یکی دیگر از منابع مالی اهل بیت (ع) خمس است. خمس؛ یعنی پرداختن بیست درصد از مازاد درآمد سال پس از کسر تمام هزینههای زندگی سالانه که طبق دستور اسلام بر برخی از استفادههای مالی مردم بسته شده است. خمس از واجبات اکید اسلامی است و در تشریع حکم و جوب و جریان عملی آن در صدر اسلام اختلافی بین علمای اسلام نیست. اینک درباره وجوب خمس و اهمیت آن به یک آیه و دو حدیث توجه فرمایید: قرآن میفرماید: «بدانید هرگونه غنیمتی به شما رسد، خمس آن برای خدا و پیامبر و برای ذیالقربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه است. اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدایی حق از باطل، روز درگیریی دو گروه (با ایمان و بی ایمان یعنی روز جنگ بدر) نازل کردیم، ایمان آوردهاید و خداوند بر هر چیزی قادر است.»3691- ابی بصیر از امام باقر (ع) سؤال کرد: چه عملی است که انجام آن به آسانی انسان را اهل آتش میکند؟ فرمود: خوردن یک درهم از مال یتیم. و یتیم ما هستیم. 370(به خاطر ستمی که دستگاههای طاغوتی روا داشته و از ما قدرت تصرف در مال و دفاع از حق خویش را همانند یتیم سلب کرده است).2- امام باقر (ع) فرمود: بر هیچ کس حلال نیست چیزی از اموال مورد تعلق خمس را خریداری کند، مگر آن که حق ما را به ما برساند. 371خمس به دو بخش تقسیم میشود: یک قسمت به نام سهم امام (ع) نامیده میشود که مرکب است از سهم خدا، سهم رسول خدا و سهم ذی القربی (امامان اهل بیت)؛ قسمت دوم به نام «سهم سادات» نامیده میشود که مرکب است از سهم یتیمان، مساکین و راه ماندگانی که سید باشند و چون زکات بر سادات حرام است، 372 از خمس استفاده میکنند. امام صادق (ع) فرمود: جمعی از بنی هاشم خدمت پیامبر (ص) رسیدند و تقاضا کردند که آنها را مأمور جمع آوری زکات چهارپایان کند و گفتند: این سهمی را که خداوند برای جمع آوری کنندگان زکات تعیین کرده است، ما به آن سزاوارتریم. حضرت فرمود: ای فرزندان عبدالمطلب زکات نه برای من حلال است نه برای شما ،ولی من به جای این محرومیت به شما وعده شفاعت میدهم… شما به آنچه خداوند و پیامبر برایتان تعیین کرده راضی باشید (و کار به امر زکات نداشته باشید.) آنهاگفتند راضی شدیم. 373یادآوریتذکر این نکته لازم است که: این که برخی تصور میکنند که پیامبر و خاندانش جز از راه خمس حقی ندارند، تصوری موهوم و بی اساس است. بلکه خمس نمونهای است از حق آنها، وگرنه تمام آنچه روی زمین است از آن رسول الله (ص) و خاندان اوست. از این رو در روایتی آمده است که محمد بن ریان میگوید به امام عسکری (ع) نوشتم: جانم قربانت. برای ما روایت کردهاند که پیغمبر (ص) از دنیا جز خمس حقی ندارد. جواب آمد که دنیا و آنچه بر روی آن است از آن رسول الله (ص) است. 374در ضمن حدیث دیگری میخوانیم: امام صادق (ع) به شخصی به نام ابا سیار فرمود: گمان میکنی از زمین و آنچه خداوند از آن بیرون آورده بیش از یک پنجم مال ما نیست؟ کلیه زمین و آنچه خداوند از آن بیرون آورده همه از آن ماست. 375خمس پشتوانه مالی شیعیانبیشک هر جمعیت و گروهی که هدف مشترکی دارند برای سازماندهی و شکلبندی نیروهای خود جهت پیشبرد هدفهای مشترک نیاز به منابع مالی دارند. چه در صورت قطع عواید مالی هرگونه فعالیت و جنبشی فلج میگردد. شیعیان نیز براساس این اصل کلی برای ادامه حیات و تعقیب آرمانهای مقدس خود همواره نیازمند پشتوانه مالی بودند.