حضرت حمزه سید الشهدا (ع)
عبدالمطلب، عموی پیامبر گرامی اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا(ص) دیدهبه جهان گشود. (1) در میان جوانان قریش در دلاوری و بزرگواری برجسته و در آزاداندیشی، آزادمنشی وستمستیزی سرآمد بود. (2) سلحشوری و توان رزمی وی همزمان با آغاز دوره جوانی نمودار شد. آن آزادمرد، حتی پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهای مشرکانحمایت میکرد، گرویدن وی به اسلام موجب سربلندی دین خدا شد; (3) زیرا پس از آنمسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درک پشتیبانی توانا و استوار حمزه ازپیامبر اکرم(ص) از آزارهای خود کاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانانملایمتر شد. (4) حمزه(ع) همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت کرد و خدمات ارزندهای بویژه درامور نظامی ارائه داد. پیامبر اکرم(ص) به مسائل دفاعی حکومت نوبنیاد خود اهتمام خاصی داشتند. ایشانبا تشکیل گروههای رزمی درصدد برآمدند امنیت مدینه را تامین کرده، مسلمانان رابرای رویارویی با دشمنان آماده سازند. بر این اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستینگروه گشتی رزمی را به فرماندهی حضرت حمزه(ع)، اعزام نمودند. گرچه اینرویارویی بدون درگیری پایان یافت ولی نشانهای از اقتدار سپاه اندک اسلام دربرابر کاروان بزرگ مشرکان بود. (5) رسول گرامی اسلام در ربیعالاول سال دوم هجرت غزوه «ابواء» را تدارک دید (6) و درجمادیالاولی غزوه «ذات العشیره» را به قصد تعقیب کاروان قریش سازماندهی کرد. در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه بود. (7) آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضوری درخشنده داشت. این نبرد با امدادهای الهی ودلاوریهای بیمانند امیرمومنان علی(ع) و سلحشوری حمزه، با پیروزی قاطع سپاه اسلامبه پایان رسید. در این پیکار تنی چند از سران کفر به دست توانای حمزه به هلاکترسیده یا به اسارت درآمدند. طعیمه بنعدی و ابوقیس بنفاکه از جمله این کشتهشدگانبودند; (8) و «اسود بنعامر» به دستحمزه به اسارت درآمد، (9) سیدالشهدا حمزهبنعبدالمطلب در غزوه «بنی قینقاع» پرچمدار سپاه اسلام بود. یهودیان بنیقینقاعنخستین گروه یهود بودند که با اسلام اعلام جنگ نمودند، سپاه اسلام قلعه آنها رامحاصره کرد. آنگاه رسول خدا(ص) آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان رامصادره کرد. (10) یک سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشرکانی که برای انتقامگیریاز مسلمانان و جبران شکستبدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید. حمزه و برخی دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برونشهری بودند، حمزه بهرسول خدا عرض کرد: «سوگند به آن که قرآن را بر تو فرستاد امروز دستبه غذا نخواهم برد، مگرآنکه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم!» (11) حضرت حمزه از معدود قهرمانانیبود که در جنگ، نشان بر خود مینهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرفیمیکرد. (12) او نمونهای از شجاعت و دلیری در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوفدشمن میرساند و با دشمن درگیر میشد، از قدرت بازوی برجستهای بهرهمند بود. دراحد با دو شمشیر پیش رسول خدا میجنگید و میگفت: «من شیر خدا هستم!» (13) شهادت دراحد، به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابتقدم از رسول خدا دفاع میکرد و توانستسی مشرک جنگجو را به لاکتبرساند. یکی از مشرکان به نام «وحشی»، زیر درختی درکمین آن سردار دلاور نشسته بود حمزه او را دید و آهنگ او کرد. یکی از دشمنان راهرا بر او بست، حمزه به او حمله کرد و وی را به قتل رساند. سپس با شتاب به سویوحشی خیز برداشت ولی پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشیزوبین به سویش پرت کرد … (14) و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمری جهاد در راه خداو یاری پیامبر گرامی به ملکوت اعلی پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاهالهی شد. رسول خدا(ص) در منزلت او فرمود: «سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است» (15) مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهی و الهامبخش جهاد و شهادت بهمبارزان بوده است. «السلام علیک یا عم رسول الله السلام علیک یا خیر الشهداء السلام علیک یااسد الله و رسوله» (16) پینوشتها: 1- تنقیح المقال، ج 1، ص 375; اعیان الشیعه، ج6، ص 245; اسد الغابه، ج 2، ص46. 2- دایره المعارف اعلمی، ج17، ص 41. 3- سیره ابن اسحاق، ص 152. 4- کامل ابناثیر، ج 2، ص83; تنقیح المقال، ج 1، ص 375; طبقات ابنسعد. ج 1، ص 93. 5- مغازی واقدی، ج 1، ص9. 6- کامل، ج 1، ص523. 7- کامل، ج 2، ص 112; تاریخ طبری، ج 2، ص 408; طبقات ابنسعد، ج 2، ص9. 8- مغازی، ج 1، ص 150; کامل، ج 2، ص 75. 9- مغازی، ج 1، ص 140. 10- تاریخ طبری، ج 2، ص 481. 11- مغازی، ج 1، ص 211. 12- همان، ص259. 13- اعیان الشیعه، ج6، ص 245; مستدرک حاکم، ج3، ص 194; سیر اعلام النساء،ذهبی، ج 1، ص 131. 14- مغازی، مترجم، ج 1، ص207. 15- مستدرک حاکم، ج3، ص199. 16- مفاتیحالجنان، زیارت شهدای احد. ماهنامه کوثر شماره 11
محمد هادی مهتدی