معارف اسلامی

فرزندان امام موسی کاظم

فرزندان امام موسی کاظم ( علیه السلام)

در زمینه زندگانى امام کاظم – علیه‏السلام – تحقیق زیادى صورت نگرفته و نقاط مبهم در زندگى آن بزرگوار فراوان است، براى مثال، تعداد همسران آن حضرت و نام و نشان آنان و تعداد فرزندان ایشان و اسامی آنها به صورت کامل روشن نیست و زندگى اکثر آنان بررسى نگردیده است.

فرزندانى که اکثر آنان از حیث تقوا و پرهیزگارى و فضایل انسانى از برگزیدگان زمانه خود محسوب می‏شوند و هر یک در جهتى از جهات مختلف سیاسى، اجتماعى، علمی و… سرآمد روزگار خویش و تجسم بارزى از ایمان به خدا و گذشت در راه حق و تلاش و کوشش براى خدمت‏به مردم و مبارزه با ظلم و ستم بودند.
ابن صباغ می‏گوید: براى هر یک از فرزندان امام کاظم – علیه السلام – فضیلتى مشهور است. (1)
شیخ طبرسى نیز هر یک از فرزندان او را داراى فضیلت و منقبتى والا می‏داند. (2)
بعضى از فرزندان امام براى خوشبختى مردم و رهایى آنان از چنگال ظلم و ستم علیه دستگاه عباسى دست‏به قیام زدند (3) ، برخى در راه نشر علوم ‏اسلامی و احادیث اهل بیت از جان خویش مایه گذاشتند (4) و عده‏اى در عبادت خداوند متعال، گوى سبقت از دیگران ربوده و با خلق و خوى خویش آنان را مجذوب و شیفته مکتب تشیع می‏نمودند (5) .
در این نوشتار، سعى بر آن است که ابتدا تعداد اولاد امام هفتم و نام آنان و علل اختلاف علماى انساب و صاحبان تاریخ و تراجم، بررسى و سپس در پژوهش ‏هایى دیگر به شرح حال فرزندان او پرداخته شود.
در این راستا، منابع زیر مورد مطالعه قرار گرفته و مقایسه شده‏اند:
1. تاریخ ائمه (6) ، 2. ارشاد (7) ، 3. تهذیب الانساب (8) ، 4. تهذیب الکمال (9) ، 5. جمهره‏انساب‏العرب (10) ، 6. دلائل‏الامامه (11) ، 7. المجدى (12) ، 8. تاج‏الموالید (13) ، 9. لباب‏النساب (14) ، 10. تاریخ موالیدالائمه و وفیاتهم (15) ، 11. مناقب آل ابى‏طالب (16) ، 12. تذکره الخواص (17) ، 13. عمده‏الطالب (18) ، 14. صحاح‏الاخبار (19) .
تعداد فرزندان امام کاظم (علیه‏السلام)
علماى علم نسب در تعداد فرزندان امام کاظم – علیه‏السلام – اقوال مختلفى ابراز کرده ‏اند که بعضى آن اقوال در جدول زیر آمده است:
ردیف – نام کتاب – تعداد فرزندان – تعداد پسران – تعداد دختران
1 – تاریخ ائمه – 33 – 18 – 15
2 – ارشاد مفید – 37 – 18 – 19
3 – تهذیب النساب – – 14 –
4 – دلائل الامامه – 39 – 18 – 21
5 – المجدى – 59 – 22 – 37
6 – جمهره انساب العرب – – 14 –
7 – تاج الموالید – 37 – 18 – 19
8 – لباب الانساب – 35 – 17 – 18
9 – تاریخ موالید الائمه – 38 – 20 – 18
10 – تهذیب الکمال – 40 – 18 – 22
11 – عمده الطالب – 60 – 23 – 37
12 – تذکره الخواص – – 19 –
13 – المنتظم – 40 – –
14 – عیون اخبار الرضا – سى و چند – –
15 – مناقب آل ابى طالب – 37 یا30 – 18 – 19
نویسندگان این منابع، اسامی فرزندان امام را نیز همانند تعدادشان با اختلاف نقل کرده ‏اند، لذا اسامی پسران به بیش از سى و چهار اسم و دختران بیش از پنجاه اسم می‏رسد. از طرفى، کسانى که اسامی کم‏ترى ارائه داده‏اند، ادعاى انحصار نکرده‏اند و احتمال بیشتر بودن فرزندان را نفى ننموده ‏اند (اگر چه ظاهر کسانى که اعداد و ارقام ارائه داده‏اند انحصار می‏باشد) . از سوى دیگر، احتمال تکرار خطا در قول مدعیان تعداد بیشتر فرزندان نیز منتفى نبوده و قابل قبول می‏باشد.
