَنْفُسَکُمْ، فَاِنَّها قَلیلٌ فى کَثیرِ الْاَیّامِ الَّتىتَکُونُ مِنْکُمْ فیهَا الْغَفْلَهُ وَ التَّشاغُلُ عَنِ الْمَوْعِظَهِ.(199)
باقیمانده ایام عمر خود را دریابید و جانهاى خود را براى آنها شکیبا سازید،زیرا این چند روزه، در مقابل روزهاى بسیارى که در غفلت و رویگردانى ازپند و اندرز گذرانیدهاید اندک است.
در چمن، هر ورقى دفتر حالى دیگر است حیف باشد که ز کار همه غافل باشى
حافظ
———————————–
پی نوشت ها:
195. بازِ نر.
196. شکارگاه.
197. من.
198. چرا کند.
199. نهجالبلاغه، خطبه 86.