یـکـی از مـسـائلی که میان مسلمانان ایجاد اختلاف نموده , شبهه قول به تحریف است .
این شبهه سابقه طولانی دارد و با روایات افسانه ای که توسط حشویه فراهم گردیده , ارتباط می یابد.
حشویه گروهی از اهل حدیث هستند که جز به گردآوری و نقل حدیث به چیز دیگرنمی اندیشند, از هرکس و هر کجا نقل حدیث می کنند و به محتوای آن و این که آیامتناقض است یا نه , و با اصول شـریـعـت تطابق دارد یا نه , توجهی ندارند.
از این رو,در فرآورده های اینان , رطب و یابس فراوانی وجود دارد.
از آن جـمله , روایات افسانه مانندی است که در باره تحریف قرآن نقل کرده اند.
این موضوع مربوط بـه اخـتلافی است که میان پیشینیان (سلف صالح ) در گردآوری وتالیف و نیز در قرائت و کتابت قـرآن رخ داده , و ایـن اختلاف لفظی و ظاهری را – که بیشتر بر حدس و گمان استوار است – به حساب قرآن و اصالت آن گذارده اند.
متاسفانه این گونه روایات – که در لابلای کتابهای حدیثی از دید همگان پنهان بوده اخیرا توسط حادثه جویان برملا و سبب اختلاف گردیده است .
از جمله , حدیث رجم شیخ و شیخه است : الشیخ والشیخه اذا زنیا فارحموهماالبته نکالا من اللّه …
کـه در صحیح بخاری (ج 8, ص 211 – 208) و صحیح مسلم (ج 4, ص 167 و ج 5, ص 116) آورده شده و برخی را گمان بوده که جز آیات قرآن است .
نیز حدیث مقدار رضاع : خمس رضعات نسخن عشر رضعات ((1))
که در صحیح مسلم (ج 4, ص 167) و تنویر الحوالک (ج 2, ص 118) در شرح موطا, نوشته جلال الدین سیوطی آمده , و گمان بر آن بوده که جز آیات قرآن بوده , ولی موقع وفات پیغمبر اکرم (ص ) از آن غفلت شده و گوسفند آن را خورده است .
همچنین حدیث برابر بودن سوره احزاب با سوره بقره , که در مسند احمد بن حنبل (ج 5, ص 132) آمده .. و نظایر آن بسیار است .
((2))
.
در کـتـاب احـتجاج (ج 1, ص 377) منسوب به طبرسی آمده است : بیش از ثلث قرآن (قریب دو هزار ایه و اندی ) از خلال یک آیه (آیه سوم سوره نسا) ساقط گردیده است .
*** مـتاسفانه این گونه روایات افسانه وار, مورد نظر برخی از کوته اندیشان قرار گرفته , به استناد به آن مـطـالـبی گفته اند که مایه تعجب گردیده و بر خلاف اصول و معتقدات ملت مسلمان است .
البته دست اجنبی را در دامن زدن به آتش اختلاف , نبایدنادیده گرفت .
نـاگفته نماند که این گونه افراد, همیشه منفور جامعه اسلامی بوده , و مردم از نظریات منحرف آنان تبری جسته اند.
حـاجی نوری که در سال 1292 ه ق کتاب فصل الخطاب خود را نوشت و آن را ازاین گونه روایات بدون اعتبار انباشته نمود, در محیط خود, حوزه علمیه سامرا -عراق , کاملا مورد نفرت عموم قرار گرفت .
مرحوم سید هبه الدین شهرستانی , که در آن روزگار از محصلان جوان حوزه بود,چنین می نگارد: مـی دیـدم سـامـرا را موجی از نفرت فرا گرفته , و بر محدث نوری می خروشند, و هیچ مجلس و مـحـفـی وارد نـمـی شـدم مـگـر آن که نسبت به کتاب فصل الخطاب و نویسنده آن , سب و شتم نمی شنیدم , فریادها علیه مولف و ناشر بلند می بود, و با زبانهایی بس تند آن را مورد ملامت و عتاب قرار می دادند.
