چرا به هنگام شنیدن نام قائم(عج) لازم است برخیزیم؟
مردن با عشق ولی عصر(عج)
آیا در زمان غیبت ذکر نام امام زمان(عج) بهطور صریح جایز است؟
آیا مهدویت شخصیه است یا نوعیه؟
آیا انقلاب اسلامی نموداری از ظهور امام زمان(عج) است؟
امام زمان(عج) چه وقت ظهور میکند؟
نشانههای ظهور امام زمان(عج) کدامند و چگونه باید آنها را شناخت؟
آیا ممکن است انسانی قرنها زنده بماند؟
امامان(ع) چگونه از اعمال ما با خبر میشوند؟
چگونگی دریافت علم و آگاه شدن بر کردار مردم
آثار تربیتی آگاهی امام(ع) از اعمال مردم
تأثیر دعا در فرج امام زمان(عج) چه اندازه است؟
چرا به هنگام شنیدن نام قائم(عج) لازم است برخیزیم؟هنگامی که «دعبل خزاعی» اشعار خود را در محضر امام هشتم(ع) خواند، چون از بقیه اللَّه و قیام شکوهمند آن حضرت یاد کرد، امام رضا(ع) از جای برخاست و دست مبارکش را بر سر نهاد و در برابر نام حضرت ولی عصر(عج) تواضع نمود و برای فرجش دعا کرد.(1) از امام صادق(ع) سؤال شد که چرا به هنگام شنیدن نام «قائم» لازم است برخیزیم؟ فرمود:
برای آن حضرت غیبت طولانی است و این لقب یاد آور دولت حقه آن حضرت و ابراز تأسف بر غربت اوست. و لذا آن حضرت از شدّت محبت و مرحمتی که به دوستانش دارد، به هر کسی که حضرتش را با این لقب یاد کند، نگاه محبتآمیز میکند. از تجلیل و تعظیم آن حضرت است که هر بنده خاضعی در مقابل صاحب (عصر) خود، هنگامی که مولای بزرگوارش به سوی او بنگرد از جای برخیزد، پس باید برخیزد و تعجیل در امر فرج مولایش را از خداوند منان مسئلت بنماید.(2)مردن با عشق ولی عصر(عج)شهید محراب آیه اللَّه دستغیب نقل میکند:
یکی از رفقا نقل میکرد برادرش پنجاه سال قبل جوان هیجده سالهای بود که زیارت جامعه و دوازده امام خواجه نصیرالدین را از حفظ بود. بالأخره مریض میشود، در حال احتضار زیارت جامعه و خواجه نصیرالدین را میخواند، عجیب این است که میگفت او دو ماه در بستر بود، به واسطه بیماری مانند اسکلتی شده بود، نمیتوانست حرکت کند، همینطور افتاده بود، در نهایت ضعف ساعت آخر عمرش وقتی دوازده امام خواجه نصیر را خواند تا به اسم حضرت مهدی رسید از بستر تمام قامت بلند شد، بدنی که باید این دست و آن دستش کنند نمیدانم که این چه عشقی است که مرده را زندهمیکند، تا اسم آقا را میبرد بلند میشود تمام قامت، بعد هم یک دفعه برای ادب خودش را میاندازد در آستانه در اتاق و میگوید: آقا خوش آمدید و بعد از دنیا میرود، آیا عاشق امام زمانِ(عج) خود هستیم؟!(3)آیا در زمان غیبت ذکر نام امام زمان(عج) بهطور صریح جایز است؟در بعضی از روایت وارد شده که نباید صریحاً اسم امام زمان(عج) برده شود، بلکه باید بگوییم (م ح م د). در روایتی آمده است: «لا یَحِلُّ لَکُمْ ذِکْرُهُ بِاِسْمِهِ».(4) بنابر این، ذکر نام حضرت مباح نیست. بعضی از اعاظم و علمای دین مستقلاً در این موضوع کتاب نوشتهاند.(5) شیخ حر عاملی در این مسأله کتاب مستقلی تألیف کرده است.(6)
شیخ صدوق که متخصص و استاد جمع روایات درباره امام زمان(عج) است، در کمال الدین میفرماید:
وَالَّذی أذْهَبُ إلَیْه ما رُویَ فیَ النَّهیِ مِنَ الْتَسْمِیهِ؛ آن چه من بدان مایل شدهام روایاتی است که در آنها از تسمیه نهی شده است.
