اینک در این مقاله برآنیم تا سیمای معاویه را از دیدگاه امامعلی(ع)پی گیریم تا سرانجام دریابیم که حضرت در جنگ صفین چهمشکلاتی داشته و سیاست واقع بینانه حضرت در این رابطه چه بودهاست. بیتردید از بحرانهای اساسی در حکومت امام علی(ع)حاکمیتمعاویه بر شام بود. او از سال پانزدهم هجرت که شامات به دستمسلمین فتح شد تا روزی که عثمان به قتل رسید درستبیستسال برشامات حکومت کرده و مردم شام از آغاز تشرف به اسلام با امارت اوخو گرفته بودند او از آغاز سرناسازگاری با حکوت مولیعلی(ع)داشت و البته عناد او با امام(ع) نه سر کینه شخصی کهبراساس کینه دیرینه از اسلام بود. امام علی(ع)معاویه را در نهجالبلاغه با چند ویژگی توصیف میکند: 1 فرصت طلبی از دیدگاه امام علی(ع)اسلام خاندان ابیسفیان فرصتطلبانه بود. آنان هیچگاه از صمیم قلب به اسلام نپیوستند بلکه از اقتدار وشکوه اسلام در هراس شده ابراز اسلام کردند حضرت در جواب نامهمعاویه نوشتند: «اما بعد فانا کنا نحن و انتم علی ما ذکرت من الالفهوالجماعه ففرق بیننا و بینکم امس انا آمنا و کفرتم والیوم انااستقمنا و فتنتم و ما اسلم مسلمکم الا کرها و بعد ان کان انفالاسلام کله لرسول الله صلی الله علیه و آله و سلم حزبا» . چنانکه گفتی ما و شما پیش از اسلام دوست و با هم بودیم اماآنچه دیروز از هم جدامان کرد این بود که ما ایمان آوردیم و شماکفر ورزیدید امروز هم ما استوار ایستادهایم و شما به فتنهگرویدهاید، هیچ یک از مسلمانان قوم شما جز به اکراه اسلامنیاوردهاند آن هم پس از آن که بزرگان عرب در برابر رسول اللهتسلیم شده و در حزب او درآمدند. و نشانه این فرصتطلبی و تسلیم ناپذیری در برابر اسلام،برخوردهای نابخردانه او با امام حق علی(ع)بود و براین اساس بودکه پیامبر(ص)با الهام الهی باطن معاویه را شناخته و طبق نصوصصریح اهل سنتبارها او را مورد لعنت و نفرین قرار داده و حشربر غیر امت اسلام را برای او پیشبینی کرده است. امام علی(ع)به هنگامی که یارانش را برای نبرد با معاویه بسیجمیکرد فرمود: «سیروا الی اعداء الله سیروا الی اعداء السنین و القرآن،سیروا الی بقیه الاحزاب قتله المهاجرین والانصار» . برای نبرد با دشمنان خدا حرکت کنید، آنان که دشمنان سنتهایپیامبر(ص)و قرآنند. حرکت کنید به سوی کسانی که بازماندگاناحزاب متحد کفر و شرکاند همانها که قاتل مهاجرین و انصارند. آری دشمنان این چنین کینهتوز با فرصتطلبی آنچنان نفوذ بر امتاسلام یافتند که به مدت هزار ماه حکومت کردند و آنچنانریاکارانه از پیامبر(ص)دم زدند که به هنگام سقوط بنیامیه دهنفر از فرماندهان شامی قسم یاد کردند که به خدا قسم باورنمیکردیم پیامبر خویشاوندی جز معاویه داشته باشد!! المعتضد بالله خلیفه عباسی ضمن منشوری که برای لعن معاویه واطلاع اجتماع از علل تصمیم خود بر این امر صادر میکند مینویسد: سخت ترین دشمنان پیامبر در کینه توزی نسبتبه اسلام و آن کسکه در راس مخالفان بوده و در همه نبردهای پیامبر رویاروی باحضرت قرار داشته او ابوسفیان بن حرب و پیروان او ازبنیامیهاند. بنیامیهای که در کتاب خدا مورد لعن قرار گرفته وسپس خداوند نیز آنها را مورد لعن قرار داد چون باطن آنها رامیدانست و عملکرد منافقانه آنها در علم ذات مقدس ربوبی بود. ابوسفیان پیوسته با پیامبر جنگید تا هنگامی که شمشیر مسلمین اورا مقهور ساخت و امر خدا علیرغم کراهتبنیامیه برتری یافت و درآن زمان ابوسفیان به زبان اسلام را پذیرفت در حالی که واقعانپذیرفته بود و کفر را در دلش پنهان کرده بود. خداوند بنیامیهرا براین اساس به زبان پیامبر(ص)لعن کرد و در کتاب خود از آنهابه عنوان «الشجره الملعونه» یاد کرد و خلافی نیست که مرادبنیامیهاند و از مواردی که بنیامیه بر زبان پیامبر اسلام لعنشدهاند هنگامی است که پیغمبر ابوسفیان را دید که بر چهارپاییسوار است و معاویه افسار آن را میکشد و فرزند دیگرش به نامیزید آن را میراند در این جا آن حضرت فرمود: خداوند لعنت کنداین افسار کش و سوار شونده، و این راننده را. 2 کبر و خودپرستی این رذیله ریشه بسیاری از انحرافات از جمله مقابله با حق استو راز سقوط ابلیس از «قرب حق» کبر او بود. خداوند او را امربه سجده در برابر آدم کرد «ابی واستکبر و کان من الکافرین»امتناع کرد و کبر ورزید و از کافران شد. امام علی(ع)فرمود: «و کان قد عبدالله سته آلاف سنه لایدری امنسنی الدنیا ام من سنی الاخره»او خداوند را شش هزار سال عبادت کرد که معلوم نیست از سالهایدنیاستیا آخرت. بیماری خودپرستی و کبر گاه پیامد مبارزه با ذات مقدس ربوبیرا دارد آن چنان که نمرود و فرعون به این بیماری مبتلا شدند وگاه پیامد مقابله با انبیاء الهی را داشت. نگاهی اجمالی به مخالفان انبیاء ما را به این باور میرساندکه از عمدهترین عوامل مخالفتبا انبیاء کبر بوده است آنان بابه رخ کشیدن مال و ثروت خود و هوادارانشان خود را برتر وانبیاء را حقیر میشمردند منطقشان این بود که: «نحن اکثر اموالا و اولادا و ما نحن بمعذبین» . اموال و فرزندان ما بیشتر است(و این نشانه علاقه خداوند بهماست)و ما هرگز مجازات نخواهیم شد. فرعون نیز با همین پندار با حضرت موسی به مخالفتبرخاست «ونادی فرعون فی قومه قال یا قوم الیس لی ملک مصر و هذه الانهارتجری من تحتی افلا تبصرون ام انا خیر من هذا الذی هو مهیمنولایکاد یبین» . فرعون در میان قوم خود ندا داد ای قوم من آیا حکومت مصر ازآن من نیست و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیانمیبینید من از این مردی که از خانواده و طبقه پستی است و هرگزنمیتواند فصیح سخن بگوید برترم. فرعون با این رذیله در برابر حضرت موسی(ع)ایستاد. معیار کبر خوار شمردن مخلوق و سبک شمردن حق است. امام صادق(ع)فرمود: «ان اعظم الکبر غمص الخلق و سفه الحق» . همانا بزرگترین تکبر، خوار شمردن مخلوق و سبک شمردن حق است. راوی گوید پرسیدم مقصود از جمله فوق چیست؟ حضرت فرمود: «یجهل الحق و یطعن علی اهله» . آن که در برابر حق خود را به نادانی زده و به اهل حق طعنهبزند. و از دیدگاه امام علی(ع)معاویه مبتلای به این رذیله است. حضرت در نامهای به عمرو عاص نوشت: «لاتجارین معاویه فی باطله فان معاویه غمص الناس و سفهالحق» . با معاویه شریک و همدم در باطلش مشو زیرا که معاویه مردم راتحقیر کرده و حق را خوار شمرده است. کبر او به حدی بود که حتی مورد اعتراض عمر قرار گرفت. در سال یازدهم هجرت که عمر به شام سفر کرد معاویه با ژستمتکبرانه پادشاهی به استقبال او آمد عمر گفت «هذا کسریالعرب» او کسرای عرب است. وقتی با او خلوت کرد به این رفتارشاعتراض نمود و گفتبا این همه گرفتار و محرومی که بر در خانهاتصف کشیدهاند، چرا این چنین در بین مردم حرکت میکنی! معاویه گفتدشمن ما رومیان به ما نزدیکاند و جاسوسهای آنها در این سامانفراوانند من با این شوکت و سلطنت میخواهم عزت و قدرت مسلمین رابه رخ آنان بکشم، عمر گفت نیرنگ خوبی است که عیب تو رامیپوشاند. این ژست متکبرانه آغاز خلافت او بود و پس از آن با استحکامپایه خلافتخود دقیقا نظام پادشاهی را احیاء کرد. 3 سنگر انحراف سردمداران انحراف در حقیقتسنگر اصلی انحرافند. آنانند کهقرآن نامشان را «امام نار» میگذارد خود جهنمیاند و خیل عظیمیاز مردم را در جهنم کفر و شرک و گمراهی خود میسوزانند. «وجعلناهم ائمه یدعون الی النار و یوم القیامه لاینصرون» و ماآنها را «فرعون و یارانش» پیشوایانی که دعوت به آتش دوزخمیکنند قرار دادیم و روز رستاخیز یاری نخواهند داشت. جالب این جاست که فرعونی که در دنیا پیشاپیش روی پیروانشحرکت کرد و آنها را در امواج نیل غرق نمود در قیامت نیزپیشاپیش آنها حرکت میکند و در دریای آتش وارد میکند چنانکهقرآن میگوید: «یقدم قومه یوم القیامه فاوردهم النار» . پیشاپیش قومش در روز قیامتحرکت میکند و آنها را وارد دوزخمیسازد. «معاویه» در زمره این منحرفان است که کسان زیادی را باالقاءات و تبلیغات شیطانی به انحراف کشیده است. امام علی(ع)در نامهای به او نوشت: «و اردیت جیلا من الناس کثیرا خدعتهم بغیک و القیتهم فی موجبحرک تغشاهم الظلمات و تتلاطم بهم الشبهات فجاروا عن وجهتهم ونکصوا علی اعقابهم و تولوا علی ادبارهم و تمولوا علیاحسابهم» . بسیاری از مردم را به گمراهی خویش فریب دادی و به تباهیافکندی و به امواج نفاق خود سپردی، ظلمت گمراهی آنان رافراگرفت و در تلاطم شبههها گرفتار آمدند و از راه راستخود دورگشتند و چونان کسی که بر روی پاشنه خود بچرخد به عقببازگردیدند و بار دیگر به نیاکان خویش متکی شدند و بر آنهابالیدند. معنای این سخن مولا این است که معاویه عامل ارتجاع امتبهارزشهای جاهلی شد و در حکومت طولانی خود بر شام با فریبکاری امتاسلام را از اصالتها و ارزشهای اسلامی جدا کرد. 4 استفاده ابزاری از مقدسات از شیوههای رذالت آمیز دشمنان در طول تاریخ استفاده ابزاریاز تقدسات بوده است و به دیگر عبارت سوء استفاده از تقدساتگریزگاه حق گریزی در طول تاریخ بوده است. معاویه که در قرآن ستیزی ید علیا دارد با به نیزه کردن قرآنآسیب جدی به اردوگاه امام علی(ع)زد. البته زمینه آسیب نادانی وحماقتبرخی از یاران حضرت بود. آری وقتی شیطنت دشمن با حماقت وبیتوجهی برخی به ظاهر خودیها همراه میشود سرانجام آن میشود کهبر سر امام علی(ع)آمد و نتیجه آن، انزوای حق خواهد شد. امامعلی(ع)پس از فتنه تحکیم در نامهای به معاویه نوشت: «ثم انک قد دعوتنی الی حکم القرآن و لقد علمت انک لست مناهل القرآن و لا حکمه ترید» . تو مرا به حکم قرآن دعوت کردی در حالی که اهل قرآن نیستی وحکم او را نمیخواهی. در سخنی دیگر حضرت معاویه و یارانش را دینفروش معرفی میکند«فتوجهوا من فورکم هکذا الی معاویه و اشیاعه القاسطین الذیننبذوا کتاب الله وراء ظهورهم و اشتروا به ثمنا قلیلا فبئس ماشروا به انفسهم لو کانوا یعلمون» . از این اردوگاه به سوی معاویه و همراهان ستمگرش حرکت کنید،آنان که .. آنچه گفته آمد، نیم رخی از سیمای معاویه است. دشمنی کهبیشترین بحرانها را برای حکومت مولی آفرید او هم برپا کنندهجنگ صفین بود و هم برپا کننده جنگ نهروان و هم در تحریک آتشافروزان جنگ جمل نقش داشت. او با حجم عظیمی از تبلیغات دروغین و به اصطلاح جنگ روانیمردم شام را کانون دشمنی اهل بیت(ع)ساخت. او دستور داده بود که بازرگانان حدیث، احادیث دروغین درمنقبت عثمان و خاندان بنیامیه جعل کنند و محور فرهنگ و درسگفتگو قرار گیرد. ابن ابی الحدید مینویسد: روایاتی را که در فضائل عثمان و خاندان بنیامیه جعل شده بودبه معلمین و مکتب داران سپردند تا در برنامهای درسی فرهنگ آنروز جای دهند آنها هم از آن همه مجعولات فراوان به بچهها وغلامانشان تعلیم دادند به حدی که آن روایات را نقل میکردند وتعلیم میگرفتند همانگونه که قرآن را فرامیگرفتند و حتی آنها رابه دختران و زنان و نوکران و خویشاوندان خود تعلیم میدادند ومدتها بر این روش باقی بودند. و این حجم عظیم تبلیغاتی آنچنان مؤثر بود که بیچون و چرادروغهای دستگاه خلافتشام پذیرفته میشد و هر انحرافی مورد قبولقرار میگرفت تا آنجا که سب امام علی(ع)همانند یک عبادت تلقیمیشود که به تعبیر مسعودی کودکان بر آن سنت متولد شده و بزرگانبر آن روش میمردند. آنقدر این انحراف جا افتاده بود که وقتی عمر بن عبدالعزیز ازلعن حضرت جلوگیری کرد مردم گویا چنین گمان کردند که وی داعیهبزرگ آورده و یا گناهی عظیم مرتکب گردید. گفتنی در این زمینه فراوان است. در یک کلام هر آنچه امروزاستکبار جهانی علیه اسلام به کار میگیرد نمونهای از آن رامیتوان در سیره معاویه علیه امام علی(ع) دید. ماهنامه پاسدار اسلام شماره 222
سید احمد خاتمی