((3))
بـالاخـره حاجی نوری , ناچار گردید نسخه های کتاب خود را جمع آوری کند ورساله ای در نقض آن به رشته تحریر در آورد.
بـرهـمـیـن مـنوال , استاد محمد محمد عبداللطیف , معروف به ابن الخطیب (در سال1367 ه/ 1948 م ) در مـصر کتابی به نام الفرقان نوشت , که روایات یاد شده راجمع بندی کرده , آن را مورد استناد قرارداد, که با اعتراض شدید جامعه الازهرروبرو شد.
شیخ محمد محمد مدنی رئیس دانشکده الشریعه دانشگاه الازهر در این باره می نویسد: ایـن کـتـاب (الـفـرقـان ) انـباشته از روایات ضعیف و فاقد اعتبار است که از نظر محققان مردود شناخته شده , گر چه از منابع معتبر نزد اهل سنت نقل کرده است .
لذا جامعه الازهر از دولت مصر خواست تا آن را مصادره کند.
دولت به این خواسته جواب مثبت داد و آن را مصادره نموده و مولف کتاب بر اثر آن , درخواست خسارت نمود,که مورد موافقت مراجع قضایی قرار نگرفت .
((4))
این کتاب به رغم مصادره آن , در بیشتر کتابخانه ها موجود است .
*** ایـنـهـا فـاجعه هایی دردناک است که بر سر این امت آمده , و بی شک دست خائن استعمار در این گونه حوادث اختلاف انگیز که سبب توهین به کرامت مقدسات اسلامی می گردد, آشکار است .
این است که بزرگان و اندیشه وران دلسوز اسلام را به پا داشته , تا با عمق نظر به این گونه حوادث بـنـگـرنـد و در صـدد درمان فوری و قاطع برآیند, و به مسلمانان هشداردهند تا مبادا.
این گونه نیرنگها آنان را فریب دهد, و به آنان گوشزد نمایند : یـا ایـهـاالذین آمنوا لاتتخذوا بطانه من دونکم , لا یالونکم خبالا و دواما عنتم , قدبدت البغضا من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر قد بینا لکم الایات ان کنتم تعقلون ((5))
.
ای مـومـنـان , در پناه با دیگران (خارج ملت ) منشینید, و آنان را محرم اسرار خودندانید, و آنان را طـرف مـشـورت خود قرار ندهید.
اینان (خارجان ملت ) هرگز ازدشمنی و خیانت نسبت به شما مـسلمانان چشم نمی پوشند و از کارشکنی وتضعیف شما دست بر نمی دارند, پیوسته در کوششند کـه شـمـا را ناتوان ساخته ,دچار بیچارگی و درماندگی سازند.
بغض و عداوت آنان , بر لبان آنان آشـکـار, و آنـچـه در سـیـنـه هـا از کـینه ها انباشته اند, افزونتر است .
ما دلایل آن را برایتان کاملا روشن ساختیم .
باشد چنانچه تعقل نمایید و در اندیشه روید.
*** در ایـن جا به دو نمونه شایسته از علما و اندیشه وران اسلامی می پردازیم که در این راستا, کوشش فراوان نموده و پیوسته در راه وحدت کلمه و کلمه توحید کوشیده اندو در این راه موفق بوده اند : نـخـسـت عـلامـه والاقـدر شیخ رحمت اللّه هندی دهلوی (1306 ه/ 1889 م ) است که به مقابله با اسـتعمار انگلیس در شبه قاره هند برخاست و با شیوه های شیطانی آن مبارزه نمود و کاملا موفق بود, خدایش رحمت کند.
دیـگـری علامه مجاهد سید شرف الدین عاملی است که با استعمار فرانسه در حوزه شامات مبارزه نـمـود, و در ایـن راه فـداکـاریهای فراوان انجام داد و سرانجام هرچه داشت در راه این مبارزه فدا نمود, و در پیروزی بر اهداف استعمارگر ملحد, موفق بود.
خداوند او را جزای خیر دهد.