معتقدان به این رأی چون شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طبرسی، سید اسماعیل عقیلی مؤلف کتاب کفایهالموحدین، میرداماد، علامه مجلسی و محدث نوری، هر کدام بهگونهای حکم به حرمت داده و آن را به زمان یا شرایط خاصی مقید کردهاند.(7)
اما قول دیگری نیز حاکم است و آن این که هیچ یک از مراجع عظام تقلید، ذکر نام امام زمان(عج) را حرام نمیدانند، زیرا روایاتی را که در این خصوص صادر شده، ناظر به زمان تقیّه میدانند و استدلال میکنند که در روایات مربوط به امام زمان(عج) بیان شده که نام آن حضرت، نام پیامبر(ص) و کنیهاش، کنیه پیامبر(ص) است. وقتی کنیه پیامبر(ص) درباره ایشان صراحتاً و علناً مطرح بود نام پیامبر نیز علناً در مورد ایشان به کار گرفته میشد و این زمینهای میشد تا دشمنان حضرت مهدی(عج) را شناسایی کرده و جان ایشان در خطر جدّی قرار گیرد. البته این مربوط به زمان تقیّه و خطر بوده است.
استنباط فقهای ما این است که این روایات ناظر به زمان تقیّه است؛ یعنی زمانی که خلفای عباسی با شدّت هر چه تمامتر از همه احتمالات و اخبار برای ردیابی امام زمان(عج) استفاده میکردند تا آن حضرت را به شهادت برسانند. اما الآن که آن تقیّه وجود ندارد، آن حرکت هم منتفی است. بنابراین،ذکر نام امام زمان(عج): «حرمت مادامی» دارد، یعنی مادامی که تقیّه حاکم بوده ذکر نام صریح امام(ع) حرام بوده، اما وقتی تقیّه مرتفع شد، حرمت هم مرتفع میشود.
در این میان، بعضی از بزرگان بین دو قول مطرح در این مسئله جمع کرده و گفتهاند: به استناد بعضی از روایات ذکر نام صریح حضرت در ملأ عام و محافل و مجالس جایز نیست، اما در غیر این موارد، بیان نام امام زمان(عج) اشکال ندارد.(8)آیا مهدویت شخصیه است یا نوعیه؟بر اساس عقیده مبرهن شیعه، مهدویت شخصیه است؛ یعنی مهدی(عج) فردی است که موعود ملتها و امتهاست و ابعاد و ویژگیهای ایشان نیز مشخص است. خانواده پدر و مادر، محل تولد، محل غایب شدن، نشانههای ظهور و حتی خصوصیات جسمی و در یک کلام، همه ابعاد و ویژگیهای ایشان ذکر شده است؛ بنابر این، فقط یک مهدی را قبول داریم. لیکن بعضی از صوفیه و عرفا قائل به مهدویت نوعیه بوده و عقیده دارند که در هر عصر و دورهای باید یک مهدی وجود داشته باشد که ویژگیها و خواص مهدویت و هادویت را داشته باشد و میگویند هیچ عصری خالی از یک مهدی هادی نیست و ضرورتی هم ندارد که مشخص شود از نسل چه کسی است و چه خصایصی دارد.(9)آیا انقلاب اسلامی نموداری از ظهور امام زمان(عج) است؟هنگامی که ولی عصر(عج) ظاهر میشوند مسلماً در یک نقطه متمرکز میشوند و در آنِ واحد در کشورها و مناطق دیگر حضور ندارند، بلکه برای آنجا والی و حاکم معین میکنند، همانگونه که امیرالمؤمنین(ع) در دوران خلافت خود مالک اشتر را به ولایت مصر، ابن عباس را به ولایت بصره و بزرگان دیگر از اصحاب برجسته را به حکومت دیگر بلاد تعیین کردند. امامزمان(عج) نیز برای مناطق اسلامی حاکم معین میکنند. بدین دلیل ما امروز با این که مدعی پیاده کردن تمام احکام زمان حکومت ولی عصر(عج) نیستیم، اما خود را مرحلهای از ظهور به معنای تدریجی آن میدانیم؛ یعنی حاکمیت تدریجی اسلام و احکام نورانی آن بخش و رشحهای از ظهور امر حضرت حجت است، هر چند هنوز ظهور شخص ایشان واقع نشده است.