قسمت نهم شرح مناجات شعبانیه سید محمود طاهری
اِلهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى وَ عَفْوُکَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلى، اِلهى فَسُرَّنى بِلِقائِکَ یَومَ تَقْضى فیهِ بَیْنَ عِبادِکَ.
معبود من! جود و بخششت، آرزویم را گسترش داده است، و عفو تو بر کردارـ زشت ـ من برترى یافت. معبودِ من! مرا به دیدارت، در روزى که میان بندگانت داورى میکنى شادمان کن!
نکاتى از این فراز
1. جود گسترده خداوند، آرزوى بیشتر بنده؛
2. «عفو خدا، بیشتر از جُرم ماست»؛(73)
3. تمناى سرور حاصل از دیدار خداوند در روز قیامت.
«اِلهى جُودُکَ بَسَطَ اَمَلى؛ آرزوهاى بى پایان آدمی، جود بى پایان خداوندى»
از خداوند بزرگ، فراوان خواستن و چیزهاى بزرگ را آرزو کردن و درخواستنمودن، از صفات نیک و شایسته یک بنده است که مطلوب حضرت حق نیزمیباشد.
پروردگار از بندهاى که در کنار خزاین بىپایانش، از او چیزهایى اندک و ناچیزمیطلبد، خشنود نمیباشد. لذا با اندک تأملى در دعاهاى اهلبیت علیهمالسلام درمییابیمکه آن بزرگواران، هم فراوان میخواستند و هم چیزهاى بزرگ، همانند دیدار باخداوند را مسئلت مینمودند.
اینکه چه چیز باعث بسط و گسترش آرزوى یک بنده میشود ـ چنانچه در اینقسمت از مناجات، بدان اشاره شد ـ «جود و کَرَم» خداوند میباشد که این چنینآرزویى را میطلبد. در واقع، گویا آن چنان جودى را، این چنین آرزویى مبسوطو بىپایان معنا خواهد داد.
حاصل سخن آنکه، اگر خداوند، از بندهاش بسط و گستردگى آرزو رابخواهد، بدان سبب است که خود از جودى بىپایان برخوردار است و خداوند،جود و کرم و بخشش خود را، بدون مصرف، نمیپسندد.
بانگ میآید کهاى طالب بیا جودْ محتاجِ گدایان چون گدا
جود میجوید گدایان و ضِعاف همچو خوبان کاینه جویند صاف
روى خوبان ز آینه زیبا شود روى احسان از گدا پیدا شود
پس گدایان آیتِ جود حقاند وانکه با حقند جود مطلقاند
مولانا
عفو خدا بیشتر از جُرم ماست
خداوند، در همه زیبایىها و صفاتش بىانتهاست، از جمله در صفت «عفوِ»خویش.
اگر بندهاى هر قدر هم مرتکب معصیت شده باشد، از عفو خداوند خویشمأیوس گردد، معنایش، محدود ساختن و محدود دانستن صفت بىانتهاى عفوالهى میباشد؛ و معناى محدود نمودن حق تعالى در صفاتش، شبیه دانستن او بهمخلوقات محدودش میباشد، در حالى که خداوند از هرگونه شبیه و مثل و مانندمنزه است.
عفو خدا بیشتر از جُرم ماست نکته سربسته چه دانى خموش
لطف الهى بکند کار خویش مژده رحمت برساند سروش
رندى حافظ نه گناهیست صعب با کَرَم پادشهِ عیبپوش
حافظ
و در تعقیبات مشترکه هر نماز، دستور رسیده که مستحب است این دعا را بخوانیم:
اَللّهُمَّ اِنَّ مَغْفِرَتَکَ اَرْجى مِنْ عَمَلى وَ اِنَّ رَحْمَتَکَ اَوْسَعَ مِنْ ذَنْبى اَللّهُمَّ اِنْ کانَذَنْبى عِنْدَکَ عَظیما فَعَفْوُکَ اَعْظَمُ مِنْ ذَنْبى اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ اَکُنْ اَهْلاً اَنْ اَبْلُغَ رَحْمَتَکفَرَحْمَتُکَ اَهْلٌ اَنْ تَبْلُغَنى وَ تَسَعَنى لِاَنَّها وَسِعَتْ کُلَّ شَىْءٍ بِرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَالرّاحمینَ.(74)
پروردگارا! به درستى که به آمرزش تو بیشتر امیدوارم تا به عمل خود. خدایا!رحمت تو گستردهتر از گناهم میباشد. خداوندا! اگر گناهم نزد تو بزرگاست، عفو تو بزرگتر از گناهم میباشد. پروردگارا! اگر من شایسته دریافترحمتت نیستم، ولى رحمتِ تو، سزاوار است که مرا دریابد، چون رحمت توهمه چیز را فراگرفته است. به حق رحمتت اى رحم کنندهترین رحم کنندگان.
سرور قلب با دیدار خدا در قیامت
بلند همتى امام علیهالسلام سبب شده است که در بلوا و آشوب روز قیامت که دلها نگرانو اندوهگین میباشد، سرور قلبى خویش را بدون هیچ گونه توجهى به بهشت ونعمتهاى خیره کننده آن، تنها با دیدار خداوندش مطالبه نماید.
بارى:
گر خمرِ بهشت است بریزید که بىدوست هر شربت عَذبم(75) که دهى عین عذاب است
حافظ
بندگان خاص خدا، در میان هیاهو و غوغاى روز محشر، از محبوبشان مطالبهنمیکنند که ما را به مکانى امن ببر تا آسوده باشیم، بلکه مسئلت میکنند که با ماباش و دیدارت را براى ما میسر فرما تا آسوده باشیم و در عیش و امنیتِ کامل بهسر بریم.
در آن نَفَس که بمیرم، در آرزوى تو باشم بدان امید دهم جان که خاکِ کوى تو باشم
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک بر آرم به گفتوگوى تو خیزم، به جستوجوىِ تو باشم
حدیث روضه نگویم، گُل بهشت نبویم جمال حور نجویم، دوان به سوى تو باشم
می بهشت ننوشم، ز دست ساقى رضوان مرا به باده چه حاجت که مست روى تو باشم
سعدى
——————————
پی نوشت ها:
73. بخشى از شعر حافظ.
74. مفاتیح الجنان، تعقیبات مشترکه نمازهاى واجب.
75. گوارا.