یک – قرآن تاکنون دانستیم که اصل رجعت از نظر قواعد علمی و دلائل فلسفی کاملاً صحیح بوده و قرآن صریحاً بر وقوع این امر در میان امم پیشین تأکید میورزد. اینک میگوئیم در امت اسلامی رجعت روی خواهد داد و این امری است که نمیتوان آن را انکار کرد. گذشته از روایاتی که از امامان معصوم شیعه نقل شده و به حد تواتر رسیده است، در میان عالمان شیعه اجماع بر وقوع رجعت منعقد شده و بدین جهت اصل رجعت از عقاید قطعی شیعه تلقی میگردد.حال برای آنکه خواننده دریابد که مسأله رجعت – آنگونه که شیعه معتقد است – ریشه قرآنی دارد و در این کتاب شریف پیرامون چنین رویدادی درزمان آینده سخن گفته شده است، به قرآن رجوع میکنیم و آیاتی از سوره نمل را میخوانیم. بدیهی است که در این مرحله از بحث، تنها به زمینههای مساعد«رجعت» در قرآن میپردازیم و با اقامه دلیل اثبات میکنیم که بنابر نص کتاب و سنت، گروهی به دنیا باز خواهند گشت، و بازگشت ایشان با رجعتی که شیعه بدان اعتقاد دارد، منطبق است. اما سایر ویژگیهای رجعت را باید از طریق احادیث بدست آورد. اما آیه: و اذا وقع القول علیهم اخرجنا لهم دابه من الارض تکلمهم ان الناس کانوا بایاتنا لا یوقنون. و یوم نحشر من کل امه فوجا ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون.63و چون گفته (خدا) بر آنان واقع شود (و نشانههای قیامت آشکار گردد) جنبندهای را از زمین برای آنان بیرون میآوریم که با ایشان درباره اینکه مردم نشانههای ما را باور نداشتند سخن میگوید. و آن روز که از میان هر امت گروهی از تکذیب کنندگان آیات خود را محشور میکنیم، پس آنان نگاهداشته میشوند.در میان مفسران تردیدی نیست که این دو آیه و آیات پس ازآن پیرامون رستاخیز سخن میگویند و نیز همه آنان بر این واقعیت اعتراف دارند که آیه نخست (آیه 82) به حوادث قبل از قیامت مربوط میشود. همچنانکه روایات چندی از پیامبر گرامی (ص) رسیده و دلالت بر آن دارد که خروج «دابه الارض» (= جنبنده زمینی) یکی از نشانههای قیامت میباشد. 64البته در اینکه مراد از«دابه الارض» چیست و در کیفیت خروج آن و چگونگی سخن گفتن این موجود میان مفسران اختلاف وجود دارد و ما نیازی به طرح آن نمیبینیم. علاقمندان میتوانند به کتب تفسیر و حدیث رجوع کنند.اما آیه دوم. در این آیه از پدیدهای گفتگو شده که در آن برخی از انسانها زنده میشوند نه همه آنها؛ زیرا خداوند میفرماید: «روزی که از میان هر امت گروهی را محشور کنیم». این جمله به روشنی گواه بر عدم حشر همه انسانها دارد. مفسران درباره این نکته نیز اتفاق نظر دارند و در توضیحات خود گفتهاند که لفظ «من» برای «تبعیض» آمده و بدین معنی است که از هر امت فقط گروهی محشور میگردند. 65 البته آنان مفهوم واقعی آیه را نشکافته و ظرف زمانی این حادثه و شیوه حشر گروه یاد شده را مشخص نکردهاند، اما راه فهم این آیه به روی ما باز است و ما میتوانیم با قرائن موجود در خود آیه و آیات قبل و بعد آن مراد آیه را دریابیم .