(10)امام زمان(عج) چه وقت ظهور میکند؟اکنون که دنیا پر از جور و ستم شده، پس چرا امام زمان(عج) بنا به مفاد روایت معروف و مشهور یَمْلَأُ الْأرْض قِسْطاً وَ عَدلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلمَاً وَ جَوراً(11) ظهور نمیکند؟
اولاً، چه کسی گفته دنیا پر از ستم و ظلم است و اصولاً تشخیص این که دنیا پر از ظلم و ستم شده یا خیر با چه کسی است؟
ثانیاً، بعضی از محققان میگویند: مراد از مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً پر شدن دنیا از ظلم و جور نیست، بلکه سیطره و چیرگی ظلم و ستم است، بهگونهای که گریزی از آن نباشد.
ثالثاً، به تعبیر علمی، هیچگونه علیّتی بین پر شدن دنیا از ظلم و جور و یا سیطره ظلم و جور بر دنیا و ظهور امامزمان(عج) وجود ندارد که بگوییم بلافاصله و آناً امام زمان(عج) باید در این شرایط ظهور کند. اصولاً مقدار این فاصله و اندازه آن مشخص نشده است، پس باید این شبهه از اذهان بیرون آید که با پر شدن دنیا از ظلم و ستم باید حتماً امام زمان(عج) ظهور کند، زیرا امکان آن وجود دارد که مدت زمان و فاصله ظهور بنا به حکمتها و مصالحی به درازا بکشد و این نباید برای کسی جای نگرانی و افسردگی بهبارآورد.
در مورد گسترش فساد و زیاد شدن گناهان سه نکته قابل توجه است:
الف) مطلق این امور نشانه ظهور به حساب نمیآید و چنین نیست که هر زمان فساد گسترش یافت و گناهان زیاد شد، حضرت ظهور کند.
ب) جهان قبل از ظهور حضرت مملوّ از گناهان بسیار زیاد شده و ظلم و ستم و فساد بهطور چشم گیر و فوق العادهای افزایش مییابد، با این همه، اثبات چنین واقعیتی به معنای عدم وجود طاعت و بندگی و عدالت در جای جای زمین نیست.
ج) وجود چنین نشانهای هرگز از مسئولیت منتظران برای مبارزه با ظلم و از بین بردن ریشه گناهان نمیکاهد، اگر چه به موفقیت چندانی در این زمینه دست نیابند.نشانههای ظهور امام زمان(عج) کدامند و چگونه باید آنها را شناخت؟نشانههای ظهور، تقسیم بندیهای گوناگونی دارد:نشانههای عمومی:که ممکن است طی چندین سال تحقق یابند، مانند کثرت گناهان.نشانههای سال ظهور:که در آخرین سال غیبت و با فاصله کمی به زمان ظهور به وقوع میپیوندد، مانند خروج سفیانی.نشانههای روز ظهور:که پیش از ظهور یا هم زمان با آن در دنیا رخ میدهد مانند فریادی از آسمان.نشانههایی در اجتماع:مانند زیادی فتنهها و ظاهر شدن قحطی.نشانههایی در طبیعت:مانند کم شدن چشم گیر برداشت از زراعتها.نشانههایی در آسمان:مانند خسوف و کسوف مکرر و فراوان در یکسال، به ویژه در ماه رمضان.