در برخى کلمات قرآن که مفرد هستند، الف آمده است، مانند «یتلوا» که دانشمندان آن را الف زینت گرفته اند، و در برخى کلمات که جمع می باشد، چنین الفى که لازم است بیاید، نیامده است؛ آیا این مصداق تحریف قرآن کریم نیست؟
این مسئله ، به رسم الخط قرآن کریم مربوط می شود که در برخى موارد با اصول نگارشى و ادبیات فعلى عرب متفاوت است؛ مانند: 1. «شُرَکاءُ» نوشته شده «شُرَکؤُا» (انعام، 94) 2. در آیه 5 سوره سبأ «سَعَوْ» بدون الف نوشته شده، حال آن که باید پس از واو جمع، الف آورده شود.
درباره خاستگاه این تفاوت ها، برخى دانشمندان علوم قرآنى معتقدند که قرآن کریم را نویسندگان وحى (صحابه) طبق دستور پیامبر این گونه نگاشته اند؛ براى مثال، پیامبر دستور داده که جایى را با «الف» زاید و جایى را بدون «الف» بنویسند، و این به خاطر حکمتى است که اندیشه ما از درک آن عاجز است؛ همان گونه که از درک اسرار حروف مقطعه قرآن عاجز است، ولى برخى بر این باورند که این موارد از غلط هاى املایى صحابه است، و مسلمانان هم پس از آنها این اشتباهات املایى را به سبب احترام نویسندگان پیشین (صحابه) و جلوگیرى از سوءاستفاده دشمنان تصحیح نکردند تا دشمنان به عنوان تصحیح قرآن و اصلاح غلط هاى آن، قرآن را دست خوش تغییر قرار ندهند؛ به همین جهت آنها را باقى گذاشتند تا نص کتاب الهى محفوظ بماند و به نسل هاى آینده منتقل شود.
به هر حال، وجود این تفاوت ها در رسم الخط قرآن کریم [چه آنها را درست بدانیم و چه غلط املایى] خللى در اساس و کرامت قرآن ایجاد نکرده و نخواهد کرد، زیرا قرائت صحیح و درست به نحوى که در زمان پیامبر(ص) قرائت می شده، باقى است و مسلمانان از صدر اسلام تا امروز این قرائت را همراه با نص قرآن کریم حفظ کرده و به ما رسانده اند228.
بنابراین، این نوع اختلاف ها که اساساً مسئله اى جداى از قرائت است، جزو تحریف مصطلح نیست.
—————
228. ر.ک: مرکز فرهنگ و معارف قرآن، علوم القرآن عندالمفسرین، ج 1، ص 417 ـ 432؛ محمد هادى معرفت، التمهید فى علوم القرآن، ج 1، ص 369 ـ 377؛ محمد هادى معرفت، آموزش علوم قرآن، ترجمه ابومحمد وکیلى، ج 1، ص 445 ـ 468؛ غانم قدورى الحمد، رسم الخط مصحف، ترجمه یعقوب جعفرى، ص 178 ـ 213