توضیح اینکه: آیه مورد بحث به یکی از حوادث پیش از رستاخیز اشاره دارد، زیرا:اولاً: در روز رستاخیز همه انسانها برانگیخته خواهند شد، چنانکه در قرآن میفرماید: و یوم نسیر الجبال وتری الارض بارزه وحشرناهم فلم نغادر منهم احداً. 66آنروز که کوهها را به گردش در میآوریم، و زمین را آشکارا میبینی، و همه آنان را گردآورده و هیچکس را وا نمیگذاریم.بنابراین، آیه سوره نمل را نمیتوان بر قیامت منطبق دانست.ثانیاً: درآیه اول یکی از شرائط قیامت یعنی خروج «دابه الارض» به مردم معرفی شده و همه مفسران این مطلب را باور دارند، طبعاً حادثه «حشر گروه معین» به چنین ظرف زمانی مربوط خواهد شد.ثالثاً: در آیه هشتاد و هفتم همین سوره از مسأله «نفخ صور» سخن رفته است و تردیدی نیست که نفخ صور پیش از رستاخیز انجام خواهد شد، آنجا که میفرماید: و یوم ینفخ فی الصور ففزع من فی السموات و من فی الارض الا من شاء الله و کل اتوه داخرین .و روزی که در صور دمیده شود، پس هر کس در آسمانها و زمین است هراسان گردد، مگر آنانکه خدا خواهد؛ و همگان سرافکنده نزد پروردگار آیند.این سه قرینه نشان میدهد که «حشر گروهی از انسانها تکذیب گر آیات خدا» حادثهای است که حتماً پیش از رستاخیز انجام خواهد شد و جزء نشانههای قیامت بوده همزمان با خروج «دابه الارض» به وقوع میپیوندد.از این بیان، ضعف نظریه برخی از مفسران مانند رازی و غیر او روشن میشود. آنان معتقدند که این رویداد بعد از برپائی رستاخیز به وقوع میپیوندد و پس از آنکه همه مردم محشور شدند، دستهای از سران کفر برای بازپرسی و حسابرسی در پیشگاه ربوبی گردآوری شده و سپس پیروانشان به آنان ملحق میگردند فخر رازی در تفسیر خود قاطعانه مینویسد: «بدان که این ماجرا پس از برپائی قیامت روی خواهد داد».67ولی این مطلب کاملاً بیپایه و سست میباشد و نظم و پیوند آیات، نظر اینگونه مفسران را نفی مینماید و عقیده مفسران شیعه را که معتقدند آیه به حادثهای قبل از قیامت اشاره دارد، تأکید میکند زیرا آیات قبل و بعد از این آیه درباره حوادث پیش از رستاخیز سخن میگویند، پس چگونه میشود که در بین این چند آیه و بدون سابقه، از واقعه بحث کند که پس از قیامت انجام خواهد گرفت؟ گذشته بر این، شکی نیست که همه مردگان روز قیامت در یک لحظه زنده میشوند و تقدم و تأخر در کار نخواهد بود تا بتوان عقیده مزبور راتوجیه کرد و به قرآن نسبت داد.رازی و امثال او برای اثبات نظریه خود هیچگونه دلیلی ارائه نکردهاند و عدم اعتقاد به رجعت سبب شده است که آیه را بر خلاف ظاهر آن تفسیر کنند. در این آیه کلمه «حشر» بکار رفته که با توجه به آیات دیگر منظور آن «احیاء پس از اماته» است، 68 اما آنان حشر را به معنی اجتماع گروهی از زندگان در پیشگاه خدا دانسته و دچار تفسیر برأی شدهاند.