براى روشن‏تر شدن ابعاد مختلف مساله، توجه به اسامی ارائه شده و مقایسه بین اقوال لازم به نظر می‏رسد.
در این راستا، ابتدا اسامی پسران آن حضرت
از منابع مختلف را آورده و منابع را با یک‏دیگر مقایسه می‏کنیم و سپس به همین شیوه به بررسى اسامی دختران آن حضرت می‏پردازیم.
قبل از شروع مقایسه اقوال مختلف در مورد فرزندان امام کاظم – علیه السلام – ، توجه به نکات زیر لازم است:
1. نام‏گذارى چند فرزند از مادران مختلف به یک نام و انتخاب نام فرزندى که از دنیا رفته، براى نوزاد بعدى مرسوم و متعارف بوده است.
2. در تمام اقوام مختلف، نام‏گذارى به نام کسى که مورد علاقه‏شان می‏باشد، رایج است و هر گروه و طایفه‏اى در زمان‏هاى مختلف و با توجه به عقایدشان نامی را براى فرزند خود بر می‏گزینند که نمایان‏گر عقاید، علایق و الگوى آنان می‏باشد.
اهل بیت عصمت و طهارت نیز جهت زنده نگه داشتن یاد و نام حضرت على – علیه‏السلام – ، حضرت فاطمه – سلام الله علیها و دیگر بزرگان دین در فکر و ذکر مردم ، فرزندان خویش را به نام آنان مزین می‏کردند.
امام حسین – علیه‏السلام – می‏فرماید: اگر صد پسر هم داشته باشم دوست دارم که ایشان را جز على ننهم (20) . امام سجاد – علیه‏السلام – در جواب اعتراض ابن زیاد که چرا پدرت تمام فرزندان خود را على نام نهاده است، فرمود: پدرم، امام حسین، پدرش را دوست می ‏داشت، پس نام پدر را بر فرزندان خود نهاده است (21) . تمام ائمه، دخترى به نام فاطمه داشتند. همچنین روایاتى داریم که تمام حلقه‏هاى سند آن فاطمه می‏باشد و به روایات فاطمیات معروف است.
پس تکرار برخى اسامی در منابع (مانند فاطمه، ام کلثوم و زینب از دختران امام کاظم(ع)) ممکن است از همین رو باشد، گر چه امکان سهو و خطاى مؤلف و ناسخین را نیز نباید منتفى دانست و حذف اسامی تکرارى در برخى منابع می‏تواند از جهت این احتمال در منابع پیشین باشد .
با مقایسه فهرست منابع در می‏یابیم:
1. ابن ابى الثلج در تاریخ ائمه و شیخ مفید در ارشاد، تعداد پسران امام کاظم – علیه‏السلام – را هیجده نفر ذکر کرده‏اند. در این دو کتاب، اسامی پانزده نفر از بدون اختلاف آمده و سه نفر نیز مورد اختلاف می‏باشند. اختلاف بین این دو و روش‏هاى مختلف در جمع بین اقوال آن دو، اساس اختلاف منابع شده است، زیرا آن دو، منبع اصلى کتاب‏هاى دیگر می‏باشد.
تهذیب‏الانساب موارد اختلافى را ذکر نکرده و به موارد یقینى اکتفا نموده است; جمهره‏انساب‏العرب ، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، تذکره الخواص ، صحاح الاخبار و تاج الموالید نیز از او پیروى کرده و تعداد فرزندان پسر امام را چهارده نفر نقل کرده ‏اند.
برخى منابع، مانند المجدى، تمام اسامی نقل شده را آورده و همه اسامی را جمع آورى کرده‏اند، زیرا کلام آن دو منبع با یک‏دیگر منافاتى ندارد و حرف یک‏دیگر را نفى نمی‏کنند، بلکه هر کدام بخشى از فرزندان امام را آورده‏اند و عبارت هیچ کدام دلیل بر انحصار آن افراد نیست.