ایـن دو بـزرگـوار در راه وحدت اسلامی , گامهای بلندی برداشته اند و موفق بوده اند واثر جاوید آنان پیوسته سرمشق اندیشه وران اسلامی است .
عـلامـه شـیـخ رحمت اللّه هندی رد این زمینه کتاب پرارج خود اظهار الحق را تالیف نمود و پنج مساله مورد اختلاف اسلام و مسیحیت را به طور کامل بررسی نمود.
آن مسائل عبارتند از: تحریف , نسخ , تثلیث , حقیت قرآن و صدق رساله اسلام .
مـولـف در این کتاب , با کمال صراحت و صدق و امانت , حقایق را آشکار نمود, و باکمال شهامت و شـجـاعـت از حـریم قرآن و اسلام دفاع کرد, و در ایجاد وحدت وهماهنگی میان مسلمانان تلاش بسیار نمود.
مولف در کتاب یاد شده , مساله تحریف قرآن را طرح نموده و نسبت دادن این قول به شیعه امامیه اثـنـا عـشریه را نسبتی ظالمانه و بی اساس دانسته و کلمات بزرگان شیعه را در این زمینه آورده است .
وی تصریح می کند که اساس این نسبت جزروایات بی اعتباری که در برخی از کتابهای قدما بـه چـشم می خورد, چیز دیگری نیست و این را نمی توان دلیل و پایه اعتقاد یک ملت دانست , زیرا نقل روایتی که دارای سندی ضعیف یا قابل تاویل باشد, نمی تواند مدرک عقیده کسی قرارگیرد.
علامه هندی در این زمینه می نویسد: قرآن , نزد معروفترین علمای شیعه امامیه اثنا عشریه , از هرگونه تحریف و تبدیل وزیاده و نقصان مـصون و محفوظ می باشد و اگر کسی در میان شیعه قائل به آن بوده ,قول وی نزد ایشان مردود شمرده شده و مورد قبول طایفه قرار نگرفته است .
آن گاه وی به نقل دیدگاههای بزرگان شیعه می پردازد, از جمله : 1- شـیـخ صـدوق ابـو جـعـفـر محمد بن علی بن بابویه قمی .
وی از شیخ صدوق به عنوان یکی از درخشنده ترین علمای شیعه یاد می کند و کلام او را در راساله اعتقادیه می آورد: اعتقادنا فی القرآن : ان القرآن الذی انزله اللّه تعالی علی نبیه هو ما بین الدفتین , و هوما فی ایدی الناس لیس باکثر من ذلک …
و من نسب الینا انا نقول انه اکثر من ذلک ,فهو کاذب .. عـقـیـده مـا – شـیـعـه امـامیه اثنا عشریه – در قرآن است که قرآنی که بر پیغمبر اکرم (ص )نازل گـردیـده , هـمین است که به عنوان مصحف شریف مابین دو جلد قرار گرفته , ودر دست مردم است و بیش از این نیست …
و هرکس به ما نسبت دهد که قائل به بیش از این هستیم , هرآینه دروغ گفته است .
سپس استدلالهای وی را در این زمینه نقل می کند.
2 – کـلام سـیـد مرتضی علم الهدی ذوالمجد ابوالقاسم علی بن الحسین موسوی رانقل می کند و تمامی استدلالهای مفصل وی را می آورد.
از جمله می نویسد : القرآن کان علی عهد رسول اللّه (ص ) مجموعا مولفا علی ما هو الان .. و کان یدو یحفظ جمیعه فی ذلک الزمان .. و کل ذلک بادنی تامل یدل علی انه کان مجموعامرتبا غیر منثور ولا مبثوث .. و ان مـن خـالـف مـن الامـامـیـه والحشویه لا یعتد بخلافهم ,فان الخلاف مضاف الی قوم من اصحاب الحدیث , نقلوا اخبارا ضعیفه ظنواصحتها, لا یرجع بمثلها عن المعلوم المقطوع علی صحته …
قرآن در دوران عهد رسالت همان گونه که امروزه هست , جمع آوری و تالیف گردیده بود.. و مورد درس و حـفـظ قرار می گرفت .. که با تامل در این دلایل بخوبی روشن می گردد که قرآن , در آن عـهـد, جمع آوری شده و هرگز پراکنده نبوده است .