علامه طباطبائی مینویسد: «از ظاهر این آیه بر میآید که حشر جمعی از انسانها در غیر روز باز پسین روی خواهد داد، چرا که سخن از حشر برخی از آنهاست نه همه آنها… مؤید این سخن آن است که آیه مزبور و دو آیه پس از آن بعد از ذکر «دابه الارض» و قبل از اشاره به «نفخ صور» و دیگر آیات مربوط به قیامت واقعه شده است، و به هیچ وجه نمیتوان پذیرفت که به یکی از رویدادهای قیامت قبل از بیان شروع و حوادث عمومی مربوط به آن اشاره گردد. توضیح اینکه اگر حشر گروهی از انسانها بعد از برپائی قیامت به وقوع خواهد پیوست، شایسته بود که پس از ذکر نفخ صور و حضور همهانسانها در پیشگاه خدا سخن از این واقعه (حشر جمعی از انسانها) به میان آید. بنابراین ظهور آیه آن است که «حشر» مزبور یکی از رویدادهای پیش از رستاخیز عمومی خواهد بود».69همچنین باید دانست که لفظ «نحشر» احتمال وقوع این حادثه را در برزخ نیز نفی میکند زیرا هیچگاه از زندگی برزخی تعبیر به حشر نمیشود. «حشر» به معنی «احیاء پس از اماته» است، ولی برزخ به معنی «انتقال روح از این جهان به عالمی دیگر با بدن متناسب میباشد.بدین ترتیب میبینیم که روش تنظیم آیات آخر سوره نمل، گواه بر صحت عقیده مفسران شیعه بوده و بیاناتی که از پیشوایان این مذهب در استدلال به همین آیه وارد شده است، خود دلیلی است روشن بر صحت این نظریه. پس باید گفت: آیه «و یوم نحشر من کل امه فوجاً» دلالت بر وقوع رجعت برخی از انسانها به دنیا پیش از قیامت دارد.البته در این آیه فقط از حشر تکذیب کنندگان سخن رفته و به بازپرسی و مؤاخذه ایشان اشاره شده است، اما بازگشت جمعی دیگر از نیکوکاران و مؤمنان را از طریق دیگر در مییابیم که همان روایات مربوط به رجعت است. به عبارت دیگر: قرآن شریف تنها بر صحت و قطعیت رجعت در امت اسلام دلالت دارد و منکران نمیتوانند با وجود چنین آیهای ادعای محال بودن عقیده به رجعت را مطرح سازند. اما از چگونگی رجعت و خصوصیات آن در قرآن گفتگو نشده و این مطالب را باید از کسانی دریافت که حقایق جهان آفرینش را میدانند. همچنانکه قرآن درباره معاد و بهشت و دوزخ بسیار سخن میگوید، ولی تمام جزئیات آن را نمیشمارد و این جزئیات را باید از روایات رسول گرامی استفاده کرد .به علاوه، در میان فرق گوناگون امت اسلامی هیچ فرقهای نیست که فقط رجعت کافران را باور داشته باشد، بدین معنی که آنان یا منکر اصل رجعتند و یا رجعت را بهمان روش شیعه پذیرفتهاند. و از آنجا که انکار رجعت با قرآن هیچگونه سازش ندارد، نتیجه میگیریم که رجعت منحصر به تکذیب کنندگان آیات الهی نبوده و افرادی دیگر نیز از مؤمنان به دنیا باز خواهند گشت.دو حدیث نبوی در کتب حدیثی ملسمین از پیامبر گرامی اسلام چنین روایت شده که امت اسلامی با امتهای پیشین همگونی تام دارد و حوادث چشمگیری که در میان آن امم روی داده در این امت نیز به وقوع خواهد پیوست. این روایت به الفاظ گوناگون نقل شده و مورد تأیید همه محدثان و عالمان اسلامی میباشد که برای نمونه سه مورد از آنها را میآوریم: 1- روایت ابوسعید خدری:عن ابی سعید الخدری: ان رسول الله «ص» قال: لتتبعن سنن من کان قبلکم شبراً بشبر و ذراعاً بذراع، حتی لود خلوا جحرضب لتبعتموهم. قلنا یا رسول الله الیهود و النصاری؟ قال: فمن ؟70ابو سعید خدری گوید که رسول خدا فرمودند: هر آینه شما از روش پیشینیان خود، وجب به وجب و ذراع به ذراع پیروی خواهید کرد؛ تا بدانجا که اگر آنان در لانه سوسماری وارد شده باشند، شما نیز مرتکب این کار میشوید. گفتیم: ای رسول خدا آیا مراد شما یهود و نصاری هستند؟ فرمود: پس چه کسی را میگویم؟2- حدیث ابو هریره: عن ابی هریره ان رسول الله (ص) قال: لا تقوم الساعه حتی تا خذ امتی باخذالقرون قبلها شبراً بشبر و ذراعاً بذراع! فقیل یا رسول الله! کفارس والروم؟ فقال: و من الناس الا اولئک؟71ابو هریره از رسول مکرم چنین نقل میکند: رستاخیز بپا نخواهد شد، مگر اینکه امت من راه و روشن نسلهای گذشته راوجب به وجب و ذراع به ذراع پیش گیرند. به حضرتش عرض شد: مانند فارسیان و رومیان؟ فرمود: مگر مردم جز اینهایند.3- روایت شیخ صدوق: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: کلّ ما کان فی الامم السالفه فانه یکون فی هذه الامه مثله، حذو النعل بالنعل و القده بالقده. 72پیامبر گرامی فرمودند: همه حوادث امم پیشین، بدون کمترین تفاوت و کوچکترین تغییر در این امت روی خواهد داد.کثرت نقل این حدیث در مجامیع حدیثی سنی و شیعی تردید در صحت آن برجای نمیگذارد و قطعاً پیام آور بزرگ اسلام برای امت خود چنین مطلبی را فرمودهاند. بنابراین امت اسلامی با تمام رویدادهای امم پیشین روبرو خواهد شد و حوادث مربوط به آنان بدون کم وکاست در میان این امت به وقوع خواهد پیوست .اینک میگوئیم: آیات قرآنی و اخبار و گزارشات تاریخی از وقوع رجعت در امتهای پیشین خبر میدهند و ما نیز موارد چندی از این حوادث را نقل کردیم، لذا باید چنین حوادثی در امت رسول گرامی اسلام رخ دهد. قائلین به رجعت نیز بیش از این ادعائی ندارند بر اساس همین حدیث مسلم و با تکیه بر وقوع بازگشت به دنیا در گذشته، معتقد به اصل رجعت در زمانی پیش از بر پائی قیامت و همزمان با ظهور موعود اسلام، حضرت ولی عصر (ع) شدهاند: به همین دلیل میبینیم که چون مأمون عباسی از هشتمین پیشوای شیعه حضرت امام رضا (ع) درباره رجعت و دلیل آن سؤال میکند، امام میفرمایند: انهالحق قد کانت فی الامم السالفه و نطق بها القرآن، و قد قال رسول الله (ص): یکون فی هذه الامه کل ما کان فی الامم السالفه حذو النعل بالنعل والقذه بالقذه.73همانا رجعت حق استو در امم پیشین روی داده قرآن نیز از وقوع آن خبر میدهد، و حال آنکه رسول خدا فرمودند: در میان این امت همه رویدادهای امتهای پیشین بدون کم و کاست و با کمترین تفاوت به وقوع میپیوندد.یادآوری این نکته نیز ضروری است که حدیث فوق الذکر در مقام بیان قانونی عام و فراگیر بوده و با استفاده به آن میتوان بر وقوع حوادثی مشابه با رویدادهای مربوط به امم پیشین استدلال کرد. مگر آنکه نسبت به حادثه خاصی دلیل قطعی بر عدم مشابهت این امت با امتهای گذشته در دست باشد، مثلاً در امتهای گذشته، عذابهای جمعی و گروهی (مانند مسخ) 74 به وقوع پیوسته و قرآن شریف برخی از این عذابها را گزارش نموده است. اما بنا به تصریح قرآن، در پرتو وجود پیامبر گرامی در میان امت اسلامی و نیز به برکت استغفار در پیشگاه خدا، اینگونه عذابها از این امت برداشته شده است .