مهر ورزیدن و دوست داشتن پیامبر و خاندانش یکی ازاصول اسلام است که قرآن وسنت بر آن تأکید دارند. قرآن کریم در این باره میفرماید: «قل إن کان آباؤکم و ابناؤکم و إخوانکم و أزواجکم و عشیرتکم و أموال اقترفتموها و تجاره تخشون کسادها و مساکن ترضونها أحب إلیکم من الله و رسوله و جهاد فی سبیله فتربصوا حتی یأتی الله بأمره و الله لا یهدی القوم الفاسقین»(توبه/24): بگو اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و بستگان شما و اموالی که بدست آوردهاید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و مسکنهای مورد علاقه شما، در نظرتان از خداوند و پیامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار این باشید که خداوند عذابش را بر شما نازل کند، و خداوند جمعیت نافرمانبردار را هدایت نمیکند. و در آیه دیگر میفرماید: «الذین آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذی أنزل معه أولئک هم المفلحون» (اعراف/157): کسانی که به او ایمان آوردهاند و او را تکریم کرده و کمک نمودهاند و از نوری که بر وی فرود آمده پیروی کردهاند، رستگارانند. خدا در این آیه برای رستگاران چهار ویژگی میشمارد: .1 ایمان به پیامبر: «آمنوا به». .2 تعزیز و تکریم او: «عزره». .3 یاری کردن او: «نصروه». .4 پیروی از نوری (قرآن) که نازل شده است «و اتبعوا النور الذی أنزل معه». با توجه به اینکه یاری کردن پیامبر در ویژگی سوم آمده است، قطعا مراد از «عزروه» در ویژگی دوم همان تکریم و تعظیم پیامبر است، و مسلما، تکریم پیامبر مخصوص دوران حیات او نیست، همچنانکه ایمان به وی که در آیه وارد شده، چنین محدودیتی ندارد. درباره محبت به خاندان رسالت کافی است که قرآن آن را به صورت پاداش رسالت (البته به صورت پاداش نه پاداش واقعی) ذکر کرده و میفرماید: «قل لا أسألکم علیه اجرا إلا الموده فی القربی» (شوری/23): بگو من برای ادای رسالت خدا از شما پاداشی نمیطلبم،جز محبت ورزیدن به بستگان ونزدیکانم . محبت و تکریم نسبت به پیامبر اکرم(ص) نه تنها در قرآن آمده، بلکه در احادیث اسلامی نیز بر آن تأکید شده است، که دو نمونه آن را یادآور میشویم: .1 رسول اکرم فرمود: «لا یؤمن أحدکم حتی أکون أحب إلیه من ولده و الناس اجمعین». (1) هرگز یک نفر از شما مؤمن واقعی نخواهد بود، مگر اینکه من برای او از فرزندانش و همه مردم محبوبتر باشم. .2 در حدیث دیگر میفرماید: ثلاث من کن فیه ذاق طعم الإیمان: من کان لا شیء أحب إلیه من الله و رسوله، و من کان لئن یحرق بالنار أحب إلیه من أن یرتد عن دینه، و من کان یحب لله و یبغض لله» (2) : سه چیز است که هر کس دارای آن باشد، مزه ایمان را چشیده است: .1 آن کس که چیزی برای او از خدا و رسولش گرامیتر نباشد. .2 آن کس که سوخته شدن در آتش برای او محبوبتر از خروج از دین باشد. .3 آن کس که برای خدا، دوست یا داشمن بدارد. محبت خاندان پیامبر(ص): نیز در احادیث اسلامی مورد تأکید واقع شده است که برخی را یادآور میشویم: .1 پیامبر گرامی(ص) فرمود: «لا یؤمن عبد حتی أکون أحب إلیه من نفسه و تکون عترتی أحب إلیه من عترته، و یکون أهلی أحب إلیه من أهله» (3) :مؤمن به شمار نمیرود بندهای مگر اینکه مرا بیش از خود دوست بدارد، و فرزندان مرا بیش از فرزندانش، و خاندان مرا فزون از خاندان خود، دوست بدارد. .2 در حدیث دیگر درباره عترت خود میفرماید: «من أحبهم أحبه الله و من أبغضهم أبغضه الله» (4) : هر کس آنها را دوست بدارد، خدا را دوست داشته و هرکس آنها را دشمن بدارد، خدا را دشمن داشته است. تا این جا با دلایل این اصل (مهر ورزیدن به پیامبر و عترتش) آشنا شدیم، اکنون سؤال میشود : .1 سودی که امت از مهر ورزیدن به پیامبر و عترت او میبرد چیست؟! .2 شیوه مهر ورزی و تکریم نسبت به پیامبر و خاندان او چیست؟! درباره مطلب نخست یادآور میشویم: محبت به انسان با کمال و با فضیلت، خود نردبان صعود به سوی کمال است، هرگاه انسانی فردی را از صمیم دل دوست بدارد، کوشش میکند خود را با او همگون سازد و آنچه که مایه خرسندی او است انجام داده، و آنچه او را آزار میدهد ترک نماید. ناگفته پیداست وجود چنین روحیهای در انسان مایه تحول بوده و سبب میشود که پیوسته راه اطاعت را در پیش گیرد و از گناه بپرهیزد. کسانی که در زبان اظهار علاقه کرده ولی عملا با محبوب خود مخالفت میورزند، فاقد محبت واقعی میباشند، در دوبیتی که به امام صادق (ع) نسبت داده شده است به این نکته اشاره شده آنجا که میفرماید: تعصی الإله و أنت تظهر حبه*هذا لعمری فی الفعال بدیعلو کان حبک صادقا لأطعته*إن المحب لمن یحب مطیع (5) «خدا را نافرمانی میکنی و اظهار دوستی مینمایی، به جانم سوگند، این کار شگفتی است. اگر در ادعای خود راستگو بودی او را اطاعت میکردی، حقا که مرید پیوسته مطیع محبوب خود میباشد». اکنون که برخی از ثمرات مهرورزی به پیامبر و خاندان او روشن شد، باید به شیوه ابراز آن بپردازیم: مسلما مقصود حب درونی بدون هیچگونه بازتاب عملی نیست، بلکه مقصود مهری است که در گفتار و رفتار انسان بازتاب مناسبی داشته باشد. شکی نیست که یکی از بازتابهای محبت به پیامبر(ص) و خاندان او پیروی عملی از آنان است، چنانکه اشاره شد، ولی سخن در دیگر بازتابهای این حالت درونی است، و اجمال آن این است که هر گفتار یا رفتاری که در نظر مردم نشانه محبت و وسیله گرامی داشت افراد به شمار میرود، مشمول این قاعده میباشد، مشروط بر اینکه، با عمل مشروع او را تکریم کند، نه با عمل حرام. بنابراین، گرامی داشت پیامبر اکرم(ص) و خاندان او در هر زمان خصوصا در سالروز ولادت یا وفات ـ یکی از شیوههای ابراز محبت و گرامی داشت مقام و منزلت آنان است و آزین بندی در روزهای ولادت وروشن کردن چراغ و برافراشتن پرچم و تشکیل مجلس برای ذکر فضایل و مناقب پیامبر اکرم(ص) یا خاندان او، نشانه محبت به آنان و وسیله ابراز آن به شمار میرود و به این خاطر تجلیل پیامبر در ایام ولادت یک سنت مستمر، در میان مسلمانان بوده است. دیار بکری در کتاب «تاریخ الخمیس» مینویسد: مسلمانان پیوسته ماه ولادت پیامبر را گرامی داشته و جشن می گیرند و اطعام میکنند و به فقرا صدقه میدهند اظهار شادمانی مینمایند و سرگذشت ولادت او را بیان میکنند، چه بسا کراماتی برای آنان ظاهر میشود. عین این سخن را عالم دیگری به نام ابن حجر قسطلانی در کتاب خود آورده است. (6) پینوشت: 1و2ـ کنز العمال: ج 1، ح70 و 72 و جامع الأصول: ج 1، ص .2383و4ـ مناقب الامام امیرالمؤمنین نگارش حافظ محمد بن سلیمان کوفی، ج 2، ح 619، و .700 و بحار الأنوار ج 17 ص 13، علل الشرایع باب 117 ح .35ـ سفینه البحار: 1/ .1996ـ المواهب اللدنیه، ج 21، ص 27، تاریخ الخمیس، ج 1، ص .223منشور عقاید امامیه ص 244جعفر سبحانی