و هرکس از طایفه امامیه یا گروه حشویه , با ایـن نـظر مخالف باشند, مخالفتشان مورد اعتنانیست , زیرا مخالفت در این زمینه , به گروهی از اصـحاب حدیث نسبت داده می شود که روایات ضعیفی را مورد استناد قرار داده و گمان برده اند کـه صـحـیـح واسـتـنـاد بـه آن درست است , ولی چنین روایاتی موجب نمی گردد که از معلوم قطعی خود صرف نظر کنیم .
سپس سخن قاضی نوراللّه تستری را نقل می کند : ما نسب الی الشیعه الامامیه بوقوع التغییر فی القرآن لیس مما قاله جمهور الامامیه ,انما قال به شر ذمه قلیله منهم لا اعتداد بهم فیما بینهم .
آنـچـه بـه شیعه نسبت داده شده که قائل به تحریف می باشند, درست نیست , و انبوه شیعه امامیه چنین چیزی قائل نیستند.
آری افرادی بسیار کم آن را گفته اند که درشمار شیعه نیایند و خود و آرای ایشان مورد اعتنا نمی باشند.
آن گـاه کلام شیخ محمد صادق , شارح کتاب کافی شریف , و شیخ محمد حسن حرعاملی , مولف وسائل الشیعه را که از بزرگترین محدثان جهان تشیع هستند, می آوردو در ادامه می نویسد: بخوبی آشکار گردید که طریقه درست نزد اکثریت طایفه شیعه امامیه اثنا عشریه ,همان است که سایر طوایف مسلمانان قائلند: ان الـقـرآن الذی انزله اللّه علی نبیه هو ما بین الدفتین و هو ما فی ایدی الناس , لم یحدث فیه ای تغییر او تحریف .
تـفسیر الصراط المستقیم , که از تفاسیر معتبر شیعه است , در تفسیر آیه انا نحن نزلناالذکر و انا له لحافظون ((6))
می نویسد: ای انا الحافظون له من التحریف والتبدیل والزیاده والنقصان .
((7))
آنـچـه یاد شد, گوشه ای از دفاع مقدس این امام محقق و عالم وارسته جهان اسلام ازحریم قرآن کریم است .
البته عجیب نیست , چه این که از روز نخست , پیوسته بزرگان و اندیشه وران اسلامی و افـراد شایسته جهان اسلام , در دفاع از قداست قرآن , قد برافراشته و هرگونه شبهه و تهمتی را در این زمینه بخوبی دفع کرده اند.
در ایـن زمـیـنه , سخن شیخ اهل سنت و پایه گذار مکتب اشعری امام ابوالحسن علی بن اسماعیل اشعری یاد کردنی است : او شـیعه را به دو گروه متفاوت تقسیم می کند.
گروه انبوه که شامل محققان و علما وفقهاست .
اینان هرگونه نسبت تحریف را به قرآن – فزونی و یا کاستی – مردودشمرده اند.
گروه دیگر که افرادی کم بضاعت و اهل ظاهر هستند, قائل شده که قرآن کمی بیش از این بوده , ولی چیزی در آن زیاد نشده است .
برای آگاهی بیشتر در این باره به مقاله علامه مجاهد امام شرف الدین عاملی درکتاب پرارج خود الـفـصول المهمه فی تالیف الامه , مراجعه شود, که رهنمون ما دراین مقال بود است .
مولف در این کـتاب , در زمینه تالیف میان امت اسلامی مطالب بسیار ارزنده ای مطرح نموده و از هیچ کوششی در راه اعـتـلای کـلـمه اللّه فی الارض دریغ نکرده است .
جزاه اللّه خیرا عن الاسلام والمسلمین , و جـعـلـنـا مـن الـمقتفین لاثاره الکریمه ان شاء اللّه , آمین رب العالمین .. والسلام علیکم و رحمه اللّه وبرکاته .
آیت الله محمد هادی معرفت