از این رو کسانی که میخواستند به گونهای خود را از دادن خمس معاف دارند، از برخی از ائمه معصومین (ع) این تقاضا را میکردند ولی به آنها اجازه نمیدادند، که به دو مورد اشاره میشود: 1- یکی از تجار فارس که از پیروان امام رضا (ع) بود به آن حضرت نامه نوشت و درباره خمس اجازه خواست حضرت در جواب نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم، همانا خدا وسعت دهنده و کریم است، در مورد عمل و کار ضامن ثواب است و در تنگی، ضامن غم و اندوه. هیچ مالی حلال نیست جز از راهی که خدا آن را حلال کرده و خمس موجب کمک ماست، کمک بر دین ما و عیالات ما و پیروان ما، و موجب توان ما است بر آنچه میبخشیم و آبرویی که میخریم (مانند پولهایی که برای حفظ آبروی خود به غیر مستحق میدهیم) از کسانی که از قهر و زورشان میترسیم. پس آن را از ما دریغ ندارید و تا میتوانید خود را از دعای ما محروم نکنید. زیرا دادن خمس کلید روزی شما و مایه پاک شدن گناهان شماست و چیزی است که برای روز بیچارگی خود آماده میکنید و مسلمان کسی است که به عهدی که با خدا بسته، وفا کند، مسلمان آن نیست که باز زبان بپذیرد و با دل مخالفت کند. والسلام» 3762- در حدیث دیگری آمده است: جماعتی از خراسان خدمت حضرت رضا (ع) رسیدند و درخواست کردند ایشان را از پرداخت خمس معاف دارد. فرمود: این چه نیرنگی است؟ به زبان خود با ما اظهار دوستی و اخلاص میکنید و حقی را که خدا برای ما و ما را برای آن قرار داده و آن خمس است از ما دریغ میدارید؟ نمیکنیم، نمیکنیم، نمیکنیم. هیچ یک از شما را معاف نمیداریم. 377با این همه در ادوار مختلف تاریخ، شیعیان بویژه نیروهای مبارز، و به صورت اخص، سادات و علویان آنان همواره در فشار اقتصادی بسر میبردند و حکومتهای وقت به منظور تضعیف نیروهای آنان غالباً آنها را از راههای گوناگون در در فشار اقتصادی قرار میدادند.مرحوم کاشف الغطاءبعد از این که حکم سهام ششگانهخمس را ازنظر شیعه بیان میکند، مینویسد: از زمان پیغمبر اکرم (ص) تاکنون این گونه بوده است، ولی بعد از رحلت رسول خدا(ص) اهل تسنن حق خمس بنیهاشم را قطع کرده و آن را جزء بیتالمال ساختند. نتیجه این شد که نیازمندان بنیهاشم، هم از زکات محروم ماندند و هم از خمس. به این جهت فقهای اهل تسنن عملاً باب «خمس» را از کتب خود حذف کرده و در تألیفات خود مطلقاً بحثی تحت این عنوان ندارند، در حالی که فقهای شیعه در هر کتاب کوچک و بزرگ فقهی خود بحث مستقلی درباره خمس، مانند زکات دارند. 378در این زمینه علاوه بر گرفتن فدک، از فاطمه زهرا که انگیزه سیاسی داشت و هدف از آن تضعیف اقتصادی موضع امیر مؤمنان (ع) و بنی هاشم بود، نمونههای فراوانی در تاریخ اسلام به چشم میخورد.وکلای مالی ائمه (ع) به هر حال خمس، یکی از منابع مالی اهل بیت بود که پیروان آنان خمس اموال خود خود را در صورت امکان خدمت، خود ائمه معصومین (ع) میآوردند، همانگونه که حکم بن علیاء اسدی در زمان امام باقر (ع) خمس اموالش را به آن حضرت میداد. او والی و حاکم بحرین بود که میگوید: اموال فراوانی به دست آوردم و خدمت امام باقر (ع) رسیدم، برای این که خمس اموالم را به آن حضرت بدهم… 379 و یا خمس اموال خود را به وکلا و نمایندگان آنان که مورد اعتماد و وثوقشان بودند میدادند، چه ائمه (ع) وکلایی در امور مالی داشتند که این وظیفه را انجام میدادند و اکنون درباره وکلای برخی از آنان به بحث میپردازیم .