یکی از اندیشمندان، ادیبان و اصلاحگران بزرگ معاصر جهان اسلام سید قطب (1324ـ1378هـ.ق) است که یکی از مشعل داران بزرگ نوگرایی و حرکت اسلامی به شمار میآید، او در پرتو قرآن زیست و در سایه سار آن تفسیر «فی ظلال القرآن» را نوشت و در راه عقایدش به شهادت رسیداو روشنفکری متعهد و تیز هوش بود که در فهم و استنباط نکات دقیق قرآنی توفیقی حاصل نمود و به جهان عرضه کرد. نگرش او به قرآن، با پیشینیانش متفاوت بود. به قرآن از زاویه جلوههای هنری و تصاویر فنی مینگریست و آن را با رویکرد ادبی و هنری و نمایشی تفسیر میکرد. او درباره اعجاز هنری در قرآن نظریات بدیعی دارد که کمتر در آثار دیگر قرآن پژوهان دیده میشود. بدین جهت باید او را کاشف «اعجاز هنری قرآن» دانست. به اعتقاد سید قطب از میان متقدمین تنها کسی که به گونهای کم رنگ از این جنبه اعجاز سخن گفته، عبدالقاهر جرجانی (م 371 هـ.) بوده است. (1) به نظر سید قطب، اعجاز قرآن تاکنون، سه مرحله را طی کرده استعبدالفتاح خالدی که پیرامون آثار و افکار سید قطب چندین کتاب به رشته تحریر در آورده، آن سه مرحله را، «مرحله دریافت فطری»، «مرحله دریافت علمی» و «مرحله دریافت هنری» نامگذاری کرده است.1ـ مرحله دریافت فطریقرآن در زمانی نازل شد که ادبیات عرب در اوج خود بود و فصحا و شعرای عرب، اشعار و خطبههای فصیح و بلیغ خویش را بریکدیگر میخواندند و بر هم مفاخرت میکردند و دیگر خطبا و شعرا را به تحدی و مبارزه طلبی فرا میخواندند. آنگاه که بر دیگران پیروز میشدند، اشعارشان را به دیوار کعبه میآویختند و به این کار مباهات میکردندبا نزول قرآن بر قوم عرب، آنان مجذوب زیباییهای قرآن شدند. قرآن به عنوان معجزه ادبی بزرگ، دارای حلاوتی خاص بود و آهنگی دلپذیر داشت. آهنگی که آنان را به شوق میآورد، لرزه بر اعضایشان میانداخت و زنگ غفلت را از دلهایشان میزدود، زنگ حیات تازه و نوی را برایشان مینواخت و رنگ کهنگی و جهالت را از قلوبشان میزدود. سیمای جذاب قرآن باعث شد پیرامون پیغمبر اسلام (ص) جمع شوند و به نوای دلنواز قرآن گوش فرا دهند و قلب خویش را با زلال وحی بشویند. آنان که به زبان و لغت و شعر و خطبه و بیان خویش میبالیدند، به راحتی و سهولت دریافتند قرآن چیز دیگری است، شیرینی و حلاوتی دارد که در جانها نفوذ میکند و آنان را به وجد میآورد. آنان در پیشگاه قرآن خاضع گشته، سر تسلیم فرود آوردند… عظمت قرآن در پیش چشم آنها مجسم شد و یک کلمه از آن به مقدار یک قصیده و یا یک خطبه مهم در دل آنها تأ ثیر کرد.(2این گونه بود که خیل عظیمی از مردم عرب، مجذوب قرآن شدند و قرآن در عمق جانها و قلبهای آنان نفوذ کرد. سید قطب در این باره مینویسد: «عرب معاصر با نزول قرآن، هنگام برخورد با قرآن به شدت مات و مبهوت شدند و دیوانه گون گردیدند. در آن حال، مؤمنان و کافران فرقی با هم نداشتند، اینان مات ماندند و جذب شدند و ایمان آوردند. آنان مبهوت ماندند و ناتوان شدند و فرار کردند و خود را از حوزه جاذبیت قرآن بیرون بردند»(3او این مرحله از اعجاز قرآن را اولین وجه اعجاز میداند که در سورههای کوچک قرآن و اولین سورههای نازل شده که در آنها نه از تشریع قانون گفتگو رفته و نه از اخبار غیبی و نه از علوم جهانی، تنها نفوذ و تأثیر آیات بود که بسیاری از مردم به اسلام ایمان آوردند و یا برخی مثل «ولید بن مغیره» مبهوت عظمت قرآن شدند و در نهایت با تکبر و نخوت و خود خواهی آن را سحر خواندند.»