منابعى نیز قول هر دو را تلفیق نموده و احیانا اسامی دیگرى که در متون روایى و یا تاریخى آمده است، بر آن افزوده‏اند.
اسامی مشترک بین دو کتاب چنین است:
1. على، 2. ابراهیم، 3. اسماعیل، 4. جعفر، 5. اسحاق، 6. حمزه، 7. عبدالله، 8. حسن، 9. زید، 10. هارون، 11. محمد، 12. عبیدالله، 13. حسین، 14. قاسم، 15. احمد
با مراجعه به منابع دیگر، روشن می‏شود:
1 تا 10 نفر اول مورد پذیرش تمام علما واقع شده و تنها لباب الانساب، زید و هارون را به صورت مشکوک ذکر کرده است.
11- محمد: یازدهمین نام مشترک این دو کتاب محمد است اما تاریخ موالید الائمه و وففیاتهم و تذکره الخواص نام او را به صورت قیل و گفته دیگران آورده‏اند; ولى او مشهورتر از آن است که در او شک شود.
12- عبید الله: عبیدالله نیز از افراد مشترک بین دو قول است. و در منابع دیگر، تنها لباب الانساب، مناقب و حیات الامام الکاظم او را ذکر نکرده‏اند و به جاى عبیدالله، عبدالله دوم را آورده‏اند که قطعا تصحیف عبیدالله است.
13- حسین: سیزدهمین نام مشترک، حسین است که در منابع (تاج الموالید، لباب الانساب، جمهره‏انساب‏العرب، مناقب و ج حیاه الامام موسى‏بن جعفر – علیه‏السلام – به نقل از افتونى) حسن دوم نقل شده است. با توجه به دلایل زیر می‏توان فهمید که حسن مصحف حسین است:
الف – مؤلف تاج ‏الموالید، علامه طبرسى، در حالى که در این کتاب حسن دوم را نقل کرده است، در کتاب دیگرش، اعلام‏الورى، به جاى حسن، حسین را آورده است (22) .
ب – تاج‏الموالید، دلایل‏الامامه، تهذیب‏الکمال قول ارشاد را پذیرفته‏اند الا این که تاج‏الموالید به جاى حسین، حسن آورده است.
ج – با این که حسین در روایات وارد شده و از راویان حدیث می‏باشد، کتب مزبور او را نقل نکرده‏اند (23) .
14- قاسم: با این که قاسم از موارد اشتراکى دو فهرست است، ولى لباب‏الانساب او را با شک ذکر کرده و با وجود تصریح روایات (24) به او، کتاب‏ هاى تهذیب الانساب، جمهره انساب العرب، صحاح الاخبار و تاج الدین او را ذکر نکرده‏اند.
15- احمد: او نیز از مشترکین دو فهرست است که کتاب‏هاى لباب الانساب، تهذیب الانساب ، جمهره انساب العرب، صحاح الاخبار و تاج الدین او را نام نبرده‏اند، ولى او نیز از مشهورین فرزندان امام – علیه‏السلام – می‏باشد (25) و اکثر رجالیون و علماى نسب او را ذکر کرده‏اند. (26)
امام کاظم – علیه‏السلام – او را بسیار دوست داشت و مزرعه معروف «یسیریه‏» را به او بخشید. (27) او همان «شاه‏چراغ‏» معروف می‏باشد.
16- عباس: گر چه کتاب تاریخ ائمه او را ذکر نکرده ولى مورد پذیرش دیگران واقع شده است. او کسى است که با حضرت امام رضا – علیه‏السلام – در بعضى امور مالى نزاع کرد و بر خلاف وصیت پدر، وصیت نامه او را گشود. (28)
17 و 18- فضل و سلمان، آخرین افراد در لیست‏شیخ مفید می‏باشند که تاریخ ائمه آن دو را ذکر نکرده است. تهذیب الانساب، تاج الموالید، دلایل الامامه و تهذیب الکمال کاملا از قول ارشاد (شیخ مفید) پیروى نموده‏اند و عمده الطالب و المجدى نیز که افراد مورد اختلاف شیخ مفید و ابن ابى الثلج را پذیرفته‏اند، هر دو را ذکر کرده‏اند.
19 تا 21- عبدالرحمن، عقیل و یحیى، در لیست کتاب تاریخ ائمه آمده‏اند و عمده الطالب، المجدى، تاریخ موالید و الئمه و وفیاتهم، تذکره الخواص و مناقب نیز آنان را از فرزندان امام کاظم – علیه السلام – برشمرده‏اند و کتاب حیات الامام الکاظم تنها در عقیل با آنان موافقت دارد.
