2- حدیث سفینه نوح از احادیث معروف درباره اهلبیت (ع) و امامان معصومین (ع)«حدیث سفینه» است که به طور گسترده در کتب معروف شیعه و اهل سنت آمده است و در اینجا به طور بسیار فشرده به سراغ متن و اسناد و منابع این حدیث شریف میرویم :این حدیث را حداقل هشت نفر از صحابه از پیغمبر اکرم (ص) نقل کردهاند (ابوذر، ابوسعید خدری، ابن عباس، انس، عبدالله بن زبیر، عامربن واثله، سلمه بن الاکوع و علی علیه السلام).(90)احادیث فوق در دهها کتاب از کتب معروف اهل سنت آمده است که ذیلا به قسمتی از آنهااشاره میشود، و توضیح بیشتر را به کتابهای شریف احقاق الحق جلدنهم، و خلاصه عبقات جلد 4و کتب دیگر وامی گذاریم :1- ابوذر در کنار خانه کعبه دست در حلقه در خانه کرده و میگفت: کسی که مرا میشناسد، میشناسد و هر کس مرا نمیشناسد بداند من «ابوذر غفاری» هستم، سمعت رسول الله (ص) یقول مثل اهلبیتی فیکم کمثل سفینه نوح فی قوم نوح من رکبها نجی و من تخلف عنها هلک و در روایتی آمده است و من تخلف عنها غرق: «از رسول خدا(ص)شنیدم که میفرمود: اهلبیت من در میان شما همانند کشتی نوح اند هر کس بر آن سوار شود نجات مییابد و هرکسی از آن جدا شود، هلاک میگردد(و در روایتی غرق میشود).(91)به این ترتیب در دریای طوفانزده زندگی کشتی نجات آنهایند.2-«ابن عباس» و همچنین «سلمه بن الاکوع»- مطابق نقل ابوالحسن علی بن محمد شافعی، مشهور به ابن مغازلی، در کتاب مناقب – از پیامبراکرم (ص) نقل میکنند که فرمود: مثل اهل بیتی فیکم مثل سفینه نوح، من رکبها نجی و من تخلف عنها هلک:این عبارتی است که از ابن عباس نقل شده، ولی عبارت «ابن اکوع» از این فشردهتر است: «مثل اهل بیتی مثل سفینه نوح من رکبها نجی».شیخ «محمدامین انطاکی» نویسنده کتاب «لماذا اخترت مذهب اهل البیت» (چرا مذهب اهل بیت (ع) را برگزیدم) در بحث حدیث سفینه میگوید: تمام علمای اسلام اتفاق نظر دارند که این حدیث شریف از احادیث صحیحه و مستفیضه نزدیک به حد تواتر است و تعداد زیادی از حافظان و ائمه حدیث و اهل سیره و تواریخ در مؤلفات و مجامع حدیث خود، آن را نقل کردهاند که عدد آنها بالغ بریکصد نفر میشود، و همگی آن را با عنوان حدیثی مورد قبول پذیرفتهاند – سپس میافزاید «غیر مسلمانان نیز این حدیث را به عنوان یک حدیث اسلامی نقل کردهاند».(92)در کتاب «عبقات الانوار» این حدیث راازنود و دو کتاب که به وسیله ونود و دو نفر از دانشمندان معروف اهل سنت تألیف یافته به طور مشروح و با تمام مشخصات نقل میکند:در ملحقاتی که نویسنده «خلاصه عبقات الانوار» ذکر کرده است، این حدیث را از هشت نفر از صحابه و هشت نفر از تابعین، سه نفر از علمای قرن دوم، هشت نفر از علمای قرن سوم، چهارده نفر از علمای قرن چهارم ،و به همین ترتیب قرن به قرن، تا قرن معاصر پیش رفته و همه را بانام و نشان بر شمرده است.(93)مفاد حدیث سفینه برای درک معنی دقیق این حدیث لازم است یک نظر اجمالی به موقعیت کشتی نوح (ع) بیندازیم .قرآن مجید میگوید: ففتحنا ابواب السماء بماء منهمر و فجرنا الارض عیونا فالتقی الماء علی امر قد قدر:«ما دریاهای آسمانی رابا آبی همچون سیل گشودیم، و آبی فراوان و پی در پی فروبارید، و زمین را شکافتیم و چشمههای زیادی بیرون فرستادیم و این دو آب به اندازهای که مقدر بود با هم در آمیختند»(قمر – 11،12)این طوفان و سیلاب عالم گیر همه چیز را در هم نوردید و در خود فرو برد، تنها یک نقطه نجات در برابر آن وجود داشت و آن کشتی نوح (ع) بود که خداوند سرنشینانش را از غرقاب بیمه کرده بود، تا آنجا که وقتی فرزند نوح (ع) با غرور و خیره سری گفت: ساوی الی جبل یعصمنی من الماء: «من به کوهی پناه میبرم که مرا از سیلاب نگهدارد» (زیرا هیچ سیلابی از کوههای بلند نمیگذرد) با جواب قاطع و کوبنده پدر خود مواجه شد که گفت لا عاصم الیوم من امرالله الا من رحم:«امروز هیچ پناهگاه و حافظی در برابر فرمان خدا نیست، مگر آن کس را که او را رحم کند»! (اشاره به مؤمنانی که سوار بر کشتی نجات شده بودند) وبلافاصله صدق این گفتار نوح نمایان گشت زیرا: و حال بینهما الموج فکان من المغرقین:«موج عظیمی برخاست و میان آن دو حائل شد و در زمره غرق شدگان قرار گرفت»!