(4به عقیده او قرآن به آسانی در جانها نفوذ میکند و در برخورد کلید هایش با درهای بسته، آنها را باز میکند و محلهای تأثیر گذاری (قلبها) را به جنبش و تکان وامیدارد. مشکلات و معضلات را در نهایت سادگی درمان میکند.»(5بنابراین اعراب معاصر پیامبر (ص)، به طور فطری «اعجاز» قرآن را دریافتند. از گفته آنها چنین برمیآید که همگی از بیان منشأ تأثیر آیات قرآنی ناتوان بودهاند.2ـ مرحله دریافت علمیمرحله بعد، مرحله دریافت علمی است که در این مرحله مفسران، ادیبان و دانشمندان علوم اسلامی با بنیان نهادن علومی چون: علم اللغه (زبانشناسی)، معانی، بیان، بدیع و… به علتیابی اعجاز قرآن پرداختهاند.بسیاری از قرآن پژوهان متقدم، بلاغت قرآن؛ اسلوب زیبای آن، اخبار غیبی، قوانین کامل و… را نشانه «اعجاز» قرآن دانستهاند و در این زمینه کتابهای بی شماری به نگارش در آوردهاندبه نظر سید قطب «قرآن، نه تنها در لفظ و تعبیر و اسلوب بیان معجزه است، بلکه اعجازی مطلق دارد که پژوهشگران در زمینههای مختلف مانند: جامعه شناسی، قوانین حقوقی، روانشناسی و امثال آن، به آن دست مییابند.»(6به نظر او «کسانی که به علم بیان و نحوه آن آگاهی دارند، بیشتر از همه «اعجاز بیانی قرآن» را درک میکنند و کسانی که به مطالعه اندیشههای اجتماعی و اخلاقی و انسانی عموماً میپردازند، بیشتر از دیگران محدوده اعجاز قرآن را در این موضوعات مییابند.» (7)او میگوید: «کسانی که بلاغت زبان قرآن را درک و زیباییهای فنی و تناسب موجود در آن را احساس میکنند، پی میبرند که این تناسب خارج از توان بشری است.»(8 به نظر سید قطب، این مرحله از اعجاز را فقط علمای فن و متخصصان علوم درک میکنند. اما تلاش آنها در حد جزئی و همان نصوص مفرد باقی مانده است. او میگوید: «تلاشهایی که در تفسیر قرآن در مباحث بلاغت و اعجاز صورت گرفته همه در همان حدود عقلی، و نقد ادبی عربی قدیم متوقف شدهاند و در این حدود عقلی جزئی فروماندهاند که هر لفظی، یا هر عبارتی را به تنهایی و علی حده بررسی میکنند و جمال فنی را در آن یک عبارت تنها نشان میدهند.»(93ـ مرحله دریافت هنریاین مرحله که در عصر جدید کشف شد، عبارت بود از بیان اعجاز قرآن از مجرا و قالب نقد ادبی و علم موسیقی جدید و تصاویر فنی بدیع که در مجموع به «اعجاز هنری» موسوم استبه نظر سید قطب، این مرحله، «مرحله ادراک خصایص عمومی وهمگانی است و پیشینیان هرگز به آن دست نیافتهاند، نه در ادب عربی و نه در قرآن. به همین جهت کار و برنامه شان در مزایای قرآن، دست نخورده و پنهان مانده. پس باید برای بررسی تعبیر این کتاب جلیل (قرآن کریم) از راه و روش نوینی وارد شد و از بحث و تلاش و بیان از اصول همگانی و از جمال فنی (و هنری) قرآنی، آن طور که هست به تلاش پرداخت و از سیما نگاریهای مخصوص قرآن – که امتیاز بخش این جمال است که آن را از هر جمالی که تا کنون از ادبیات عرب یاد دارد، ممتاز میگرداند و اعجاز فنی و هنری تفسیر میکند، آن هم تفسیری که از این سیما گریهای بی نظیر در قرآن کریم است – یاری جست.» (10به نظر او «اولین باری که عرب با جمال هنری قرآن آشنا شد، در عمق احساساتش فرو رفت و جانش را تکان داد.» (11سید قطب با هدف به نمایش گذاشتن و به تصویر کشیدن نمایش هنری در قرآن، در سال 1939 میلادی به نگارش سلسله مقالاتی پرداخت که بعدها آنها را به عنوان «التصویر الفنی فی القرآن» منتشر کرد. او برای اولین بار در این کتاب، «نظریه تصویر فنی و هنری» را در مجامع علمی عرب مطرح کرد. این کتاب در جامعه عرب و جهان اسلام تأثیر عمیق گذاشت و نکات جالبی از جمال هنری قرآن را مکشوف