22- حسن: بیان شد که تصحیف حسین است‏با این که تذکره الخواص حسین را ذکر نکرده و اسم حسن دوم (که بعضى منابع به جاى حسین ذکر کرده‏اند) نیاورده است.
23- داود: المجدى نام او را ذکر کرده و عمده الطالب آن را پذیرفته است.
24- جعفر اصغر: تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم و تذکره الخواص نام او را آورده‏اند.
25- ابراهیم اصغر: لباب الانساب و عمده الطالب او را ذکر کرده‏اند و حیات الامام الکاظم نیز از آنان پیروى نموده است.اما در این که آیا حضرت دو فرزند با نام ابراهیم داشته‏اند یا یک ابراهیم، اختلاف است. آن چه مسلم است این که حضرت فرزندى به نام ابراهیم مرتضى داشته‏اند که در ایام ابى السرایا به یمن رفت و یمن را تصرف کرد. بعضى او را ابراهیم اصغر گفته‏اند و برخى هم او را ابراهیم دومی محسوب نکرده‏اند.
26- عبدالله: مناقب و حیات الامام موسى بن جعفر – علیه السلام – او راذکر نکرده‏اند و با توجه به این‏که فقط ایشتم عبیدالله را در لیست‏خود نیاورده‏اند قطعا تصحیف می‏باشد و شاهد بر آن این‏که حیات الامام موسى‏بن جعفر – علیه‏السلام – در لیست اولیه دومین عبدالله را ذکر و هنگام شرح حال آنان عبیدالله عنوان نموده است.
27- عمر: گفته شد که تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم و تذکره الخواص او را ذکر کرده‏اند اولى محمد را بنابر قول دیگر به جاى عمر ذکر کرده و دومی نیز محمد را به عنوان قبل بیان کرده که به نظر می‏رسد نام دیگر او باشد.
28 تا 34- حیات الامام الکاظم – علیه‏السلام – در لیست اولیه خود سالم و سعید را ذکر کرده و در پایان شرح حال فرزندان نام‏هاى عون، ادریس، شمس شرف الدین، صالح، سالم، و سعید را از بعض کتب انساب نقل نموده است.
دختران
اختلاف در تعداد و اسامی دختران امام کاظم – علیه‏السلام – از اختلاف در تعداد و اسامی پسران ایشان بیشتر است. تعداد آنان پانزده، هیجده، نوزده، بیست و یک، بیست و دو وحتى سى و هفت و سى و هشت نفر نیز ذکر گردیده است و اسامی آنان را تا بیش از پنجاه نام برشمرده‏اند.
براى مقایسه بهتر بین منابع و توضیح بیشتر، دو فهرست تهیه شده است که در یک فهرست، منابع مختلف اسامی مقایسه شده است و در فهرست دیگر، اسامی تصحیف شده در کنار اسم اصلى و نیز اسامی‏اى که احتمال دارد نام یک فرد باشد، در کنار
یک دیگر قرار گرفته است .
ابتدا اسامی در منابع را با یک‏دیگر مقایسه کرده و سپس یکایک اسامی را بررسى می‏کنیم:
الف – تاریخ ائمه و ارشاد در هشت نفر از دختران حضرت (فاطمه ، علیه ، زینب، خدیجه، ام سلمه، میمونه، ام کلثوم و آمنه) اتفاق نظر داشته و در باقى اسامی اختلاف دارند; تاریخ‏ائمه سه کنیه (ام فروه، ام القاسم و ام عبدالله) و القاب (محموده، حلیمه) و نام‏هاى اسماء و امامه را آورده و در مقابل، ارشاد مفید، ام جعفر، ام ابیها، حسنه، حکیمه ، لبابه، رقیه، رقیه الصغرى، بریهه، عایشه، فاطمه الصغرى و کلثم نقل نموده است.
ب – تاریخ موالید و الائمه و وفیاتهم و تذکره‏الخواص در بیشتر موارد از تاریخ ائمه پیروى کرده‏اند. تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم به جاى آمنه حلیمه و ام‏سلمه، اسامی امنه، حکیمه، زینب الصغرى، ام‏کلثوم و دو فاطمه نقل کرده که امنه و حلیمه تصحیف آمنه و حکیمه می‏باشد. به جاى ام سلمه یکى از اسامی دیگر قرار دارد و سه نام را نیز بر فهرست تاریخ ائمه افزوده است.