(هود 43)تشبیه اهل بیت (ع) به چنان کشتی در چنان شرائط بسیار پر معنی است، و حقایق زیادی را میتواند به ما بیاموزد از جمله :1- بعد از پیامبراسلام (ص) طوفانهایی امت اسلامی را فرا میگیرد و بسیاری را با خود میبرد و در میان امواج خود غرق میکند!2- برای رهایی از چنگال خطراتی که دین وایمان و روح و جان مردم را تهدید میکند تنها یک نقطه امید و جود دارد و آن کشتی نجات اهل بیت (ع) است، که تخلف و جدایی از آن به یقین مایه هلاکت است!3- جدا ماندن از یک وسیله نقلیه در یک بیابان ممکن است همیشه با مرگ همراه نباشد، بلکه انسان را شدیدا به زحمت بیفکند، ولی جدا شدن از کشتی نجات در یک دریای طوفانی اثری جز هلاکت و مرگ ندارد.4- شرط قرار گرفتن در کشتی نوح (ع) ایمان و عمل صالح بود و به همین دلیل نوح به فرزندش پیشنهاد کرد که ایمان بیاورد و از کافران جدا شود و همراه او و یارانش بر کشتی سوار شود(ارکب معنا ولا تکن مع الکافرین) بنابراین شرط نجات این امت از طوفان بلاها و انحرافها ایمان و یقین به موقعیت این کشتی نجات است .5- آنچه مایه نجات است تنها محبت و دوستی آنها نیست که بعضی دانشمندان اسلامی آن را مطرح کردهاند و میگویند همه مسلمین اهل بیت (ع) را دوست میدارندو بزرگ میشمرند، بنابراین همه اهل نجاتند.بلکه سخن از پیروی آنها(در مقابل تخلف) است، که در روایت آمده است، فرزند نوح به پدر محبت داشت، ولی از او پیروی نمیکرد، هرگز محبت او مایه نجاتش نشد.(دقت کنید) 6- همان گونه که دربحث گذشته آمد از «حدیث ثقلین »استفاده میشد که تمسک به دامن اهل بیت (ع) تا پایان جهان ادامه دارد و قرآن و اهل بیت (ع) همیشه همراه یکدیگرند تا در آستانه بهشت (کنارحوض کوثر) بر پیامبر (ص) وارد شوند، همچنین از«حدیث سفینه» نیز استفاده میشودکه این خط تا پایان جهان ادامه دارد، چرا که دنیا همیشه مرکز طوفانها است، یعنی در هر عصر و زمان شیاطین و منادیان ضلالت و یا گمشدگان وادی حیرت وجود دارند، این طوفانها آرام نمیگیرد و تا قیامت بر پا گردد و خداوند در میان بندگانش داوری کند و به گفته قرآن، اختلافها را بر چیند(94)بنابراین همیشه وجود این کشتی نجات ضروری است و تخلف از آن مایه هلاکت است.7- تمسک بی قید و شرط به اهل بیت (ع) (در برابرتخلف از آنان) میتواند شاهد خوبی بر وجود امام معصومی در هر زمانی در میان اهل بیت (ع) باشد که پیروی از او مایه نجات و تخلف از او مایه هلاکت است.8- این حدیث تفسیری است بر حدیث معروف ستفترق امتی علی ثلاث و سبعین فرقه فرقه، ناجیهو الباقون فی النار.(95)و نشان میدهد فرقه ناجیه (گروهی که اهل نجاتند) گروهی هستند که تمسک به مکتب اهل بیت (ع) کنند و در اصول و فروع اسلام در پرتو نور هدایت آنها قرار گیرند.از مجموع آنچه گفته شد در ضمن میتوان این استفاده را نیز از این حدیث معروف کرد که مسأله اهل بیت (ع) در امت اسلامی باید یکی از اصلیترین مسائل باشد، نه یک مسأله کوچک و در حاشیه که مسلمانان همه چیزشان را از دیگران بگیرند و تنهابه محبت سادهای درباره اهل بیت (ع) قناعت کنند.90- بنابر نقل اسدالغابه، عبدالله بن زبیر در اوائل هجرت از مادر متولد شد، پدرش زبیر هنگامی که او هفت یا هشت ساله بود، وی را نزد پیامبر (ص) آورده و با حضرت بیعت کرد و از آن حضرت روایاتی را (در باقیمانده عمر پیامبر (ص) شنید و نقل نمود (اسد الغابه، جلد 3، ص 162).
91- این حدیث را حافظ طبرانی در المعجم الکبیر و المعجم الصغیر (ص 78 طبع دهلی) و ابن قتیبه دینوری درعیون الاخبار (جلد 1، ص 212 طبع مصر) و حاکم نیشابوری در مستدرک (جلد3، ص 150) و ذهبی در میزان الاعتدلال (جلد 1 ص 224) و سیوطی در تاریخ الخلفاء (ص 573) وگروه کثیر دیگری نقل کردهاند.
92- کتاب لماذا اخترت مذهب اهل البیت، ص 166.
93- خلاصه عبقات، جلد 2، ص 126 تا 195.
94- قرآن در آیات متعددی تصریح میکند که روز قیامت روزی است که اختلافات بر چیده میشود و خداوند در میان امتها داوری میکند .
95- این روایت را گروه کثیری از دانشمندان شیعه و اهل سنت، نقل کردهاند و دربعضی از طرق حدیث آمده است که پیامبر (ص) در پاسخ سؤال علی (ع) که پرسید: این فرقه ناجیه کدام است؟ فرمود: المتمسک بما انت و شیعتک و اصحابک: کسی که به آنچه که تو بر آن هستی و شیعیان و اصحاب تو هستند تمسک جوید» (احقاق الحق، جلد 7، ص 185).پیام قرآن ،جلدنهم ،آیه الله مکارم شیرازی با همکاریجمعیازفضلاء