نشانههای یقینی:مراد نشانهها و علاماتی است که در روایات متعدد بر آن تأکید شده است، مانند قیام سفیانی (مردی به نام عثمان بن عنبسه) و صیحه آسمانی.نشانههای احتمالی:نشانههایی است که تنها در اندکی از روایات آمده یا تصریح به غیر حتمی بودن آنها شده است، مانند آتشی در آسمان، فرو رفتن بغداد و بصره در زمین.نشانههای متشابه:نشانههایی که مراد از آنها و کیفیّت آنها روشن نیست و تأویلهای مختلف و اشکال گوناگونی میتواند داشته باشد، مانند خروج دجّال.نشانههای روشن:نشانههایی که کیفیت خاصی دارند و تأویل بردار نیستند، مانند آن که فریادی از آسمان در آستانه قیام امام زمان(عج) به نام حضرت مهدی(عج) ظهور ایشان را تصریح و اعلان مینماید.نشانههایی در تلقی از شریعت:مانند این که کارهای خیر از منکرات شمرده میشوند و کارهای زشت و منکرات به عنوان کار خیر و معروف اقبال میشوند.نشانههایی در برخی سرزمینها:مانند این که «کوفه» از مؤمنان خالی میماند و «قم» به عنوان معدن علم و فضیلت به شمار میآید.نشانههایی در تکوین:مانند طلوع خورشید از مغرب.نشانههای تحقق یافته در گذشتههای دور:مانند از بین رفتن حکومت بنیعباس.نشانههای تحقق یافته در گذشتهای نزدیک:مانند قیام مردی از قم.نشانههای تکرار شده در تاریخ:مانند شیوع طاعون.نشانههای تحققنیافته:مانند خروج یمانی (در دعوت به ولایت اهل بیت) و سفیانی (در مبارزه با تشیع) و سید خراسانی (با پرچمهایی به طرفداری از حق).
اکمال الدین صدوق از امام صادق(ع) چنین نقل کرده است: پنج چیز قبل از قیام قائم(ع) به وقوع میپیوندد: قیام یمانی، خروج سفیانی، ندای آسمانی، فرورفتن لشکری در بیداء (سرزمینی بین مدینه و مکه) و کشته شدن نفس زکیه (محمدبن الحسن). بین کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم آل محمد(عج) تنها پانزده شب فاصله است.
در ینابیع الموده (ص 427) از حضرت علی(ع) نقل شده که فرمود:
اندکی پیش از قیام قائم ما سفیانی قیام خواهد کرد و به اندازه دوره بارداری زنان، «یعنی نه ماه» فرمانروایی خواهد کرد. سپاه او رو به مدینه پیشمیروند، وقتی که به منطقه بیداء میرسند زمین آنان را به کام خویش فرومیبرد.(12)آیا ممکن است انسانی قرنها زنده بماند؟طول عمر برای انسان از نظر منطق و دانش امری ممکن است، علم نیز تلاش میکند تدریجاً این امکان نظری را به امکان عملی تبدیل سازد. وقتی از نظر منطق و علم، امکان وقوع عمر طولانی ثابت شد و معلوم گشت که دانش بشری در راه تبدیل امکان نظری به امکان عملی است،(13) دیگر جایی برای استبعاد تحقق این مسئله برای شخص امام زمان(عج) باقی نمیماند، جز این اعجاب که چگونه حضرت مهدی(عج) توانسته بر علم پیشی گیرد و قبل از این که دست علم به سطح این تحوّل، یعنی امکان فعلی برسد، آن حضرت توانسته باشد امکان نظری را به امکان علمی تغییر دهد؟! این همانند کسی است که در کشف داروی بیماری صرع و سرطان بر علم پیشی گرفته باشد.(14)