و حقایق تازهای را عرضه نمود. بدنیست عمق این تأثیر را از قلم برادرش «محمد قطب» بیاوریم که نوشته: برادرم کتاب «التصویر الفنی فی القرآن» را منتشر کرد و در آن کتاب برخی جوانب فنی قرآن را به بحث کشید و همین بحث مرا به شور و شوق انداخت و یکباره به حرکتی ناگهانی واداشت… مسائلی را بر من روشن ساخت که از پیش به کنه آن دست نمییافتم و بالاخره کلید زیباییهای فنی قرآن را در راه درک تعابیر آن در کف من گذاشت… شک نیست که کتاب «التصویر الفنی…» حرکت گستردهای در من ایجاد کرد و مرا در توجه به دقایق قرآن یاریها داد: یاریهایی که بدون این کتاب، دسترسی بدان ممکن نبود.(12) به نظر سید قطب، تصویر آفرینی در بسیاری از آیات قرآن کریم مشهود است و این کتاب از این جهت نیز معجزه است؛ چرا که با مشتی الفاظ، تصاویری بدیع آفریده که برای همگان قابل درک استسید قطب «تصویر فنی» را ابزاری ارزشمند در اسلوب قرآن میداند و به نظر او «تصویر فنی» عبارت است از آن ابزار با ارزش و سازنده در اسلوب قرآن.او در جایی دیگر نوشته: «تصویر، عبارت از آن قانون اساسی و زیربنایی در تعبیر و بیان قرآن است» (13) از دیدگاه سید، آفرینش تصاویر شگفتآور هنری قرآن، مهمترین وجه اعجاز قرآن است و مجموعه الفاظ و آیات، ریشه در این تصویر آفرینی دارد. این تصویر آفرینی قرآن دارای دو رکن اساسی است که عبارتند از:الف) تخییل حسی (= پندار سازی حسیدر اینجا عنصر خیال و پندار، جایی است که تصاویر هنری در آن رخ مینماید و از طریق حس بدان راه یافته، باعث پندارسازی در خیال شنونده میشودبه نظر سید قطب «تخییل حسی» همان قانونی است که تصویر فنی و هنری در قرآن بر پایه آن حرکت میکند. معانی در این قسمت، در صورتهای مجرد ذهنی تصور میشود و خیالپردازی نقش مهمی در این بخش داردب) تجسیم فنی (= محسوس سازییکی از مهمترین روشهای تصویر آفرینی در قرآن، سخن گفتن درباره مجردات و معنویات در لباس محسوسات و اجسام مادی استبه عقیده سید قطب «روش تصویر و نمایش هنری» (محسوس سازی و تجسیم) از روشهای تعبیری، برتر و زیباتر است. برای بیان این برتری کافی است که معانی در صورتهای ذهنی مجرد تصور شود (تخییل هستی)، سپس آنها را در صورتهای تصویری، شخصیتپردازی کنیم (تجسیم فنی) ؛ در روش اول، ذهن و ادراک مخاطباند، ولی در روش دوم، حس و وجدان.» (14به نظر او قانون «تخییل» و آئین «تجسیم» دو قانون بارز و آشکار در بیان و نمایاندن تصاویر فنی و هنری قرآن است.(15سید قطب در آثار خویش چون «التصویر الفنی فی القرآن»، «مشاهده القیامه فی القرآن» و تفسیر «فی ظلال القرآن»، با رعایت این دو اصل و رکن اساسی، نمونههایی از این تصاویر فنی را به نمایش گذاشته که در خاتمه بحث به دو نمونه از آنها اشاره کرده، علاقهمندان به آثار وی ارجاع میدهیممثال اول: قرآن کریم وقتی میخواهد بگوید: «آنان که کافر شدند در پیشگاه خداوند هرگز به پذیرش چیزی نائل نخواهند شد و هرگز روی بهشت را نخواهند دید» و بیان کند که داخل بهشت شدن برای کافران امری ناممکن و محال است، از همان طریقه و روش ذهنی (تخییل) برای تعبیر و بیان این معانی مجرد استفاده میکند و اسلوب تصویر فنی و نمایش هنری را در سیمای زیر به نمایش میگذارد«ان الذین کذبوا بآیاتنا و استکبروا عنها لا تفتح لهم ابواب السماء و لایدخلون الجنّه حتی یلج الجمل فی سم الخیاط.» (16) یعنی: آنان که آیات ما را دروغ پنداشتند و از آنها سر باز زدند و خود بزرگبینی کردند، هرگز به روی آنان درهای بهشت گشوده نخواهد شد و به بهشت داخل نمیشوند، تا طناب ضخیم از سوراخ سوزن بگذرد!این بیان انسان را آزاد میگذارد تا در خیال خود سیمایی را برای گشودن درهای آسمان نقش بزند و سیمای دیگری را هم برای عبور یک طناب ضخیم در سوراخ سوزن خیاطی ترسیم کند و قرآن از اسماء طناب ضخیم، اسم «الجمل» (17) را به خصوص در این مقام برگزیده و حس را رها کرده تا از طریق خیال از هر دو سیما تا آن اندازه که لازم است متأثر شود تا سرانجام معنای قبول و معنای ناممکن بودن در اعماق نهاد نفس و روان پایدار شود و حال آنکه از راه چشم و حس (تجسیم) به آن وارد شده و از راه خیال از هر طرف از راههای گوناگون به سوی آن رهسپار شده است. آن هم به آرامی و حوصله مخصوص، نه از منفذ ذهن فقط، آن هم با شتاب و سرعت سرسام آور. (18)مثال دوم: قرآن زمانی که میخواهد بیان کند: «آن کس که برای خدا شریک قرار میدهد، نه ریشهای دارد و نه جایی برای ریشه دواندن: نه بقایی دارد و نه نیروی پایداری.» برای بیان این معنا، سیمایی مجسم میسازد که قدم هایش بسیار تند و سریع و حرکاتش دردآور و سوزان است به این ترتیب:«و من یشرک بالله فکانما خرّ من السماء فتخطفه الطیر او تهوی به الریح فی مکان سحیق» (19) یعنی: هر کس که برای خدا شریکی قرار بدهد، مانند این است که از آسمان با سرعت و شتاب ناگهانی فرو افتد و مرغان لاشخور با شتابتر، او را از زمین بقاپند و بربایند یا باد او را در یک مکان بسیار دور و گودال تاریک بیندازد.میبینیم که به این ترتیب برق آسا، انسان مشرک از آسمان فرو میافتد که کس نداند کی افتاد و چگونه افتاد و سرانجام هنوز به زمین نخورده، لاشخورها برق آسا لاشه متلاشی او را میقاپند، یا باد او را به همان ترتیب برقآسا از جا برمیکند و در یک جای بسیار دوردست و گودال قرار میدهد که کسی نتواند از کیفیت آن آگاه شود. مقصود در نشان دادن این سیما، همین نکته است و بس. (20بدین گونه سید قطب جلوهای از اعجاز هنری قرآن را در قالب تصاویر فنی و هنری در مقابل دیدگان هر خوانندهای به نمایش در میآورد و متذکر میشود:«قرآن، معجزهای زیبا و نفیسترین نسخهای است که در بین کتابهای عربی جای دارد.» (21) او معتقد است که «اگر قرآن از انبوه تفسیرهای لغوی، نحوی، فقهی، تاریخی… جدا شود، زیباییهای پنهانش آشکار میشود و جلوههای هنری آن بروز میکند.» (22)پی نوشتها1- سید قطب؛ «تصویر فنی؛ نمایش هنری در قرآن»، ترجمه محمد علی عابدی، تهران مرکز نشر انقلاب، ص 492- رافعی، مصطفی صادق ؛ «اعجاز قرآن و بلاغت محمد»، ترجمه عبدالحسین ابن الدین، تهران بنیاد قرآن، دوم، 1361، ص135 و ص 136.3- «تصویر فنی؛ نمایش هنری در قرآن»، ص44.4- همان مأخذ، صص25 و 27 و 35.5- سید قطب ؛ «فی ظلال القرآن»، قاهره دارالشروق، دهم، ج 5، ص2584.6- همان مأخذ، ج 3، ص 1786.7- همان مأخذ، همان صفحه .8- همان مأخذ، ج 3، ص 17849- «تصویر فنی»، ص 53.10- همان مأخذ، ص 54.11- سید قطب؛ «مشاهد القیامه فی القرآن»، دارالشروق، دهم، ص812- محمد قطب؛ «آشنایی با معارف قرآن»، حسن اکبری، تهران بنیاد علوم اسلامی، 1361، صص 28 و 29.13- «تصویر فنی»، صص 58 و 12614- «مشاهد القیامه»، ص 815- همان مأخذ16 – اعراف / 4017- لفظ «الجمل» دارای چند معنا است. از آن جمله: شتر بزرگ، ریسمان ضخیم (معجم الوسیط ذیل جمل18- تصویر فنی، ص 5919 – حج / 3120- همان مأخذ، صص 65 و 6621- مشاهد القیامه، ص 9. 22- همان مأخذ.هفته نامه گلستان قرآن / سال چهارم / شماره پیاپی 149 / دوره جدید / شماره 105 /
حسین پیری سبزواری
مترجم: محمد حسن معصومی