وقایع روز بیست و ششم ماه رجب
روز 26 رجب
وفات حضرت ابوطالب علیه السلام عموی گرامی رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)
بیست و ششم رجب سال دهم بعثت، سید بطحا حضرت ابوطالب (علیه السلام) عموی گرامی رسول خدا در ۸۱ سالگی وفات نمودند و پیامبر در فراق ایشان که یکی از حامیان بزرگ آنحضرت در سالهای بسیار سخت اول بعثت در مکه به شمار میرفتند، بسیار اندوهگین شدند.
نام مبارک آن حضرت، عمران، و پدرشان جناب عبدالمطلب و مادرشان فاطمه بنت عمروبن عائذ است. ابوطالب با عبدالله پدر پیامبر و زبیر بن عبدالمطلب برادر ابوینی بودند؛ یعنی از طرف پدر و مادر یکی بودند و سایر اولاد جناب عبدالمطلب با این سه بزرگوار فقط از پدر یکی بودند.
ـ ایمان حضرت ابوطالب (علیه السلاک)
علامه مجلسی میفرماید: «امامیه اتفاق دارند بر اسلام و ایمان حضرت ابوطالب(علیه السلام) به پیامبر و اینکه او هیچ گاه بتی را عبادت نکرده است. بلکه ابوطالب (علیه السلام) یکی از اوصیای حضرت ابراهیم(علیه السلام) و ایمان او در شیعه مشهور است و علمای شیعه کتابهایی در ایمان آن بزرگوار تألیف کردهاند».
شیخ صدوق میفرماید: «در حدیث آمده که جناب عبدالمطلب حجت الهی و جناب ابوطالب وصی ایشان بوده است. طبق روایات ودایع انبیا، عصای حضرت موسی و انگشتر حضرت سلیمان و … توسط عبدالمطلب به ابوطالب سپرده شد که ایشان آنها را به خاتم الانبیاء سپردند».
ابن اثیر جزری شافعی میگوید: « اهل بیت علیهم السلام بر ایمان ابوطالب اجماع دارند و اجماع اهل بیت علیهم السلام حجت است».
کتابهای زیادی در ایمان حضرت ابوطالب تألیف شده که نخستین آنها در سال ۶۳۰ هـ .ق. نوشته شده است. از آن زمان تاکنون کتابهایی به زبانهای مختلف در ایمان و عظمت آن بزرگوار تألیف و چاپ شده است. حضرت امام رضا(علیه السلام) میفرمایند: « کسی که معتقد باشد ابوطالب(علیه السلام) با حالت کفر از دنیا رفته، کافر است».
اشعار حضرت ابوطالب(علیه السلام) در حمایت از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) اشعار منسوب به امیرالمؤمنین(علیه السلام) هنگام رحلت ابوطالب(علیه السلام) و کلمات آن بزرگوار به قریش در مسجدالحرام هنگام سوء قصد آنها نسبت به پیامبر و کلمات آن حضرت هنگام رحلت، سخنان آن حضرت در طلب باران، همه دلالت بر آن دارد که حضرت ابوطالب دارای ایمانی منحصر به فرد بوده که در روایات به ایمان اصحاب کهف تشبیه شده است.
اصبغ بن نباته میگوید: امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: « به خدا قسم هرگز پدرم و جدم عبدالمطلب وهاشم و عبدمناف عبادت بت نکرده اند!» گفتند: «پس چه را عبادت میکردند؟» فرمودند: « به سوی کعبه نماز میخواندند و به دین ابراهیم متمسک بودند».
ابن ابی الحدید در ضمن اشعاری میگوید: « اگر ابوطالب و پسرش نبودند، از دین اثری نبود که این چنین استوار شود. ابوطالب(علیه السلام) در مکه از پیامبر حمایت کرد و پسرش در مدینه بیدریغ از آن حضرت حمایت و دفاع مینمود» .
ـ پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در وفات ابوطالب(علیه السلام)
هنگامی که حضرت امیرمؤمنان علی (علیه السلام) خبر وفات ابوطالب (علیه السلام) را به پیامبر داد، آن حضرت به شدت محزون و ناراحت شدند و فرمودند:« یا علی برو و او را غسل و حنوط و کفن کن و چون بر روی سریر نهادی به من خبر بده». بعد از آن که حضرت دستور پیامبر را انجام داد، پیامبر خودشان تشریف آوردند و چون نظر مبارکشان بر جنازه عموی بزرگوارشان افتاد، با اندوه بسیار فرمودند: « ای عمو! صله رحم و مهربانی کردی و جزای خیر دیدی. ای عمو! در کوچکی مرا کفالت کردی و در بزرگی مرا نصرت و حمایت نمودی». بعد به مردم رو کردند و فرمودند: «سوگند به خدا! در روز قیامت به عمویم اذن شفاعت میدهم که جن و انس از آن شفاعت تعجب کنند». با رحلت ابوطالب جبرئیل نازل شد و به پیامبر عرض کرد:« یاور تو از دنیا رفت، هجرت کن».