تذکره‏الخواص از تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم پیروى نموده، جز این که به جاى امنه، آمنه آورده و دومین ام‏کلثوم را نقل نکرده است.
ج – تاج الموالید و اعلام الورى کاملا از ارشاد پیروى نموده‏اند .
د – دلائل الامامه دو نام به لیست ارشاد افزوده و به جاى میمونه، حسنه، بریهه، عایشه و کلثم، اسامی مصونه، حسینه، بویمه، عباسه و کلثوم و به جاى ام‏ابیها یکى از نام‏هاى قسمه، اسماء و ام فروه را آورده است.
ه – لباب الانساب یک نام (کلثم) کمتراز ارشاد نقل کرده و به جاى ام ابیها و رقیه الصغرى، اسماء و ام فروه را آورده است .
و – مستدرک الوسائل در مقابل ام سلمه ، ام کلثوم ، عایشه ، وکلثم اسامی ام فروه، اسماءالصغرى و زینب الصغرى نقل کرده و بریهه را نیز نزبهه آورده است.
ز – تهذیب الکمال نیز تقریبا هماهنگ با ارشاد می‏باشد، جز این که به جاى آمنه، امینه و به جاى ام‏ابیها، ام‏البهاء آورده و به جاى رقیه الصغرى یکى از نام‏هاى ام فروه، اسماء، عباسه و قسیمه قرار دارد و سه نام دیگر را به فهرست ارشاد افزوده است.
ح – مناقب آل‏ابى‏طالب نیز که تقریبا از ارشاد پیروى نموده، در چند نام با او اختلاف دارد: به جاى کلثم، کلثوم آورده و در مقابل حسنه، بریهه، عایشه و آمنه، اسامی ام فروه، اسماء، امامه و ام القاسم را نقل کرده است.
و اینک از زاویه‏اى دیگر منابع را در مورد تک تک افراد مقایسه می‏کنیم:
1 تا 4- تمامی منابع فقط در چهار نام اتفاق نظر دارند. 1. فاطمه 2. علیه 3. زینب 4. خدیجه.
5- میمونه: تنها دلایل الامامه او را نیاورده که او نیز منفردا مصونه را آورده است و تصحیف میمونه است.
6- ام کلثوم: فقط تاج الدین او را ذکر نکرده است. لازم به ذکر است که تاریخ موالید الائمه و المجدى دختران با کنیه‏ام کلثوم را سه نفر می‏دانند.
7- ام سلمه: فقط تاج الدین و تذکره الخواص به پیروى از تاریخ موالید الائمه او را ذکر نکرده‏اند و دو کتاب اخیر، تنها دو منبعى است که سومین فاطمه را ذکر کرده‏اند و احتمالا نام ام سلمه، فاطمه بوده است.
8 و 9- اسماء و ام فروه: کتاب‏هاى الانساب و تاج الموالید به متابعت از ارشاد مفید او را ذکر نکرده‏اند.
10- فاطمه صغرى: تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم براى آن حضرت سه دختر به نام فاطمه و تذکره الخواص چهار فاطمه ذکر کرده‏اند. دومین فاطمه را جز تاریخ ائمه همه منابع آورده‏اند. سومین را تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم و تذکره الخواص ذکر کرده‏اند و چهارمین فاطمه را تنها تذکره الخواص آورده است.
11 تا 13- لبابه ، ام جعفر و رقیه: تاریخ الائمه و تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم و تذکره الخواص، اسامی ایشان را نقل نکرده‏اند و این هر سه منبع ام عبدالله و محموده را بر فرزندان او افزوده‏اند. المجدى نیز که اسامی را جمع آورى می‏کند، آن دو را نقل کرده است و احتمالا کنیه و لقب آنان می‏باشد.
14- حکیمه: تنها تاریخ ائمه و المجدى، حکیمه را ذکر نکرده‏اند و فقط همین منابع حلیمه را آورده‏اند که مطمئنا تصحیف یک‏دیگر می‏باشند.
15- حسنه: تاریخ ائمه و تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم او را ذکر نکرده‏اند و دلائل الامامه نیز حسینه نقل کرده و چون حسنه را نیاورده مطمئنا تصحیف آن می‏باشد .