امیرمؤمنان – صلوات الله علیه، این نکته قرآنی را چنین بیان کردهاند: «در زمین، دو نگاهدارنده از عذاب خدا وجود داشت. اینک یکی ازآندو برداشته شده و بر شماست که به دیگری تمسک جوئید. اما آنکه برداشته شد، وجود مقدس پیامیر خدا (ص) بود. و اما آنکه بر جای مانده، استغفار است. خدا در قرآن میفرماید: «و ما کان الله لیعذبهم وانت فیهم و ما کان الله معذبهم و هم یستغفرون».75بنابراین قانون یاد شده – جز در مواردی که دلیل قطعی بر تخصیص آن داریم، بر قوت و استواری خود باقی است. و از آنجا که بازگشت به دنیا در امتهای گذشته روی داده و در این امت نیز هیچ دلیلی بر نفی آن نداریم، با استناد به این قانون میتوانیم اصل رجعت را اثبات کنیم، گذشته از اینکه دلائل و شواهدی نیز بر قطعی بودن آن در دست میباشد.در پایان باز یادآور میشویم: این حدیث که اصحاب صحاح و سنن آن را ازرسول گرامی (ص) نقل نمودهاند، یک اصل کلی است و مفاد آن تکرار تاریخ با ریز و درشت خود نیست، و هرگز نباید به حکم این حدیث، درانتظار تکرار مجموع حوادثی که در امتهای گذشته رخ داده است، باشیم. بلکه مقصود حوادث کلی است که با متن تشریع و خود اسلام تماس نزدیکی دارد. از این جهت باید گفت: آنگاه که رسول گرامی این سخن کلی را فرموده، قرائنی در خود مجلس سخن وجود داشته که آن را ازجهاتی (مانند حوادث زیر و یا حوادث عذاب و امثال آن) محدود میکرده است .پی نوشتها:
63- نمل: 82 – 83.
64- قال رسول الله (ص): ان الساعه لا تکون حتی تکون عشر آیات: خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف فی جزیره العرب والدخان و الدجال و دابه الارض و یاجوج و ما جوج و طلوع الشمس من مغربها و نار تخرج من قعره عدن نزحل الاناس (صحیح مسلم 179/8، کتاب الفتن و اشراط الساعه، باب فی الایات التی تکون قبل اساعه).
65- به عنوان نمونه رجوع شود به: الدارالمنثور ج 117/5 + جامع البیان ج 12/2 + تفسیر القرآن العظیم ج 376/3 + مفاتیح الغیب ج 217/24.
66- کهف: 47.
67- مفاتیح الغیب ج 218/24.
68- در سوره بقره میفرماید: و اتقو الله و اعلموا انکم الیه تحشرون (آیه 203 – تقوای خدا را پیشه کنید و بدانید که بسوی او برانگیخته میشوید) و در سوره آل عمران میفرماید: ولئن متم اوقتلتم لالی الله تحشرون (آیه 158 – هرگاه بمیرید یا کشته شوید، بسوی خدا برانگیخته خواهید شد) و نیز رجوع شود به تکویر /81 + ق 44
+ فصلت /19 + مومنون /79 + سبأ /20 + انعام /22.
69- المیزان ج 435/15.
70- صحیح بخاری، کتاب الاعتصام بقول النبی (103/9) + سنن ابن ماجه باب افتراق الامم، حدیث آخر + جامع الاصول ج 10 کتاب الثالث فی الفتن والاهواء، نوع ثالت رقم 7472.
71- بخاری 102/9 + کنزالعمال 133/11.
72- کمال الدین /576 + بحارالانوار 10/28 رقم 15.
73- بحارالانوار 59/53 رقم 45.
74- در آیات 65 بقره و 166 اعراف از مسخ شدن اصحاب سبت به «قرده» یادشده است. طالبین تفصیل بیشتر به کتب تفسیر و تاریخ پیرامون داستان اصحاب سبت مراجعه کنند.
75- نهجالبلاغه، حکمت 88.رجعت از دیدگاه عقل , قرآن , حدیث , حسن طارمی
مترجم: عباس جلالی