گفتیم که امام یک رهبر عادی نیست که فقط به اداره کشور و حفظ ثغور آن بپردازد، بلکه وی علاوه بر این وظیفه، وظایف دیگری دارد که به آنها اشاره شد. انجام آن وظایف خطیر مانند تفسیر قرآن، بیان احکام، پاسخگویی به سؤالات اعتقادی مردم، و جلوگیری از هرنوع انحراف در عقیده و تحریف در شریعت، در گرو داشتن علمی گسترده وخطاناپذیر است، و افراد عادی چنانچه متصدی اینگونه امور گردند، از خطا واشتباه مصون نخواهند بود. البته عصمت مساوی با نبوت نیست، ممکن است انسانی از اشتباه و خطا معصوم باشد، ولی دارای مقام نبوت نباشد. نمونه واضح آن، مریم عذرا است که قبلا در بحث عصمت پیامبران، دلایل عصمت او را یادآور شدیم. (1) علاوه بر تحلیل عقلی مزبور، یک رشته امور بر لزوم عصمت امام دلالت میکنند که برخی را یادآور میشویم: 1. اراده قطعی و حتمی خداوند بر پاکی و طهارت اهل بیت از رجس تعلق گرفته است، چنانکه میفرماید:‹‹انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت ویطهرکم تطهیرا›› (احزاب/33): جز این نیست که خدا میخواهد از شما اهل بیت هر نوع پلیدی را بزداید و شما را به طور کامل پاکیزه گرداند. دلالت آیه بر عصمت اهل بیتبدینگونه است که: تعلق گرفتن مشیت ویژه الهی به تطهیر اهل بیت از هر نوع پلیدی، مساوی و ملازم با عصمت آنان از گناه است. زیرا مقصود از «رجس» در آیه، هر نوع پلیدی فکری و روحی و رفتاری است که گناه از مصادیق بارز آن است، و از آنجا که این اراده به افراد خاصی تعلق گرفته است نه به همه افراد امت ، طبعا با اراده تطهیر که به همگان تعلق گرفته است فرق خواهد داشت. اراده تطهیر که عموم مسلمانان را دربر میگیرد، اراده تشریعی است (2) و چه بسا ممکن است در اثر نافرمانی افراد تحقق نپذیرد; در حالیکه این اراده، اراده تکوینی است که از مراد و متعلق اراده (پاکی از گناه) جدا نخواهد بود. در خور ذکر است که اراده تکوینی حق بر عصمت اهل بیت، مایه سلب اختیار از آنان نیست; همان گونه که وجود عصمت در پیامبران نیز مایه سلب اختیار از آنان نمیباشد(تفصیل این مطلب در کتب عقاید آمده است). 2. به حکم حدیث ثقلین که میفرماید:«انی تارک فیکم الثقلین: کتاب الله و عترتی»، ائمه اهل بیتعلیهم السلام در ردیف قرآن واقع شدهاند، یعنی همان گونه که قرآن از هر نوع خطا و اشتباهی مصون است، ائمه اهل بیت نیز از هر نوع خطای فکری و عملی مصون میباشند. این مطلب با توجه به ذیل حدیث که میفرماید: الف – ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا: مادام که به این دو چنگ زنید هرگز گمراه نخواهید شد; ب – انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض: این دو یادگار من از یکدیگر جدا نمیشوند تا در قیامت کنار حوض نزد من آیند،کاملا روشن است، زیرا چیزی که تمسک به آن مایه هدایتبوده، از ضلالتباز میدارد و هرگز نیز از قرآن (معصوم) جدا نمیشود، قطعا از هرگونه خطا و گناه مصون خواهد بود. 3. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم اهل بیتخود را به کشتی نوح تشبیه کرده است که هرکه بر آن سوار شد از امواج طوفان رست و هرکه از آن تخلف جست غرقه امواج گشت. چنانکه فرمود: «انما مثل اهل بیتی فی امتی کسفینه نوح من رکبها نجی ومن تخلفعنها غرق». (3) با توجه به این دلایل که به صورت موجز بیان شد، عصمت اهل بیت امری روشن و مبرهن است، و البته دلایل نقلی عصمت منحصر به آنچه گفته شد نیست. پینوشتها: 1.ر .ک، الالهیات،از مؤلف، 2/146- 198. 2.سوره مائده آیه6:‹‹و لکن یرید لیطهرکم›› که در ذیل آیه وضو آمده است. 3. مستدرک حاکم:2/151; خصائص کبری، سیوطی:2/266. منشور عقاید امامیه صفحه 168 استاد جعفر سبحانی