در تاریخ تنها دو تن مأمور پاکسازی تمدن انسان از تباهی و فساد شدند و هر دو عمری چند برابر عمر معمولی ما داشتهاند: یکی نوح پیامبر و دیگری که نقش خود را در آینده بشر ایفا میکند، حضرت مهدی(عج) است. چرا ما نوح را که حداقل نزدیک به هزار سال زندگی کرد میپذیریم، ولی مهدی(عج) را نمیپذیریم؟
اگر ما این نظر علمی را که ناتوانی و پیری نتیجه نبرد و کشمکش با عوامل مشخص خارجی است، بپذیریم، معنایش این است که از جنبه نظری امکان آن وجود دارد که اگر بافتهای تشکیل دهنده جسم انسان را از عوامل مؤثر دور نگه داریم، حیات او طولانی میشود و در نهایت، بر پدیده پیری فایق میآید و اگر نظریه دیگری را که میگوید پیری قانونی طبیعی برای سلولها و بافتهای زنده است بپذیریم، به این نتیجه میرسیم که آنها تخم نیستی را با خود حمل میکنند و آنگاه که به مرحله ناتوانی و پیری رسند، میمیرند. حتی در صورت پذیرش این نظریه نیز معنایش این نیست که این قانون طبیعی انعطافپذیر نیست، بلکه این قانون بر فرض ثبوت، قانونی انعطاف پذیر خواهد بود، زیرا دانشمندان در آزمایشگاههای علمی خود مشاهده کردهاند و ما نیز در زندگی خود میبینیم که پیری پدیدهای فیزیولوژی است و وابسته به زمان نیست، گاهی زود فرا میرسد و گاهی نیز با فاصله زمانی بیشتری آشکارمیشود. گاهی فردی بسیار مسن است، ولی نشانهای از پیری بر تن ندارد. به این موضوع پزشکان هم اعتراف دارند. دانشمندان از انعطاف پذیری این قانون بهره برده و عمر برخی حیوانات را صدها برابر از عمر طبیعیشان بیشترکردهاند.
البته برای هر خداپرستی این که کلیه امور هستی به دست خداست و او میتواند در هستی و قوانین آن تصرف کرده و آن چه را به مصلحت است، محقق نماید امری بدیهی است، همانگونه که حضرت آدم(ع) را از خاک بیجان (بدون پدر و مادر) و حضرت عیسی(ع) را از مادر و بدون پدر خلقکرد و به حضرت نوح(ع) و حضرت خضر(ع) عمر طولانی داد و ماه را بدون آن که در کائنات خللی پیش آید دو نیمه کرد و به حالت اوّل بازگرداند، همچنین میتواند مهدی موعود(عج) را نیز سالها جوان و سالم نگه دارد.امامان(ع) چگونه از اعمال ما با خبر میشوند؟بهترین راه برای شناخت این امور مراجعه به احادیث و فرمودههای امامان معصوم(ع) است.
الف) امام زمان(عج) در توقیعی خطاب به شیعیان فرمود:
فَإنَّا نُحیطُ عِلْمَاً بِأنْبائِکُمْ وَ لا یَعْزُبُ عَنَّا شَیءٌ مِنْ أخْبارِکُمْ؛(15)
ما بر اوضاع و احوال شما کاملاً آگاهیم و هیچ یک از اخبار شما بر ما پوشیده نمیماند.
ب) امام صادق(ع) درباره قول خدای عزّوجل که فرمود:
(اِعْمَلُوا فَسَیَریَ اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ)؛(16)
عمل کنید که خدا و پیامبر و مؤمنین کردار شما را میبینند.
فرمود: مؤمنین همان ائمه هستند.(17)
ج) عبدالله بن ابان که در نزد امام رضا(ع) منزلتی داشت گوید: به امام(ع) عرض کردم: برای من و خانوادهام به درگاه خدا دعا فرمایید. امام فرمود: مگر من دعا نمیکنم؟ به خدا سوگند که همانا اعمال شما در هر شب و روز بر من عرضه میشود.