16- بریهه، نزیهه و بویمه: سه قول در مورد یکى از دختران امام کاظم – علیه‏السلام – است که مناقب ، مستدرک السفینه و یکى از نسخه‏هاى دلایل الامامه، نزیهه نقل کرده‏اند و در نسخه دیگر دلایل الامامه بویمه آورده شده است، اما منابع دیگر بریهه ضبط کرده‏اند.
17- عایشه: از سیزده منبع آورده شده، شش منبع (ارشاد، لباب الانساب، تاج الموالید، اعلام الورى، تهذیب الکمال و المجدى) او را ذکر کرده‏اند و در مقابل، چهار منبع دیگر (تاریخ ائمه، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، المجدى و تذکره الخواص) ام عبدالله و محموده آورده‏اند. احتمال این که این دو، لقب و کنیه او باشد قوى می‏نماید. اما این‏که المجدى هر سه را آورده است، با آن چه ذکر شد، منافاتى ندارد، زیرا او نام‏هاى فرزندان آن حضرت را جمع آورى نموده است.
18- آمنه: از نام هایى است که اکثر نسب شناسان ذکر کرده‏اند و تنها تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم به صورت امنه نوشته است که در رسم الخط قدیم آمنه به این صورت نوشته می‏شده است و مشکلى ایجاد نمی‏کند.
19 و 20- امامه و ام القاسم: کتاب تاریخ الائمه و در پى آن، تاریخ موالید الائمه و وفیاتهم، المجدى ، تذکره الخواص و مناقب آل ابى طالب ایشان را از جمله دختران حضرت برشمرده‏اند
21- ام ابیها: کتاب ارشاد و به متابعت از آن، تاج الموالید، مستدرک الوسائل، المجدى و مناقب آن را آورده‏اند و دلایل الامامه آن را ام البهاء نقل کرده است که ظاهرا تصحیف می‏باشد.
22- رقیه‏الصغرى: کتاب ارشاد و به پیروى از آن دلایل الامامه، تاج الموالید، اعلام الورى، مناقب و مستدرک الوسائل آن را نقل کرده‏اند.
23- کلثم: ارشاد مفید، تاج الموالید و تهذیب الکمال آن را کلثم و دلایل الامامه و المجدى، کلثوم عنوان کرده‏اند.
24- عباسه: کتاب‏هاى دلایل الامامه، تهذیب الکمال و المجدى نیز از قول اشنانى این نام را آورده‏اند.
25- قسیمه: تهذیب الکمال و المجدى آن را به صورت مصغر (قسیمه) و دلایل الامامه، قسمه نقل کرده‏اند.
26- زینب صغرى: تاج الموالید، المجدى، تذکره الخواص و مستدرک الوسائل براى آن حضرت دومین زینب را نیز ذکر کرده‏اند.
27- اسماء صغرى: تاریخ موالید الائمه، المجدى، مستدرک السفینه و تذکره الخواص براى آن حضرت علاوه بر اسماء کبرى، اسماء صغرى را نیز نقل کرده‏اند.
28- زینب کبرى ، امینه صغرى، عطفه، امینه کبرى، رمله و خدیجه کبرى، نام‏هایى هستند که تنها المجدى آن‏ها را آورده است.
براى رسیدن به نتیجه، علاوه بر مطالبى که بیان شد، باید توجه داشت:
1. هر فردى از عرب مخصوصا بزرگان و اشراف، علاوه بر نام، داراى کنیه و لقب نیز بودند و براى احترام، آنان را با لقب و کنیه خطاب می‏کردند و چه بسا که والدین از ابتداى تولد فرزندشان، نام و لقب و کنیه بر او می‏نهادند و ممکن است‏یک نفر از جهات مختلف شخصیتى، لقب‏هاى گوناگون داشته باشد.
2. از طرف دیگر بسیارى از اسامی گفته شده در فرزندان امام کاظم – علیه‏السلام – کنیه یا لقب بوده و نمایان گر صفت ‏برجسته ‏اى می‏باشد (ام کلثوم، ام القاسم، ام عبدالله ، ام سلمه، ام ابیها …، علیه، میمونه، حکیمه، حسنه، محموده، عطفه و..). .
3. بعضى از مؤلفین، درصدد جمع آورى اسامی گفته شده در مورد فرزندان معصومین بوده و تمامی اسامی وارد شده در منابع سابق را نقل نموده ‏اند و معنى آن این است که یکى از فرزندان ایشان با این واژه نیز شناخته می‏شده است نه این که هر یک از آن‏ها بیان گر یک فرد خاص بوده و به تعداد آن اسامی، فرزند داشته باشد و لذا گاهى اسامی ارائه شده با عدد گفته شده از طرف خود آن‏ها مطابقت ندارد; مثلا مناقب آل ابى طالب عدد فرزندان پسر را هیجده نفر نقل و بیست اسم را فهرست نموده است.
4. اسامی مشترک گاهى به صورت مطلق و یا با پسوند اکبر و اصغر آمده است. برخى، اولى را مطلق و دومی را اصغر نامیده ‏اند بعضى، اولى را نیز با صفت اکبر توصیف نموده ‏اند و دو نام با سه عنوان ذکر شده است; مثلا المجدى در مورد فاطمه، اسماء، زینب و امینه، اولین را با پسوند کبرى و بقیه را به صورت مطلق آورده و بیشتر منابع اولى را مطلق و دیگران را با قید صغرى نقل کرده‏اند.
5. در روایتى که مامون علت‏شیعه شدن خود و محبت‏به اهل بیت را بیان می‏کند، می‏گوید: وقتى امام کاظم – علیه‏السلام – بر پدرم هارون وارد شد، پدرم او را بسیار احترام کرد و یکى از پرسش ‏هاى او از امام این بود که عائله شما چند نفر است؟ حضرت فرمود: بیش از پانصد نفر. پرسید: همه فرزندان شمایند؟ ! فرمود: نه، فرزندان من سى و چند نفر می‏باشند. (29)
بنابر این، روشن می‏شود که هر یک از واژه‏هاى گفته شده در مورد فرزندان حضرت، لزوما بیان‏گر یک فرد خاص نمی‏باشد، بلکه ممکن است دو یا چند واژه به عنوان نام، کنیه و لقب یک فرد باشد که با هر یک از آن‏ها شناخته می‏شده است و زیادى آن واژه ‏ها با فرمایش امام که فرزندان من سى و چند نفر می‏باشد، منافاتى ندارد. با توجه به قدمت کتاب تاریخ ائمه و اعتبار ارشاد مفید، قول ایشان تقویت‏شده و اختلاف بین ایشان به اختلاف در نام، لقب و کنیه مربوط می‏باشد.

_______________________________________
پی‌نوشت:

1. حیات الامام الکاظم – علیه السلام – به نقل از الفصول المهمه، ص 256.
2. اعلام الورى، ص 37.
3. مانند ابراهیم و احمد. مقاتل الطالبین، ص‏339; تاریخ طبرى، ج 7، ص 123.
4. مانند اسماعیل، مؤلف کتاب جعفریات.
5. چون محمد عابد و حضرت معصومه، جامع الرواه، ج‏2، ص 204.
6. تاریخ الائمه، ص 20.
7. ارشاد مفید، ج‏2، ص‏244.
8. تهذیب الانساب، ص 147.
9. تهذیب الکمال، ج‏21، ص‏149.
10. جمهره النساب العرب، ص 61.
11. دلائل الامامه، ص‏149.
12. المجدى، ص‏106.
13. تاج الموالید، ص‏123.
14. لباب‏الانساب، ص‏394.
15.تاریخ موالید الائمه و و فیاتهم، 188
16. مناقب آل ابى طالب، ج‏4، ص‏349.
17. تذکره الخواص، ص‏35.
18. عمده‏الطالب، ص‏196.
19. صحاح الاخبار، ص‏55.
20. کافى، ج‏6، ص‏19.
21. لباب الانساب، ج‏2، ص‏477.
22. اعلام الورى، ج‏2، ص‏36.
23. قرب الاسناد، ص‏333، امالى طوسى، ص‏355.
24. کافى، ج‏3، ص‏126; تهذیب الانساب، ج‏1، ص‏427.
25. طرائف المقال، ج‏1، ص‏280.
26. الفواید الرجالیه، ج‏2، ص‏114
27. عیون الاخبار الرضا، ج‏1، ص‏33- 36.
28. ارشاد مفید، ج‏2، ص‏244.
29. عیون الاخبار الرضا، ج‏1، ص‏88.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا