هر تهاجمی باقتضاء زمان و امکانات ابزار و وسائل متناسب با خود را بکار می برد و در تهاجم فرهنگی که هدف ایجاد نگرش و باور در ملتی برای انتخاب شیوه زندگی است قطعاً قوی ترین و مؤثرترین ابزار، فرهنگ خواهد بود.
یعنی با فرهنگ به جنگ فرهنگ باید رفت همانطوری که با مکتب و اعتقاد به جنگ اعتقاد و مکتب می روند. چرا که فرهنگ یک باور و بینش و پذیرش و انتخاب است و جز بوسیله باور و بینش دیگری که جایگزین آن شود نمی توان فرهنگی را از صحنه و متن زندگی قوم و اجتماعی حذف نمود و بدر بُرد.
به علاوه اگر فرهنگی با زور و تهدید ابزاری غیر فرهنگی بر قوم و اجتماعی تحمیل شود تدریجاً آثار عملی خود را از دست می دهد و فرهنگ مرعوب و مغلوب زور و تهدید کم کم جای خود را در زندگی همان مردم مرعوب باز می کند و نفوذ عملی خود را بدست می آورد و فرهنگ تحمیلی را از میدان زندگی آن ملت خارج می سازد.
گرچه ممکن است آثار کمرنگی از فرهنگ تحمیلی برای همیشه در میان ملت مرعوب باقی بماند مانند لغات و اصطلاحات و بعضی آداب و رسوم امّا کاربردی سرنوشت ساز و تعیین کننده و جهت دهنده ندارند. مگر اینکه از عامل زور و تهدید و غلبه جنگی برای مساعد نمودن زمینه ورود فرهنگ مهاجم و زمینه سازی پذیرش آن استفاده گردد اما چون این ورود و پذیرش انتخابی و اختیاری نیست لذا فرهنگ مهاجم باید با ابزار فرهنگی و کارهای فرهنگی مستمر و حساب شده به تحکیم و تثبیت و تنفیذ خود در میان ملت مرعوب اقدام نماید و از راه ایجاد گرایش و پذیرش انتخابی از طرف ملت مرعوب به مقصود خود برسد. زیرا بقول ابن خلدون بزرگ جامعه شناس اسلامی:
«ملّت مغلوب زود و سریع فرهنگ ملت غالب را می پذیرد.»(1)
اما برای تثبیت باید از ابزار فرهنگی استفاده شود. و لذا استکبار جهانی با امکاناتی که در اختیار دارد برای تزریق فرهنگ مبتذل خود بر بدنه جوامع غیر غربی از همین روش به اشکال گوناگون استفاده می نماید و ملت ها را نسبت به فرهنگ اصیل خود بیگانه نموده و زمینه پذیرش فرهنگ غرب را فراهم می سازد به نحوی که مردم مورد هجوم، معتادِ فرهنگ متهاجم گردند و گاهی کاسه از آش داغ تر شوند. راههایی که در تهاجم فرهنگی مورد
استفاده غرب قرار می گیرند زیادند اما می توان راههای زیر را به عنوان طرق مادر مورد دقت قرار داد:
1ـ از راه صدور فیلمهای سینمائی و تلویزیونی و ویدئوئی که بر اساس فرهنگ بی بند و بار غربی و برداشتن مرز مَحرم و نامحرم و عدم رعایت نکات اخلاقی و زمینه تحریک جنسی درست می شوند، با نامهای فریبنده. تا کم کم حریم مقدس محرم و نامحرم کمرنگ شود و جوانان دختر و پسر به بلوغ زودرس و تحریک جنسی دچار گردند و پرده های حیا و شرم، پاره گردند و زمینه فساد خود بخود فراهم شود.
2ـ ابداع و رواج و صدور مدهای لباس و پوشاک بخصوص لباسهای زنانه که بتدریج عفاف و شرم را از دختران و زنان سلب می نماید و عرضه نو آوریها و ایجاد جاذبه های تبلیغاتی رادیوئی و تلویزیونی و مطبوعاتی با استفاده از متخصصین طراح آگهی های تبلیغاتی. و هم اکنون آثار احیاء و زنده شدن این شیوه شوم در جامعه انقلابی ایران به چشم میخورد و با گردشی دقیق و واقع بینانه و محققانه در شمال تهران و شهرهای بزرگ می بینیم فرهنگ نیمه عریانی و مبتذل لباس بخصوص زنانه و
هم اکنون آثار احیاء و زنده شدن این شیوه شوم در جامعه انقلابی ایران به چشم میخورد و با گردشی دقیق و واقع بینانه و محققانه در شمال تهران و شهرهای بزرگ می بینیم فرهنگ نیمه عریانی و مبتذل لباس بخصوص زنانه و دخترانه تجدید حیات نموده و جوانه زده و بسیاری از خانواده ها هم مقدمش را گرامی داشته اند.
دخترانه تجدید حیات نموده و جوانه زده و بسیاری از خانواده ها هم مقدمش را گرامی داشته اند و فروشگاههای سودجوی پوشاک هم با ایجاد جاذبه های فریبنده آنها را عرضه می کنند تا دیده ببیند و دل یاد کند و خنجری هم که بر دیده زنند تا دل آزاد گردد وجود ندارد.
3ـ ورود بسیاری از مجلات و روزنامه ها و کتب خارجی می تواند عامل رواج فرهنگ مبتذل غربی در جوامع غیرغربی باشد و فرهنگ مادی و فاسد و بی بهره از فضیلت و معنویت غرب را از لابلای صفحات و سطورشان به ملت مورد هجوم بخورانند.
4ـ گروهی از اساتید فرنگ رفته که تحصیلات عالیه و طولانی در غرب داشته اند چون خاشاکی در برابر فرهنگ غرب تسلیم شده و اصالت خود را از یاد برده اند با در اختیار داشتن سنگر کلاسها و برتری علمی نسبت به دانشجو و دیگر مردم مؤثرترین عامل نفوذ فرهنگ مهاجم بشمار می روند و استکبار جهانی از راه پرورش گروهی از دانشجویان خارجی مقیم غرب قدرت تهاجم فرهنگی خود را افزایش می دهد.
5ـ تهیه و صدور عکسهای مبتذل و سکسی که برای نسل جوان جاذبه دارد حتی چاپ عکسهای بی شرمانه بر بدنه لیوانها و پارچها و ظروف کریستال و کاغذهای شکلات و آدامس و … برای فراهم کردن زمینه تحریک جنسی و دریدن پرده شرم و حیا سوق دادن خانواده ها بخصوص نسل جوان بسوی فساد و بی بندوباری.
6ـ سیستم باز در مبادلات مسافر که امروزه به صورت یک اصل قابل قبول بین المللی در آمده عامل مهمی در خدمت تهاجم فرهنگی غرب بشمار می رود و متأسفانه ضرر این پدیده دو طرفه است.
زندگی پر از زرق و برق و جاذبه های مادی و بدور از تقییدات اخلاقی همراه با امکانات زندگی و نظم و انضباط ظاهری در امور جاری غرب برای هر بیننده ای فریبنده و جذب کننده خواهد بود و غالب مسافرین دیار غرب حتی دینداران با فرهنگ هم نسبت به یک و یا چند جنبه از زندگی غربی شیفته می شوند و با زمینه پذیرش فرهنگ غرب و یا لااقل عدم برخورد خصمانه وارد کشور و خانه و کاشانه خویش می گردند و رفتار و اخلاق بسیاری از آنها یا رنگ غربی به خود می گیرد و یا مداح و مُبلغ می شوند و یا در درجه نازلی افسوس می خورد که چرا نظام اجتماعی و اداری و معاملاتی ما مسلمانها چنین انضباطی ندارد؟
روزی به عیادت یکی از فضلاء متعهد که برای معالجه به اروپا رفته بود رفتم یکی از آقایان از وضع بهداشت و دارو و درمان آنجا پرسید جناب ایشان شرح مبسوطی از تعهد پزشکان و پرسنل بیمارستان و نظام دارو و درمان اروپا بیان فرمودند که برای همه حضار جالب و قابل تحسین بود و در مقایسه با وضع بیمارستانها و درمان خودمان تأسف را بهمراه داشت درست است که فساد اخلاقی آنها از نظام اداری و پزشکی و تولیدات شان باید تفکیک شود اما این تفکیک صددرصد برای همه کس ممکن نیست. و ناخودآگاه درجه خصومت با فرهنگ مبتذل آنها را پائین می آورد.
از طرف دیگر مسافرین اروپائی و غربی که به ایران می آیند، با خود سوغات فرنگ و فرهنگ فرنگ دارند و بر این گرفتاری اضافه فرمایید پدیده شوم توریسم و باصطلاح فریبنده آن جهانگردی که مسافرین غربی که وارد ایران می شوند و مسافرین ایرانی که در گروه جهانگرد به اروپا می روند از چه قماشی هستند و هر دو دسته چه فرهنگی را وارد ایران می نمایند. در ساعاتی که هواپیماهای اروپا در فرودگاه مهرآباد به زمین می نشینند و یا به اروپا پرواز می کنند ساعاتی در سالن عمومی فرودگاه بسر برید و با چشم خریدار نگاه کنید تا ببینید با وجود محدودیتهایی که در فرودگاه از لحاظ رفتار و حجاب وجود دارد چگونه برخوردها و معانقه های دو جنس مذکر و مؤنث و … ظهور دارد امید است پدیده شوم جهانگردی جامه عملی نپوشد و ایران اسلامی برای جذب توریست و درآمد ارزی، سرمایه های معنوی و آرمانهای اسلامی را از دست ندهد و به رخ کشیدن آثار باستانی ایران به قیمت از کف رفتن فرهنگ باستانی ما نشود و به همان ضررهای فرهنگی مسافرتهای معمولی اکتفا کنیم و از شرّ برنامه جهانگردی در امان بمانیم.ان شاءاللّه .
پاورقیها:
1 – مقدمه ابن خلدون
نبی صادقی