عبدالله گوید: حضرت که متوجه شد من این مطلب را بزرگ و باور نکردنی شمردهام فرمود:
مگر کتاب خدا را نخواندهای؟
(وَ قُل اِعْمَلُوا فَسَیَریَ اللّهُ عَمَلَکُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤمِنُونَ)؛
مراد از مؤمن به خدا سوگند علی ابن ابی طالب(ع) است.(18)چگونگی دریافت علم و آگاه شدن بر کردار مردماز امام کاظم(ع) در این باره روایت شده است که:
علم به سه صورت به ما میرسد: یکی اخبار گذشته که پیامبر(ص) برای ما تفسیر و تبیین کرده، دیگر اخبار آینده که در مصحفی نزد ما نوشته شده و سوم اخبار پدید شونده و فعلی که، از راه الهام در دل و تأثیر در گوش به ما میرسد (که هر روز به ویژه شبهای جمعه و قدر حاصل میآید) و آن بهترین دانش ماست (زیرا از اسرار امامت است) و پیامبری بعد از پیامبر ما نیست.(19)آثار تربیتی آگاهی امام(ع) از اعمال مردمامام زمان(عج) واسطه فیض و رحمت الهی بین خدا و بندگان است. جای تردید نیست که آن بزرگوار از کردار همه بندگان نیکوکار و بدکار آگاه میشود، خصوصاً این که به مسلمانان و شیعیان توجه خاص دارد و هم چون پیامبر(ص) هرگاه کار نیکی را از آنان ببیند، خدا را سپاس میگوید و بر هر کار بدی برایشان استغفار میکند.(20)
نکته اساسی بُعد تربیتی خاصی است که توجه به آن امت پیامبر(ص) و پیروان معصومان(ع) را به نوعی مراقبت همیشگی نسبت به کردار خویش وامیدارد. به راستی اگر بدانیم در هر هفته یکبار یا دوبار، بلکه در هر روز، کارنامه هر یک از ما را به حضور مقدس ولی عصر(عج) عرضه میدارند، چهتأثیری جز تلاش در راه اصلاح نفس و بهسازی اعمال ما میتواند داشتهباشد؟
تذکر امام صادق(ع) را به عنوان حُسن ختام این بخش میآوریم:
إنَّ أعْمالَ أُمَّهِ مُحَمَّدٍ(ص) تُعْرَضُ عَلی رَسُولِ اللّهِ کُلَّ خَمیسٍ فَلْیَسْتَحْی أحَدُکُمْ مِنْ رَسُولِ اللّهِ أنْ یَعْرِضَ عَلَیْهِ الْقَبیحَ؛(21)
کردار امت محمد(ص) هر پنجشنبه بر او عرضه میگردد، پس هر یک از شما باید از پیامبر خدا(ص) حیا کند که مبادا کارهای زشت خویش را به او عرضهبدارد.تأثیر دعا در فرج امام زمان(عج) چه اندازه است؟اگر قرار باشد غیبت امام زمان(عج) به دلیل حکمتهای خاص الهی باشد، دعا کردن ما برای فرج چه خاصیتی دارد؟
1. اساساً غیبت امام زمان(عج) بر اساس اسباب و حکمت هایی صورت گرفته است که اگر چه به برخی آنها در روایات مختلف تصریح شده، اما دانستن همه آنها در دوران غیبت آن بزرگوار، ممکن نیست. امام صادق(ع) میفرماید:
اِنَّ وَجْهَ الْحِکْمَهِ فی ذلِکَ لا یَنْکَشِفُ إلاّ بَعْدِ ظُهُورِهِ؛
حکمت غیبت امام زمان(عج) روشن نمیشود، مگر بعد از ظهور آن حضرت.
بنابر این، ممکن است یکی از حکمتهای غیبت دچار ساختن انسانها به بلا و مشکلاتی باشد که باعث روی آوردن آنها به خدا و دعا کردن برای فرج است. چنانکه در قرآن آمده است:
ما انسانها را به شداید و سختیهای روزگار مبتلا میسازیم، باشد که بهدرگاه ما تضرع و زاری نمایند و به دعا روی آورند.(22)
بر این اساس، دعا برای فرج نه تنها منافاتی با حکمتهای الهی ندارد، بلکه خود میتواند از زمره همین حکمتها به شمار آید.
