چرا بر روى برخى از کلمات، حروفى مانند: «ج»، «ح»، «ط» و… میگذارند؟
به این حرفها علامت وقف میگویند. خوب میدانید که انسان نمیتواند مثلا یک صفحه کتاب را بدون این که نفس بکشد و تجدید نفس کند بخواند، بلکه پس از خواندن چند کلمه، باید نفس بکشیم و سپس خواندن را ادامه دهیم.
به همین قطع خواندن و نفس کشیدن «وقف» میگویند.
وقف و علامتهاى آن به چند دسته تقسیم میشود:
1. مواردى که باید وقف کنیم؛ در چنین مواردى از حرف «م» استفاده میشود، حرف «م» آخرین حرف کلمه «لازم» است؛ یعنى وقف لازم است. در برخى از قرآنها به جاى «م» از علامت «قف» استفاده میکنند.
2. مواردى که نباید وقف کنیم که از حرف «لا» استفاده میشود؛ در چنین مواردى اگر نفس قارى کم آمد و توقف کرد، پس از تجدید نفس باید برگردد و به صورت وصل بخواند.
3. مواردى که قارى قرآن میتواند وقف کند یا نکند؛ به این نوع وقف، وقف جایز میگویند که علامت آن «ج» است.
4. جایى که وقف جایز است، ولى قارى بهتر است وقف نکند و اگر نفس کم نمیآورد، به قرائت خودش ادامه دهد؛ علامت این نوع وقف «صلى» است؛ یعنى وصل بهتر است (وصل اولى است).
5. جایى که وقف جایز است و بهتر است قارى وقف کند؛ علامت این موارد «قلى» است؛ یعنى وقف بهتر است.(وقف اولى است).
6. در برخى از موارد بر دو کلمه نزدیک به هم دیگر سه نقطه قرار میدهند «…» و این به معناى آن است که اگر بر کلمه اولى وقف کردید، نباید بر کلمه دوم هم وقف کنید؛ مثلا در آیه دوم سوره بقره میخوانیم: (ذَلِکَ الْـکِتَـبُ لاَ رَیبَ{فِیهِ}هُدًى لِّلْمُتَّقِین) حالا اگر بعد از لا ریب وقف کنید نباید پس از فیه نیز وقف کنید.
آنچه گذشت مهمترین علامتهاى وقف است. در برخى از قرآنها به جاى «صلى» علامت «ص» یا «ز» به کار میرود؛ یعنى وصل بهتر است و به جاى «قلى»، «ق» به کار رفته است؛ یعنى وقف بهتر است.
نکته مهمی که در پایان پاسخ باید بنویسم این است که: وقف بر پایان هر آیه ـحتى اگر جمله ناقص باشدـ سنّت است؛ یعنى در پایان آیات هر چند علامت «لا» داشته باشد میتوان وقف کرد.