وکلای امام صادق (ع)امام صادق (ع) وکلایی داشت و آنها که دسترسی به حضرت نداشتند چه به خاطر دوری مسافت، و چه به علل دیگر از طریق آنان با حضرت در ارتباط بودند و مشکلات خود را حل میکردند و اموال خود را به وسیله آنان به امام میرساندند که برای نمونه میتوان چند مورد را نام برد که امام صادق (ع) آنها را به عنوان وکیل خود برای گرفتن خمس و… در شهرها و اطراف منصوب کرده بود: 1- نصربن قابوس لخمی او بیست سال وکیل امام صادق (ع) بود. 3802- عبدالرحمن بن حجاجوی نیز وکیل مالی امام صادق (ع) بود و در زمان امام هشتم (ع) از دنیا رفت. 3813- حمران بن اعینحمران بن اعین برادر زراره بن أعین یکی دیگر از وکلای مالی آن حضرت بوده است. 3824- مفضل بن عمر جعفیاو یکی دیگر از وکلای مالی امام صادق (ع) و از خواص اصحاب و جزء اصحاب سر 383 حضرت بود.5- معلی بن خنیساو نیز ازوکلای امام صادق (ع) بوده است. از بررسی روایات استفاده میشود که او از اولیا و اهل بهشت است و مورد توجه و علاقه امام صادق (ع) بوده است. هنگامی که معلی کشته شد، امام صادق (ع) در مکه بود. وقتی از مکه برگشت و وارد مدینه گردید و از کشته شدن او اطلاع یافت، با ناراحتی از منزل بیرون آمد؛ به گونهای که عبادی آن حضرت به زمین کشیده میشد و اسماعیل فرزند آن حضرت نیز پدر را همراهی میکرد. هنگامی که چشم مبارک امام ششم (ع) به داوود (والی مدینه از طرف منصور) افتاد، فرمود: چرا دوست و وکیل من را کشتی؟ مال مرا گرفتی؟ و حضرت آرام نگرفت تا قاتل معلی را قصاص کرد. وقتی خواستند قاتل معلی را قصاص میکنند، فریاد میزد: به من دستور میدهید معلی را به قتل برسانم، آن گاه خودم را میکشید؟384داوود بن علی از طرفی منصور والی مدینه بود. کسی را نزد معلی فرستاد که شیعیان و پیروان امام صادق (ع) و اصحاب ایشان را به داوود معرفی کند،ولی معلی تسلیم نشد و از معرفی آنها خودداری کرد و گفت آنها را نمیشناسد. او راتهدید به قتل کردند ولی با این همه نام آنها را کتمان کرد و گفت مرا از کشته شدن میترسانید؟ به خدا قسم اگر شیعیان امام صادق (ع) در زیر پای من باشند، پای خود را از روی آنان بر نخواهد داشت. اگر تو مرا به قتل برسانی سعادتمند میشوم، ولی تو شقی و بدبخت خواهی شد. آن گاه داوود دستور داد او را کشتند و اموال وی را که از آن امام صادق (ع) بود، گرفتند. 385وقتی داوود، معلی را دستگیر و زندانی کرد و تصمیم گرفت او را بکشد، معلی گفت: چون بدهکاری زیاد دارم و از طرفی مال و ثروت فراوانی هم در اختیار دارم، مرا از زندان بیرون بیاور تا در میان مردم صحبت کنم. داوود موافقت کرد و آن گاه که مردم اجتماع کردند، گفت: ای مردم، من معلی بن خنیس هستم. هر کس مرا میشناسد، میشناسد. شما شهادت دهیم که آنچه از خود به جای میگذارم از پول ، خانه، غلام، کنیز و… تمام آنها متعلق به جعفر بن محمد است. سپس داوود دستور داد او را کشتند. پس از این که معلی را کشتند، حضرت امام صادق (ع)تإ؛صصّّ صبح در مسجد بود و در آخر شب داوود را نفرین کرد. به خدا سوگند هنوز سر از سجده بر نداشته بود که صدای صیحه و فریاد بلند شد. مردم گفتند: داوود بن علی از دنیا رفته است 386