2. دعا برای فرج امام زمان(عج) وظیفه و تکلیفی است که در عصر غیبت در روایات بسیاری بر آن تأکید شده است. پیامبر اکرم(ص) و ائمه هدی(ع) بر چنین دعایی امر فرمودهاند، حضرت ولی عصر(عج) نیز نه تنها شیعیان خود را به دعا کردن برای تعجیل فرج فرمان داده، بلکه کثرت دعا را از آنان خواستهاند.(23)
3. در برخی روایات، دعا برای فرج وسیلهای برای نجات از هلاکت به شمار آمده است. امام حسن عسکری(ع) میفرماید:
به خدا، فرزندم مهدی را غیبتی است که در آن هیچ کس از هلاکت نجاتنمییابد، مگر کسی که خدای (عزوجل) او را بر اعتقاد نسبت به امامتش ثابت قدم بدارد و او را در دعا برای تعجیل فرجش توفیق عنایتفرماید.(24)
در پایان باید گفت: وقتی که انتظار فرج والاترین نوع عبادت به شمار میآید، دعا برای فرج نیز زیباترین جلوه انتظار به حساب میآید و اصل دعا گرامیترین و محبوبترین چیزها در نزد خداست و تأثیر آن در تغییر دادن تقدیر است. چنانکه در روایات پیامبر اکرم(ص) آمده است:
أکْثِر مِنَ الدُّعاء فَإنَّ الدُعاءَ یَردّ الْقَضاءَ؛(25)
زیاد دعا کن، زیرا دعا قضای الهی را باز میگرداند.1. التستری، قاموس الرجال، ح 4، ص 290.
2. منتخب الاثر، ص 506.
3. به نقل از: رضا عبداللهی، در انتظار خورشید، ص 122.
4. کافی، ج 1، ص 332، روایت از امام حسن عسکری(ع).
5. شیخ آقا بزرگ تهرانی (1389 – 1393)، الذریعه الی تصانیف الشیعه.
6. محمد بن الحسن الحر العاملی (متوفای 1104 ق) کتابی به نام کشف التعمیه فی حکم التسمیه نوشته که درواقع، جواب رساله میرداماد است و در آن جواز تسمیه را اثبات کرده است.
7. ر. ک: محدث نوری مکیال المکارم و نجم الثاقب.
8. شیخ مفید، ارشاد، ج 2، ص 342 – 343؛ محدث نوری، النجم الثاقب، ص 58؛ شیخ صدوق؛ اعتقادات، ص95-93.
9. سید علی شفیعی، موعود، شماره 10.
10. همان.
11.اکمال الدین و اتمام النعمه، ج 1، ص 280، ح 27 و مصادر فراوان دیگر. عن النبی(ص) (لولم یبق من الدّنیا إلّا یوم لطول الله ذلک الیوم حتّی یأتی رجل من عترتی اسمه اسمی یملأ الأرض قسطاً و عدلاً کما مُلئت ظلماً».
12. کلیه روایات فوق و نشانههای ذکر شده از کتاب منتخب الاثر که مشتمل بر دهها کتاب معتبر شیعه و سنی است، گزینش شده است. ص 424 – 426.
13. اصولاً امکان علمی در جایی است که گرچه فعلاً با وسایل امروزی احکام انجام آن نیست، ولی از نظر علم و راهکارهای پویایی علمی، مشکلی از جهت امکان وقوع آن با وسایل خاص در موقعیت مناسب وجود ندارد؛ مثلاً صعود به کره زهره از نظر علمی ممکن است، گرچه از نظر عملی فعلاً ممکن نشده است.
14. سید محمد باقر صدر، گفتگو درباره امام مهدی(عج).
15. طبرسی، الاحتجاج، ج 3، ص 497.
16. توبه (9) آیه 105.
17. کافی، ج 1، ص 318.
18. همان، ج 1، ص 319.
19. همان، ص 393.
20. بحارالانوار، ج 17، ص 150، به نقل از: موعود، شماره 4.
21. بحارالانوار، ج 17، ص 150، ح 5.
22. انعام (6) آیه 42.
23. أکثروا الدعا بتعجیل الفرج. (شیخ صدوق، اکمال الدین واتمام النعمه، ج 2، ص 485).
24. شیخ صدوق، اکمال الدین و اتمام النعمه، ج 2، ص 384.
25. نهج الفصاحه، ص 84، ح 446.سپیده امید ، سید حسین اسحاقی ، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما